Total search result: 201 (15 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
fairness U |
شرایطی که تا اجرای هر عمل درخواستی در سیستم در یک محدوده زمان باقی می ماند |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
switching U |
خط و مدار ارتباطی که در صورت نیاز ایجاد میشود و تا زمان لازم باقی می ماند |
 |
 |
storing U |
می باقی می ماند |
 |
 |
store U |
می باقی می ماند |
 |
 |
residual U |
آنچه در پشت سر باقی می ماند |
 |
 |
The would left a mark. U |
جای زخم باقی ماند |
 |
 |
much sugar was left U |
قند زیادی باقی ماند |
 |
 |
That way, it stays in suspension. U |
به این صورت معلق باقی می ماند. |
 |
 |
baby split U |
وضعی که میلههای 2 و 7 یا3 و 01 بولینگ باقی می ماند |
 |
 |
non dedicated server U |
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را در پس زمینه اجرا میکند و نیز برای اجرای برنامههای کاربردی نرمال در همان زمان قابل استفاده است |
 |
 |
hypothecate U |
در CL به معاملاتی اطلاق میشود که ضمن ان وثیقه دین در اختیارمدیون باقی می ماند |
 |
 |
This is an elusive word . U |
این لغت خیلی فرار است ( درحافظه باقی نمی ماند ) |
 |
 |
chaining U |
اجرای یک برنامه خیلی بزرگ که با اجرای بخشهای کوچکتر در یک زمان |
 |
 |
rain check <idiom> |
رد کردن درخواستی برای یک تاریخ معین و موکول آن به زمان دیگر |
 |
 |
runs U |
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
 |
 |
run U |
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
 |
 |
time U |
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره |
 |
 |
timed U |
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره |
 |
 |
times U |
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره |
 |
 |
time U |
تا نتیجه در صفحه فاهر شود.2-سرعتی که سیستم به درخواستی پاسخ میدهد |
 |
 |
times U |
تا نتیجه در صفحه فاهر شود.2-سرعتی که سیستم به درخواستی پاسخ میدهد |
 |
 |
timed U |
تا نتیجه در صفحه فاهر شود.2-سرعتی که سیستم به درخواستی پاسخ میدهد |
 |
 |
impulse U |
پالسی که زمان کوتاهی می ماند |
 |
 |
impulses U |
پالسی که زمان کوتاهی می ماند |
 |
 |
equation of time U |
خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی |
 |
 |
process bound U |
برنامه عملیاتی و محاسباتی شرایطی که در ان سیستم کامپیوتری توسط سرعت پردازنده محدود میشود |
 |
 |
impulsive U |
آنچه برای زمان کوتاهی می ماند |
 |
 |
time resolution U |
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات |
 |
 |
parallel U |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
 |
 |
paralleled U |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
 |
 |
parallelling U |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
 |
 |
parallelled U |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
 |
 |
paralleling U |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
 |
 |
parallels U |
اجرای کامپیوتر قدیمی و جید با هم که امکان بررسی سیستم قدیمی را میدهد تا پیش از آنکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
 |
 |
execution U |
1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا |
 |
 |
transattack period U |
زمان اجرای تک اتمی |
 |
 |
fire time U |
زمان اجرای اتش یا انفجار |
 |
 |
execution U |
مدت زمان بین اجرای یک دستور |
 |
 |
run duration U |
که زمان اجرای برنامه انجام می شوند |
 |
 |
microcycle U |
برای دادن زمان اجرای دستورات |
 |
 |
IAM U |
فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد |
 |
 |
remedial maintenance U |
باقی مانده ترمیم خطا که در سیستم گسترش یافته است |
 |
 |
compiling U |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
 |
 |
compile U |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
 |
 |
compiled U |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
 |
 |
compiles U |
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند |
 |
 |
heian sandan U |
اجرای هم زمان دو تکنیک اوچی اوکه و گدان باری |
 |
 |
bios U |
توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند |
 |
 |
process U |
برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است |
 |
 |
processes U |
برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است |
 |
 |
processor U |
سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه |
 |
 |
run U |
اجرای سیستم با فرفیت کمتر در صورت بروز خطا |
 |
 |
dual U |
سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه |
 |
 |
runs U |
اجرای سیستم با فرفیت کمتر در صورت بروز خطا |
 |
 |
p system U |
سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند |
 |
 |
executes U |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
 |
 |
execute U |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
 |
 |
multi tasking U |
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان |
 |
 |
armstrong U |
سیستم اجرای فرامین مربوط به مسلح کردن ماسوره موشکها |
 |
 |
manual U |
متنی که حاوی دستورات اجرای یک سیستم یا نرم افزار است |
 |
 |
executing U |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
 |
 |
executed U |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
 |
 |
soak U |
اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند |
 |
 |
soaks U |
اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند |
 |
 |
pilot method U |
عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها |
 |
 |
standards U |
محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند |
 |
 |
standard U |
محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند |
 |
 |
fifth generation computers U |
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد |
 |
 |
wordperfect U |
برنامه کاربردی کلمه پرداز معروف ساخت Word Perfeet Covp که روی محدوده وسیعی از سیستم عامل و سخت افزار اجرا میشود |
 |
 |
latest event time U |
دیرترین زمانیکه تا ان زمان یک واقعه میتواند اتفاق بیافتد بدون انکه مدت اجرای پروژه طولانی تر گردد |
 |
 |
foregrounding U |
اجرای کارهای با حق تقدم بالا برای برنامه ها در سیستم عامل چند منظوره |
 |
 |
system time U |
زمان سیستم |
 |
 |
handing U |
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند |
 |
 |
hand U |
سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند |
 |
 |
concurrent U |
نرم افزار سیستم عامل که به چندین برنامه یافعالیت اجازه اجرای همزمان میدهد |
 |
 |
ends U |
توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند |
 |
 |
robustness U |
توانایی سیستم برای ادامه کار کردن حتی با وجود خطا در حین اجرای برنامه |
 |
 |
dongle U |
مدار کد گذاری شده یا قطعهای که پیش از اجرای نرم افزاری حق کپی باید در سیستم باشد |
 |
 |
end U |
توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند |
 |
 |
ended U |
توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند |
 |
 |
retrospective parallel running U |
اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر |
 |
 |
arresting system cycle time U |
زمان تناوب سیستم مهارهواپیما |
 |
 |
dummy U |
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود |
 |
 |
dummies U |
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود |
 |
 |
signatures U |
کد مجوز مخصوص مثل کلمه رمز که به کاربر حق تقدم برای دستیابی به سیستم یا اجرای کار میدهد. |
 |
 |
signature U |
کد مجوز مخصوص مثل کلمه رمز که به کاربر حق تقدم برای دستیابی به سیستم یا اجرای کار میدهد. |
 |
 |
overlays U |
نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند |
 |
 |
overlay U |
نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند |
 |
 |
overlaying U |
نرم افزار سیستم که در حین اجرا بار کردن و اجرای بخشهای برنامه را در صورت نیاز مدیریت میکند |
 |
 |
assigns U |
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه |
 |
 |
assigned U |
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه |
 |
 |
assigning U |
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه |
 |
 |
assign U |
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه |
 |
 |
cpu time U |
مقدار زمانی که توسط پردازش مرکزی به اجرای دستورالعملهای برنامه اختصاص داده میشود زمان واحد پردازشگر مرکزی |
 |
 |
maintenance U |
1-قرار دادن ماشین در وضعیت کارایی خوب . 2-کارهایی که برای اجرای سیستم انجام می شوند مثل ترمیم خرابی ها |
 |
 |
compiling U |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
 |
 |
compiled U |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
 |
 |
compile U |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
 |
 |
compiles U |
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد |
 |
 |
executive U |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |
 |
 |
narrative U |
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم |
 |
 |
executives U |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتر که اجرای سایر برنامه ها را کنترل میکند |
 |
 |
narratives U |
یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم |
 |
 |
supervisory U |
برنامه اصلی در سیستم کامپیوتری که اجرای تعبیر برنامه ها را کنترل میکند |
 |
 |
executives U |
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود |
 |
 |
executive U |
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود |
 |
 |
thrashing U |
وضعیتی دریک سیستم عملکرد چند برنامهای که کامپیوتر باید بجای اجرای برنامه ها وقت بیشتری را صرف صفحه بندی کند |
 |
 |
batch U |
فایل ذخیره شده روی دیسک که شامل دستورات سیستم است . در هنگام اجرای فایل دستهای |
 |
 |
batches U |
فایل ذخیره شده روی دیسک که شامل دستورات سیستم است . در هنگام اجرای فایل دستهای |
 |
 |
traffic U |
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم |
 |
 |
trafficked U |
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم |
 |
 |
trafficking U |
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم |
 |
 |
warm-up U |
روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری |
 |
 |
traffics U |
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم |
 |
 |
warm-ups U |
روند یا زمان لازم برای سیستم به حالت پایدار درشرایط کاری |
 |
 |
preventive detention U |
تمدید مدت حبس مجرم به عادت که تقریبا" به سیستم اجرای نظرتشدید مجازات و یا مواردپیش بینی شده در قانون اقدامات تامینی شباهت دارد |
 |
 |
multi U |
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد |
 |
 |
multi- U |
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد |
 |
 |
selective clock stetching U |
تکنیک برطرف کردن اختلافات زمان گیری دیجیتال بین عناصر سیستم |
 |
 |
account U |
بررسی مقدار زمان و منابعی که هر کاربر شبکه یا سیستم Online استفاده میکند |
 |
 |
crash conversion U |
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید |
 |
 |
interval timer U |
شیوهای که بوسیله ان زمان سپری شده میتواند توسط یک سیستم کامپیوتری بررسی شود |
 |
 |
resolution U |
توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه |
 |
 |
resolutions U |
توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه |
 |
 |
precatory U |
درخواستی |
 |
 |
software U |
هر برنامه یا گروه برنامه هایی که نحوه اجرای نرم افزار را مشخص میکند و شامل سیستم عامل , پردازشگر کلمه و برنامههای کاربردی است |
 |
 |
helo U |
پیام عمومی شروع کار که دریک سیستم اشتراک زمان توسط ترمینالها بکار می رود |
 |
 |
reflected code U |
سیستم کد گذاری که نمایش دو رویت اعداد دهی با یک بیت در زمان از یک عدد به بعدی تغییر میکند |
 |
 |
contentions U |
سیستم کنترل ارتباطی که در آن وسیله باید منتظر زمان آزاد پیش از ارسال داده شود |
 |
 |
contention U |
سیستم کنترل ارتباطی که در آن وسیله باید منتظر زمان آزاد پیش از ارسال داده شود |
 |
 |
entry U |
نقط های در زمان که یک برنامه یا کار یادسته اجرا میشود توسط تقویم سیستم عامل |
 |
 |
minimum U |
سیستم کدگذاری که سریع ترین دستیابی و زمان بازیابی را برای داده ذخیره شده دارد |
 |
 |
real time U |
اجرای چندین کار بلا درنگ همزمان بدون کاهش سرعت اجرای فرایندی |
 |
 |
under the same conditions U |
شرایطی برابر |
 |
 |
benedictory U |
درخواستی تمنایی |
 |
 |
REQUEST STOP U |
ایستگاه درخواستی |
 |
 |
job U |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
 |
 |
jobs U |
دستورات کنترل کار یا برنامه کوتاه که پیش از اجرای برنامه باز میشود و سیستم را طبقه نیاز برنامه تنظیم میکند |
 |
 |
that depends U |
تا چه شرایطی درکار باشد |
 |
 |
to grant a request U |
درخواستی را اعطا کردن |
 |
 |
To lay down certain conditions . U |
شرایطی معین کردن |
 |
 |
fault U |
مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است |
 |
 |
faults U |
مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است |
 |
 |
faulted U |
مدت زمان بین وقتی که سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بع علت خطا غیر قابل استفاده است |
 |
 |
to take a rain check [ raincheck] on an offer [American E] U |
رد کردن درخواستی و قول دعوت بعدی |
 |
 |
availability edit U |
بررسی موجود بودن اقلام درخواستی |
 |
 |
inquiry station U |
دستگاهی که از ان هر گونه درخواستی به عمل می اید |
 |
 |
Sound Recorder U |
امکانی در ویندوز ماکروسافت که به کاربر امکان اجرای فایلهای صورت ای دیجیتالی یا ضبط صوت روی دیسک و اجرای ویرایش ابتدایی میدهد |
 |
 |
residue check U |
بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر |
 |
 |
intermediate U |
فضای حافظه که زمان دستیابی بین حافظه اصلی و سیستم مبتنی بر دیسک دارد |
 |
 |
in one's element <idiom> U |
شرایطی که به شکل طبیعی به سمت شخص بیاید |
 |
 |
scheduled U |
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره |
 |
 |
schedule U |
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره |
 |
 |
schedules U |
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره |
 |
 |
throughput U |
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود |
 |
 |
gray code U |
سیستم کدگذاری که نمایش دودویی اعداد ورودی فق با یک بیت از یک عدد به عدد دیگر در زمان تغییر میکند |
 |
 |
to carry a motion by acclamation U |
درخواستی [رأیی] را بوسیله بله گفتن اکثریت پذیرفتن |
 |
 |
mutual terms U |
شرایطی که بموجب ان دو تن بجای اینکه پول بدهند کارمیکند |
 |
 |
run duration U |
خطایی که هنگام اجرای برنامه یا وقوع خطا در حین اجرای برنامه تشخیص داده شود |
 |
 |
pipelines U |
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه |
 |
 |
pipeline U |
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه |
 |
 |
input output bound U |
شرایطی که در ان سرعت واحدپردازش مرکزی به دلیل عملیات ورودی و خروجی کم میشود |
 |
 |
market socialism U |
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد |
 |
 |
blessed folder U |
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند |
 |
 |
sysgen U |
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم |
 |
 |
application of fire U |
اجرای اتش روی هدفهای مورد نظر اجرای اتش |
 |
 |
feasibility study U |
مطالعه قابلیت اجرای کار بررسی امکان اجرای کار |
 |
 |
peripheral U |
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود |
 |
 |
line haul U |
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری |
 |
 |
hung start U |
شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد |
 |
 |
possession money U |
حق الحفظ دستمزدی که در برای اجرای حکم تملیک یا صیانت ملک تملیک شده از طریق اجرای حکم به مامور اجراداده میشود |
 |
 |
blow-ups U |
توقف غیر منتظره یک برنامه به خاطر یک اشتباه یا به دلیل مواخه شدن با شرایطی ازداده که نمیتواند ان را بکارگیرد |
 |
 |
zero lash U |
شرایطی در مکانیزم کنترل سوپاپهای موتور پیستونی که در ان با استفاده از ثابت هیدرولیکی مقدار لقی به صفر میرسد |
 |
 |
blow up U |
توقف غیر منتظره یک برنامه به خاطر یک اشتباه یا به دلیل مواخه شدن با شرایطی ازداده که نمیتواند ان را بکارگیرد |
 |
 |
blow-up U |
توقف غیر منتظره یک برنامه به خاطر یک اشتباه یا به دلیل مواخه شدن با شرایطی ازداده که نمیتواند ان را بکارگیرد |
 |
 |
caches U |
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند |
 |
 |
cache U |
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند |
 |
 |
cache memory U |
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند |
 |
 |
foreground U |
سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری |
 |
 |
integrated U |
نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است |
 |
 |
symmetrical compression U |
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد |
 |
 |
limit state U |
حالت خاص یک ساختمان که دیگر وفیفه خودرا انجام نمیدهد و یا شرایطی که برای ان طرح شده است جایز نمیباشد |
 |
 |
remanence U |
پس ماند |
 |
 |
residues U |
پس ماند |
 |
 |
residue U |
پس ماند |
 |
 |
inertia U |
ماند |
 |
 |
that borders upon madness U |
اینکاربدیوانگی می ماند |
 |
 |
moment of inertia U |
گشتاور ماند |
 |
 |
he did not open his lips U |
خاموش ماند |
 |
 |
residual magnetism U |
مغناطیس پس ماند |
 |
 |
it was left unfinished U |
ناتمام ماند |
 |
 |
magnetic inertia U |
پس ماند مغناطیسی |
 |
 |
inertial force U |
نیروی ماند |
 |
 |
Water staing (long ) in one place becomes putrid . <proverb> U |
آب که یک جا ماند مى گندد. |
 |
 |
noise U |
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی |
 |
 |
noises U |
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی |
 |
 |
realtime U |
زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها |
 |
 |
principal axis of inertia U |
محور اصلی ماند |
 |
 |
principal moment of inertia U |
لنگر اصلی ماند |
 |
 |
angular mass U |
گشتاور ماند [فیزیک] |
 |
 |
rotational inertia U |
گشتاور ماند [فیزیک] |
 |