English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 14 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
priorities U اولویت
priorities U حق تقدم
priorities U برتری
priorities U تقدم
priorities U دارای ارجحیت ارجحیت پیام
priorities U سبق تصرف
priorities U ترتبی که وسایل جانبی مختلف که سیگنال وقفه فرستاده اند ,سرویس می گیرند , طبق اهمیت ضروریت آنها.
priorities U لیست وسایل جانبی و اولویت آنها هنگام ارسال سیگنال وقفه .
priorities U شینالی به کامپیوتر که از سایر کارها پیش می گیرد
priorities U اهمیت یک شغل در مقایسه با سایرین
priorities U سیستمی که کارها را به ترتیب الویت پردازش مرتب کند.
priorities U اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
system priorities U تقدم های سیستم
air priorities committee U کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com