Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
priorities
U
سیستمی که کارها را به ترتیب الویت پردازش مرتب کند.
priority
U
سیستمی که کارها را به ترتیب الویت پردازش مرتب کند.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scheduling
U
مرتب کردن ترتیب پردازش کارها
schedules
U
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
scheduled
U
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
schedule
U
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره
job
U
فایل حاوی کارها با نام کارها که منتظر پردازش هستند
jobs
U
فایل حاوی کارها با نام کارها که منتظر پردازش هستند
table of precedence
U
صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
batch
U
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
batches
U
1-گروهی از متن ها که در یک زمان پردازش می شوند 2-گروهی از کارها یا حجمی از داده ها که به عنوان واحدیکتا پردازش میشوند
random processing
U
پردازش داده به ترتیب مورد نیاز و نه ترتیب ذخیره شده
dispose
U
ترتیب کارها رامعین کردن
pert
U
تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند که برای رسیدن به هدف مرتب شده باشند
hierarchical communications system
U
روش اختصاص توابع کنترلی و پردازش در شبکهای از کامپیوتر که برای کارها مناسبند
job
U
زمان برنامه نویسی کامپیوتری که حاوی دستورات خاص مربط به امور کنترل کارها و پردازش است
jobs
U
زمان برنامه نویسی کامپیوتری که حاوی دستورات خاص مربط به امور کنترل کارها و پردازش است
sequences
U
به ترتیب مرتب کردن دنباله
sequence
U
به ترتیب مرتب کردن دنباله
selectively
U
مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
selective
U
مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
alphasort
U
مرتب کردن داده به ترتیب حروف الفبا
real time
U
سیستمی که زمان پردازش آن بسیار مهم است و میتواند منبع داده را تحت تاثیر قرار دهد
distribute
U
سیستمی که از فایل هایی که در بیش از یک محل ذخیره شده اند استفاده میکند که یک در نقط ه مرکزی پردازش می شوند
distributes
U
سیستمی که از فایل هایی که در بیش از یک محل ذخیره شده اند استفاده میکند که یک در نقط ه مرکزی پردازش می شوند
interactive video
U
سیستمی که از اتصال کامپیوتری به دیسک خوان اسفاده میکند تا توان پردازش و تصاویر واقعی و متحرک را ایجاد کند
distributing
U
سیستمی که از فایل هایی که در بیش از یک محل ذخیره شده اند استفاده میکند که یک در نقط ه مرکزی پردازش می شوند
jobs
U
مرتب کردن کارهایی که باید پردازش شوند
job
U
مرتب کردن کارهایی که باید پردازش شوند
diagram
U
نموادری که ترتیب کارهای پردازش شده را نشان میدهد
diagrams
U
نموادری که ترتیب کارهای پردازش شده را نشان میدهد
assembly
U
نمایش یک برنامه اسمبلی که به ترتیب مکانهای حافظه مرتب شده است
tabulating
U
پانچ کارت پردازش شده مثل عمل مرتب سازی
manager
U
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
managers
U
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
queue
U
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
queued
U
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
queues
U
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
queued
U
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
queueing
U
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
queueing
U
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
queues
U
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
queue
U
تعداد کارهای مرتب که منتظرند تا در سیستم دستهای پردازش شوند
routine
U
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routinely
U
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routines
U
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
stream
U
تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
streamed
U
تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
jobs
U
تعداد کارهای مرتب شده برای پردازش در سیستم چندکاره یا دستهای
queues
U
تعداد فایل هایی که مرتب ذخیره شده اند پیش از پردازش
queue
U
تعداد فایل هایی که مرتب ذخیره شده اند پیش از پردازش
queueing
U
تعداد فایل هایی که مرتب ذخیره شده اند پیش از پردازش
streams
U
تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
queued
U
تعداد فایل هایی که مرتب ذخیره شده اند پیش از پردازش
job
U
تعداد کارهای مرتب شده برای پردازش در سیستم چندکاره یا دستهای
sort
U
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorts
U
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorted
U
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
information
U
داده پردازش شده و مرتب شده برای تامین قواعد با معنی
sequential
U
داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند
semi processed data
U
داده خام که پردازش شده است مثل مرتب کردن , ضبط کردن , تشخیص خطا..
dp
U
پردازش روی داده برای تولید اطلاعات مفید یا مرتب کردن و سازماندهی فایلهای داده
right of priority
U
الویت
precedence
U
الویت
legalism
U
عقیده به اصالت و الویت قانون
list
U
1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
sorted
U
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sort
U
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sorts
U
روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
exchange
U
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanged
U
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanges
U
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanging
U
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
merge sorting algorithm
U
الگوریتمی که در ان محتویات دو ارایه مرتب برای ایجادارایه مرتب سوم ترکیب می شوند
collocation
U
ترتیب نوبت و ترتیب پرداخت بدهی به طلبکاران
postprocessor
U
برنامهای که داده را از برنامه دیگر پردازش میکند که پردازش شده است
photocomposition
U
کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد
sort
U
برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sorted
U
برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sorts
U
برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
interactive processing
U
پردازش فعل و انفعالی پردازش محاورهای
chain
U
1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chains
U
1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
backing
U
رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی
filing
U
1-مرتب کردن متن ها. 2-متن هایی که باید مرتب شوند
gpr
U
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند
edp
U
پردازش داده در سطحی گسترده توسط کامپیوترهای دیجیتالی الکترونیکی پردازش داده به صورت الکتریکی
firing order
U
ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
pipelines
U
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipeline
U
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
relation
U
کارها
relational
U
کارها
bubble sort
U
روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
programme of work
U
برنامه کارها
programme of work
U
صورت کارها
batting order
U
ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
To gain full control of the affairs . To have a tight grip on things.
U
کارها را قبضه کردن
To take things easy(lightly)
U
کارها را آسان گرفتن
draw up
U
کارها را تنظیم کردن
To get things moving. To set the ball rolling. To set the wheels in motion.
U
کارها را بجریان انداختن
To spoilt things . To mess thing up .
U
کارها را خراب کردن
Things are very slack (quiet) at the moment.
U
فعلا" که کارها خوابیده
To put things straight(right).
U
کارها را درست کردن
artwork
U
کارها و تصاویر گرافیکی
all aggairs pivot upon him
U
کارها بدست او می گرد د
To get things moving. To set the wheels in motion.
U
کارها راراه انداختن
hang-up
<idiom>
U
تاخیر دربعضی از کارها
I am ready to compromise.
U
کارها روبراه است
pull one's weight
<idiom>
U
کارها را تقسیم کردن
Our affairs are shaping well.
U
کارها داردسروصورت می گیرد
job scheduler
U
زمان بند کارها
centralized data processing
U
پردازش تمرکز یافته داده پردازش داده متمرکز
distributed processing system
U
سیستم پردازش توزیعی سیستم پردازش غیر متمرکز
i. for doing any thing
U
عدم صلاحیت در همه کارها
push (someone) around
<idiom>
U
اجبار شخص درانجام کارها
pull (something) off
<idiom>
U
باانجام رساندن کامل کارها
She is not concerned with all that .
U
با این کارها کاری ندارم
put the cart before the horse
<idiom>
U
انجام کارها بدون نظم
We are past that sort of thing .
U
دیگر این کارها از ماگذشته
Things are coming to a critical juncture .
U
کارها دارد بجاهای با ریک می کشد
batch
U
قرار دادن داده ها و کارها در یک گروه
jobs
U
اهمیت یک کار در مقایسه با دیگر کارها
set the pace
<idiom>
U
برای انجام کارها رقابت ایجادکردن
batches
U
قرار دادن داده ها و کارها در یک گروه
job
U
اهمیت یک کار در مقایسه با دیگر کارها
to make things hum
U
کارها را دایر کردن یا درجنبش اوردن
It is an absolute chaos.
U
همه رشته کارها از دست در رفته است
resource
U
تقسیم منابع موجود در سیستم بین کارها
activities
U
کارها یا وفایفی که روی یک کامپیوتر انجام می شوند
activity
U
کارها یا وفایفی که روی یک کامپیوتر انجام می شوند
priorities
U
شینالی به کامپیوتر که از سایر کارها پیش می گیرد
priority
U
شینالی به کامپیوتر که از سایر کارها پیش می گیرد
to mend matters
U
کارها را اصلاح کردن اوضاع را بهبود بخشیدن
dispatching priority
U
شماره کارها برای مشخص کردن تقدم انها
federal reserve system
U
سیستمی که به موجب ان
in line processing
U
پردازش درون برنامهای پردازش درون خطی
generals
U
برنامه یا وسیلهای که کارها و برنامههای کاربردی مختلفی را انجام میدهد
general
U
برنامه یا وسیلهای که کارها و برنامههای کاربردی مختلفی را انجام میدهد
commonest
U
سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
minor league
U
دسته یا گروه فرعی ورزشی تیمهای کودکان یا تازه کارها
commoners
U
سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
common
U
سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
formats
U
روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
format
U
روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
indeterminate system
U
سیستمی که وضعیت منط قی
layout
U
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
packaging
U
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
make-up
U
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
design
U
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
make-up
U
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
style
U
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
packaging
U
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
layout
U
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
design
U
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
packaging
U
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
multisystem network
U
شبکه چند سیستمی
style
U
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
make-up
U
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
layout
U
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
design
U
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
style
U
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
dry run
U
اجرای برنامه با داده پیش فرض برای اطمینان از صحت کارها
standalone
U
سیستمی که مستقل کار میکند
agenda
U
لیستی از کارها و قرارهای ملاقات یا فعالیتها که باید در یک روز مشخص انجام شوند
agendas
U
لیستی از کارها و قرارهای ملاقات یا فعالیتها که باید در یک روز مشخص انجام شوند
systems analysis
U
سیستمی که نرم افزار سیستم می نویسد
batches
U
سیستمی که فایلهای دستهای را اجرا میکند
batch
U
سیستمی که فایلهای دستهای را اجرا میکند
bifurcation
U
سیستمی که در آن فقط دو نتیجه ممکن است
monitors
U
سیستمی که خطاهای مدار را بررسی میکند
monitored
U
سیستمی که خطاهای مدار را بررسی میکند
monitor
U
سیستمی که خطاهای مدار را بررسی میکند
critical path analysis
U
تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند تابه اهداف خود برسند و نیز PERT
ansi.sys
U
فایل سیستمی مربوط به صفحه نمایش DOS
self-
U
سیستمی که خود را با کارهای مختلف تط بیق میدهد
multilink system
U
سیستمی که بیش از یک اتصال بین دو نقط ه دارد
fails
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
failed
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
fail
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
master
U
سیستمی که هر پردازنده آن اصلی و مخصوص یک کار است
mastered
U
سیستمی که هر پردازنده آن اصلی و مخصوص یک کار است
masters
U
سیستمی که هر پردازنده آن اصلی و مخصوص یک کار است
backwards
U
بازیابی داده از سیستمی که آسیب دیده است
secure system
U
سیستمی که بدون اجازه قابل دستیابی نیست
dedicated
U
برنامه یا تابع یا سیستمی که برای استفاده خاصی است
multi terminal system
U
سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
random
U
سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
randomly
U
سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
third
U
شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
thirds
U
شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
VRML
U
سیستمی که به سازندگان امکان ایجاد کلمات سه بعدی در صفحه وب میدهد
self-
U
سیستمی که معمولاگ در هنگام شروع بررسیهای ابتدایی را انجام میدهد
auto
U
سیستمی که در آن کاغذ چاپگر به طور خودکار به صفحه بعد می رود
autos
U
سیستمی که در آن کاغذ چاپگر به طور خودکار به صفحه بعد می رود
instantaneous readout
U
سیستمی بدون تاخیر بین گیرنده کمیت موردنظر ونشاندهنده ان
multi disk
U
سیستمی که دیسک درایوهای نصب شده با اندازههای مختلف دارد
trade unionism
U
سیستمی که معتقد به بسط و توسعه این گونه اتحادیه هاست
synchronous
U
سیستمی که در آن تمام وسایل با سیگنال ساعت اصلی همان هستند
Dhrystone benchmark
U
سیستمی آماری برای اندازه گیری و مقایسه کارایی کامپیوتر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com