Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 66 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
routine
U
روال
routine
U
امر عادی
routine
U
روزمره کار عادی
routine
U
جریان عادی عادت جاری
routine
U
عادی
routine
U
معمولی
routine
U
کار عادی
routine
U
خط مشی جاری
routine
U
روش جاری
routine
U
روتین
routine
U
یک سری حرکت ژیمناستیک
routine
U
جریان عادی و دایمی
routine
U
طریقه عادی
routine
U
امور غیر مهم
routine
U
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
routine
U
مجموعه دستورات یک تابع که درهر بخش برنامه که نیاز باشد کپی می شوند
routine
U
بخش کوچک یک کد که داده را از وسیله خارجی می پذیرد مثل خواندن ورودی از صفحه کلید
routine
U
مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
routine
U
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routine
U
بخشی از کد در یک محل که توسط فراخوانی ها در تابع استفاده میشود
routine
U
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sevice routine
U
روال خدماتی
source routine
U
روال منبع
routine tests
U
ازمایشهای تک به تک
routine message
U
پیام عادی
routine library
U
کتابخانه روال ها
relocatable routine
U
روال جابجاپذیر
recursive routine
U
زیرتابعی دربرنامه که درحین اجرا خود را صدا میکند
recursive routine
U
زیرتابعی که درحین اجرا خود را صدامیکند
recursive routine
U
روال بازگشتی
supervisory routine
U
روال نافر
target routine
U
روال هدف
routine work
U
کار تکراری عادی
daily routine
U
عادت جاری روزانه
utility routine
U
روال سودمند
tracing routine
U
روال ردیابی
tracing routine
U
روال رسام
tracing routine
U
روال ردیاب
test routine
U
روال ازماینده
recovery routine
U
روال ترمیمی
production routine
U
روال تولید
executive routine
U
روال اجرایی
error routine
U
روال خطا پرداز
diagnostic routine
U
روال تشخیص
diagnostic routine
U
برنامه تشخیص عیب
diagnostic routine
U
روال تشخیصی
diagnostic routine
U
روش تشخیص معایب در اثرازمایش
closed routine
U
روال بسته
canned routine
U
روال قالب ریزی شده
bootstrap routine
U
روال خود راه انداز
autostart routine
U
روال اغازگر خودکار
generalized routine
U
روال کلی
generalized routine
U
روال تعمیم یافته
holiday routine
U
برنامه روز تعطیل
monitor routine
U
روال مبصر
master routine
U
شاه روال
maintenance routine
U
روال تعمیر و نگهداری
main routine
U
روال اصلی
loading routine
U
روال بارکننده
library routine
U
روال مجموعه ها
library routine
U
روال کتابخانه
library routine
U
روال کتابخانهای
iterative routine
U
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
output routine
U
روال خروجی
file handing routine
U
قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
interrupt serrice routine
U
روال سرویس وقفه
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...