Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 149 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
anti-moth
U
مواد ضد بید فرش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
moth
U
بید
moth
U
حشرات موذی
moth
U
پروانه
moth eaten
U
بیدزده
moth eaten
U
بید خورده
moth-eaten
U
بیدزده
moth-eaten
U
بید خورده
clothes moth
U
بید
tiger moth
U
پروانه درشت اندام ودراز بال
imperial moth
U
پروانه بید بزرگ امریکایی
hawk moth
U
پروانه بید
gypsy moth
U
کرم ابریشم ناجور
fretted by moth
U
بیدخورده
fretted by moth
U
بیدزده
carpet moth
U
بید فرش که خصوصا در جاهای تاریک و کم نور الیاف پشم فرش را مورد حمله قرار می دهد
witch moth
U
پروانه بید شبانه شب پره
luna moth
U
پروانه بید خالداربزرگ امریکایی
anti
U
انتی
anti
U
:پیشوندهاییست بمعنی >ضد< و>مخالف < و >درعوض < و>بجای < و غیره مثل :NTIchrist A
anti
U
ضد
anti
U
مخالف علیه
anti
U
پاد
anti
U
در مقابل
anti-
U
به معنای "مخالف "
anti-
U
برنامه نرم افزاری که در کامپیوتر به دنبال ویروس می گردد و پیش از اینکه به داده یا فایل آسیب برساند آنرا نابود میکند
anti-
U
سوئیچی که در حین کار مودم از زنگ زدن سایر تلفن ها جلوگیری میکند
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
anti-
U
روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها
anti-
U
ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
anti-
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یکی
anti thesis
U
وضع مقابل
anti thesis
U
نقیض
anti freezer
U
ضد انجماد
anti thesis
U
انتی تز
anti spin
U
سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
anti knock
U
ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
anti matter
U
ضد ماده
anti icing
U
ضد یخ
anti particle
U
ضد ذره
anti semitic
U
ضد یهودی
anti sepsis
U
جلوگیری از رشد وازدیاد میکربها در اثر موادضدعفونی
anti g suit
U
لباس ضد اثر سرعت ثقل
anti g suit
U
لباس ضد فشار ثقل
anti skid
U
ضد لغزش
anti-Semites
U
ضد یهود
anti socialist
U
ضد سوسیالیستی
anti submarine
U
هواپیمای ضد زیردریایی
anti thesis
U
برابر نهاد
anti-clockwise
U
بر خلافجهتعقربههایساعت
anti-theft
U
دزدگیر
anti-tank
U
ضد تانک
anti-pollutants
U
پادآلودگی
anti-pollutant
U
پادآلودگی
anti-histamines
U
آنتی هیستامین
anti-histamines
U
ضد هیستامین
anti-histamine
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anti-histamine
U
آنتی هیستامین
anti-histamine
U
ضد هیستامین
anti-heroes
U
نقش اول منفی مخالف قهرمان
anti-histamines
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anti-hero
U
نقش اول منفی مخالف قهرمان
anti-freeze
U
پاد یخ
anti-freeze
U
آبگونهی ضد یخ
anti-freeze
U
ضد یخ
anti wear
U
مواد افزودنی جهت کاهش سایندگی و فرسایش پشم
anti-Semitic
U
مخالف نژاد سامی
anti tr switch
U
کلید ضد فرگیر
anti air
U
ضد هواپیمایی
anti air
U
ضد برتری هوایی دشمن
anti aircraft
U
ضد هوایی
anti aircraft
U
پدافند هوایی
anti capitalist
U
ضد سرمایه داری
anti cyclical
U
ضد دورهای
anti derivative
U
ضد مشتق
anti detonant
U
مایع ضد بدسوزی
anti-social
U
ضد اجتماعی
anti social
U
ضد اجتماعی
anti-Semitic
U
مقرون به دشمنی با نژاد سامی یایهود
anti semitism
U
مخالف با یهودیان
anti-aircraft
U
ضد هواپیما
anti-Semitism
U
مخالف با یهودیان
anti semite
U
ضد یهود
anti semite
U
مخالف اقوام سامی
anti-Semite
U
ضد یهود
anti-Semite
U
مخالف اقوام سامی
anti-Semites
U
مخالف اقوام سامی
anti detonation
U
ضد بدسوزی
anti dumping
U
ضد دامپینگ
anti freezer
U
ضد یخ
anti dumping
U
مخالفت تبعیض قیمت بین بازار داخل و خارج از کشور
anti federalist
U
اشخاصی که درسال 88-7871 مخالف اساس حکومت امریکا بودند
anti icing fluid
U
مایع ضد یخ
anti induction cable
U
کابل ضد القا
anti flood valve
U
شیر اطمینان مانع طغیان
anti inflationary policy
U
سیاست انقباضی
anti inflationary policy
U
ضد تورمی
anti menchanized defense
U
دفاع ضدمکانیزه
anti-slip foot
پایه ضد لغزش
anti interference device
U
دستگاه ضد تداخل
anti knock property
U
درجه اکتان
anti knock property
U
خاصیت ضدضربه
anti flouing paint
U
رنگ ضد خزه
anti hum condenser
U
خازن ضد پارازیت
anti-aircraft missile
U
گلولهموشکضدهوایی
anti friction bearing
U
یاطاقان غلطکی
Anti – corruption campaign .
U
مبارزه با فساد
anti freeze pump
U
پمپ ضد یخ
anti-vibration handle
U
دستهضدلغزش
anti-tank rocket
U
موشکضدتانک
anti-tank missile
U
گلولهموشکضدتانک
anti-slip shoe
U
پایهضدلغزش
anti freeze mixture
U
مخلوط ضد یخ
anti-skating device
U
دستگاهضدلفزش
anti-ship missile
U
گلولهموشکضدناو
anti-radar missile
U
گلولهموشکضدرادار
anti-friction pad
U
لایهضداصطکاک
anti menchanized defense
U
پدافند ضد مکانیزه
anti aircraft artillery
U
توپخانه ضد هوایی
anti aircraft artillery
U
توپخانه پدافند هوایی
anti submarine carrier
U
ناو هواپیمابر ضد زیر دریایی
anti parallel feeding
U
تغذیه مخالف
anti strokes line
U
خط انتی استوکسی
anti interference capacitor
U
خازن ضد تداخل
anti propeller end
U
انتهای موتور که دور از ملخ قرار گرفته
anti slip plate
U
ورقه ضد لغزش
anti skid system
U
سیستم ضد لغزش
anti skid protection
U
حفافت از لغزش
anti skid chain
U
زنجیر محافظ در برابر لغزش
anti development policy
U
سیاست ضد توسعه
anti servo tab
U
بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
anti drag wire
U
اجزاء بست کاری ساختمانی
anti tear strips
U
باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
anti dazzle vizor
U
سایه بان شیشه جلوی اتومبیل
anti dazzle vizor
U
افتابگیر
anti aircraft defense
U
پدافند ضد هوایی
anti balance tab
U
بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
anti blush tinner
U
ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
anti collision light
U
چراغ یا لامپ چشمک زنی که در بالای سکان عمودی یا زیرهواپیما به منظور افزایش قابلیت دیده شدن نصب میگردد
anti comintern pact
U
...anti
anti corrosion composition
U
رنگ ضد زنگ
anti meran gambit
U
گامبی ضد مران در دفاع اسلاو شطرنج
anti trust law
U
قانون ضد تراست
anti dazzle screen
U
شیشه نورگیر
anti dazzle screen
U
شیشه ضد نور
anti drumming sheet
U
ورق ضد تورم
anti-torque tail rotor
U
دم چرخانضدلفزش
service anti gas respirator
U
ماسک ضد گاز
sherman anti trust act
U
قانون ضد تراست شرمن درایالات متحده امریکا
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...