English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 144 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
anti blush tinner U ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tinner U حلبی ساز
tinner's snip U قیحی ورق بری دستی
tinner's snip U حلبی بر
at first blush U در وهله نخست
at first blush U در نظر اول
at the first blush U در نخستین وهله
at the first blush U در نظر اول
blush U سرخ شدن
at first blush U در بادی امر
at first blush <idiom> U درنگاه اول
blush U شرمنده شدن سرخی صورت در اثر خجلت
to put to the blush U خجالت دادن
anti U ضد
anti U :پیشوندهاییست بمعنی >ضد< و>مخالف < و >درعوض < و>بجای < و غیره مثل :NTIchrist A
anti U انتی
anti- U برنامه نرم افزاری که در کامپیوتر به دنبال ویروس می گردد و پیش از اینکه به داده یا فایل آسیب برساند آنرا نابود میکند
anti U پاد
anti U مخالف علیه
anti- U روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها
anti- U سوئیچی که در حین کار مودم از زنگ زدن سایر تلفن ها جلوگیری میکند
anti U در مقابل
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
anti- U به معنای "مخالف "
anti- U ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
anti- U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یکی
anti g suit U لباس ضد فشار ثقل
anti thesis U وضع مقابل
anti skid U ضد لغزش
anti freezer U ضد انجماد
anti thesis U نقیض
anti submarine U هواپیمای ضد زیردریایی
anti socialist U ضد سوسیالیستی
anti sepsis U جلوگیری از رشد وازدیاد میکربها در اثر موادضدعفونی
anti semitic U ضد یهودی
anti matter U ضد ماده
anti knock U ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
anti particle U ضد ذره
anti-pollutant U پادآلودگی
anti icing U ضد یخ
anti g suit U لباس ضد اثر سرعت ثقل
anti spin U سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
anti thesis U انتی تز
anti thesis U برابر نهاد
anti-freeze U آبگونهی ضد یخ
anti-tank U ضد تانک
anti-pollutants U پادآلودگی
anti-histamines U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anti-histamines U آنتی هیستامین
anti-histamines U ضد هیستامین
anti-histamine U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anti-histamine U آنتی هیستامین
anti-histamine U ضد هیستامین
anti-heroes U نقش اول منفی مخالف قهرمان
anti-hero U نقش اول منفی مخالف قهرمان
anti-freeze U پاد یخ
anti wear U مواد افزودنی جهت کاهش سایندگی و فرسایش پشم
anti-freeze U ضد یخ
anti-clockwise U بر خلافجهتعقربههایساعت
anti-moth U مواد ضد بید فرش
anti-theft U دزدگیر
anti-aircraft U ضد هواپیما
anti tr switch U کلید ضد فرگیر
anti air U ضد هواپیمایی
anti air U ضد برتری هوایی دشمن
anti aircraft U ضد هوایی
anti aircraft U پدافند هوایی
anti capitalist U ضد سرمایه داری
anti cyclical U ضد دورهای
anti derivative U ضد مشتق
anti detonant U مایع ضد بدسوزی
anti-social U ضد اجتماعی
anti social U ضد اجتماعی
anti-Semites U مخالف اقوام سامی
anti-Semitic U مخالف نژاد سامی
anti-Semitic U مقرون به دشمنی با نژاد سامی یایهود
anti semitism U مخالف با یهودیان
anti-Semitism U مخالف با یهودیان
anti semite U ضد یهود
anti semite U مخالف اقوام سامی
anti-Semite U ضد یهود
anti-Semite U مخالف اقوام سامی
anti-Semites U ضد یهود
anti detonation U ضد بدسوزی
anti freezer U ضد یخ
anti federalist U اشخاصی که درسال 88-7871 مخالف اساس حکومت امریکا بودند
anti dumping U مخالفت تبعیض قیمت بین بازار داخل و خارج از کشور
anti dumping U ضد دامپینگ
anti inflationary policy U ضد تورمی
anti flouing paint U رنگ ضد خزه
anti icing fluid U مایع ضد یخ
anti induction cable U کابل ضد القا
anti inflationary policy U سیاست انقباضی
anti flood valve U شیر اطمینان مانع طغیان
anti interference device U دستگاه ضد تداخل
anti knock property U درجه اکتان
anti knock property U خاصیت ضدضربه
anti hum condenser U خازن ضد پارازیت
anti freeze mixture U مخلوط ضد یخ
anti-aircraft missile U گلولهموشکضدهوایی
anti friction bearing U یاطاقان غلطکی
Anti – corruption campaign . U مبارزه با فساد
anti freeze pump U پمپ ضد یخ
anti-vibration handle U دستهضدلغزش
anti-tank rocket U موشکضدتانک
anti-tank missile U گلولهموشکضدتانک
anti-slip shoe U پایهضدلغزش
anti-slip foot پایه ضد لغزش
anti-skating device U دستگاهضدلفزش
anti-ship missile U گلولهموشکضدناو
anti-radar missile U گلولهموشکضدرادار
anti-friction pad U لایهضداصطکاک
anti balance tab U بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
anti menchanized defense U پدافند ضد مکانیزه
anti menchanized defense U دفاع ضدمکانیزه
anti submarine carrier U ناو هواپیمابر ضد زیر دریایی
anti interference capacitor U خازن ضد تداخل
anti strokes line U خط انتی استوکسی
anti propeller end U انتهای موتور که دور از ملخ قرار گرفته
anti drumming sheet U ورق ضد تورم
anti slip plate U ورقه ضد لغزش
anti skid system U سیستم ضد لغزش
anti skid protection U حفافت از لغزش
anti skid chain U زنجیر محافظ در برابر لغزش
anti development policy U سیاست ضد توسعه
anti servo tab U بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
anti drag wire U اجزاء بست کاری ساختمانی
anti tear strips U باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
anti dazzle vizor U سایه بان شیشه جلوی اتومبیل
anti dazzle vizor U افتابگیر
anti aircraft artillery U توپخانه ضد هوایی
anti aircraft artillery U توپخانه پدافند هوایی
anti aircraft defense U پدافند ضد هوایی
anti meran gambit U گامبی ضد مران در دفاع اسلاو شطرنج
anti collision light U چراغ یا لامپ چشمک زنی که در بالای سکان عمودی یا زیرهواپیما به منظور افزایش قابلیت دیده شدن نصب میگردد
anti comintern pact U ...anti
anti corrosion composition U رنگ ضد زنگ
anti parallel feeding U تغذیه مخالف
anti trust law U قانون ضد تراست
anti dazzle screen U شیشه نورگیر
anti dazzle screen U شیشه ضد نور
anti-torque tail rotor U دم چرخانضدلفزش
sherman anti trust act U قانون ضد تراست شرمن درایالات متحده امریکا
service anti gas respirator U ماسک ضد گاز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com