English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 27 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
monitors U اگاهی دهنده
monitors U انگیزنده گوشیار
monitors U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitors U دیده بانی کردن
monitors U بازبین
monitors U بازبینی کردن نظارت کردن
monitors U بازدید کار دستگاه
monitors U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitors U نظارت کردن
monitors U اگاه ساز
monitors U فرابین
monitors U فرانگر
monitors U صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitors U برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
monitors U برنامهای مقیم در ROM برای بار کردن سیستم عامل پس ا ز روشن شدن ماشین
monitors U مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitors U سیستمی که خطاهای مدار را بررسی میکند
monitors U واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitors U تولید شده توسط کامپیوتر
monitors U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitors U یک برنامه کنترلی
monitors U صفحه نمایش تصویر
monitors U مونیتور نمایشگر
monitors U مبصر
monitors U صفحه نمایش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
input monitors U صفحهنمایشداخلی
preview monitors U صفحهنمایشگربازبین
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com