Total search result: 301 (15 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
hay maker U |
دستگاه علف خشک کنی |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Search result with all words |
|
 |
click U |
تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE |
 |
 |
clicked U |
تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE |
 |
 |
clicks U |
تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE |
 |
 |
press U |
دستگاه پرس |
 |
 |
press U |
دستگاه فشار |
 |
 |
presses U |
دستگاه پرس |
 |
 |
presses U |
دستگاه فشار |
 |
 |
controller U |
دستگاه فرمان |
 |
 |
controllers U |
دستگاه فرمان |
 |
 |
card U |
وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد |
 |
 |
cards U |
وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد |
 |
 |
alternator U |
دستگاه تولید برق متناوب الترناتور |
 |
 |
alternators U |
دستگاه تولید برق متناوب الترناتور |
 |
 |
lobbied U |
تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن |
 |
 |
lobbies U |
تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن |
 |
 |
lobby U |
تحمیل موضوعی بر دستگاه قانونگذاری به به این ترتیب که موضوعی را به نفع فرد یاطبقه خاص در قالب قانون بریزد لایحهای را از طریق تماس قبلی با نمایندگان مجلس و خواهش از ایشان به تصویب رساندن |
 |
 |
rougher U |
دستگاه مخصوص ناصاف کردن اشیا |
 |
 |
voice U |
کامپیوتر متصل به دستگاه تلفن که وقتی شخص آنجا نیست به تلفنهای او پاسخ میدهدو امکان ضبط پیام ها را بوجود می آورد. |
 |
 |
voices U |
کامپیوتر متصل به دستگاه تلفن که وقتی شخص آنجا نیست به تلفنهای او پاسخ میدهدو امکان ضبط پیام ها را بوجود می آورد. |
 |
 |
voicing U |
کامپیوتر متصل به دستگاه تلفن که وقتی شخص آنجا نیست به تلفنهای او پاسخ میدهدو امکان ضبط پیام ها را بوجود می آورد. |
 |
 |
rake U |
دستگاه سنجش خطای برد توپ |
 |
 |
rakes U |
دستگاه سنجش خطای برد توپ |
 |
 |
raking U |
دستگاه سنجش خطای برد توپ |
 |
 |
handler U |
یا دستگاه ذخیره |
 |
 |
handlers U |
یا دستگاه ذخیره |
 |
 |
drag U |
عمل حرکت دستگاه OUSE |
 |
 |
dragged U |
عمل حرکت دستگاه OUSE |
 |
 |
drags U |
عمل حرکت دستگاه OUSE |
 |
 |
machine U |
دستگاه |
 |
 |
machined U |
دستگاه |
 |
 |
machines U |
دستگاه |
 |
 |
volume U |
قدرت دستگاه مخابراتی |
 |
 |
volumes U |
قدرت دستگاه مخابراتی |
 |
 |
installation U |
دستگاه |
 |
 |
installations U |
دستگاه |
 |
 |
generator U |
دستگاه مولد برق |
 |
 |
generators U |
دستگاه مولد برق |
 |
 |
interlock U |
وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن |
 |
 |
interlocked U |
وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن |
 |
 |
interlocking U |
وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن |
 |
 |
interlocks U |
وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن |
 |
 |
equipment U |
دستگاه |
 |
 |
monitor U |
بازدید کار دستگاه |
 |
 |
monitored U |
بازدید کار دستگاه |
 |
 |
monitors U |
بازدید کار دستگاه |
 |
 |
mechanism U |
دستگاه |
 |
 |
mechanisms U |
دستگاه |
 |
 |
carrier U |
دستگاه کاریر |
 |
 |
carriers U |
دستگاه کاریر |
 |
 |
power U |
دستگاه برقی |
 |
 |
powered U |
دستگاه برقی |
 |
 |
powering U |
دستگاه برقی |
 |
 |
powers U |
دستگاه برقی |
 |
 |
engine U |
موتور ماشین دستگاه مولد نیرو |
 |
 |
cassette recorder U |
دستگاه ضبط کاست |
 |
 |
cassette recorders U |
دستگاه ضبط کاست |
 |
 |
compressor U |
دستگاه یاماشین فشردن هوا |
 |
 |
compressor U |
دستگاه تراکم هوا |
 |
 |
compressor U |
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده |
 |
 |
compressors U |
دستگاه یاماشین فشردن هوا |
 |
 |
compressors U |
دستگاه تراکم هوا |
 |
 |
compressors U |
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده |
 |
 |
howler U |
صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست |
 |
 |
howlers U |
صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست |
 |
 |
machinist U |
ماشینیست متصدی دستگاه تراش |
 |
 |
machinists U |
ماشینیست متصدی دستگاه تراش |
 |
 |
tape recorder U |
ضبط صوت دستگاه ضبط صوت |
 |
 |
tape recorders U |
ضبط صوت دستگاه ضبط صوت |
 |
 |
willow U |
درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی |
 |
 |
willows U |
درخت بید دستگاه پنبه پاک کنی |
 |
 |
machinery U |
ماشین ها دستگاه |
 |
 |
secret service U |
دستگاه محرمانه دولت |
 |
 |
secret services U |
دستگاه محرمانه دولت |
 |
 |
feed U |
وسیلهای که کاغذ و نور را وارد ماشین میکند مثل چاپگر یا دستگاه فتوکپی |
 |
 |
feeds U |
وسیلهای که کاغذ و نور را وارد ماشین میکند مثل چاپگر یا دستگاه فتوکپی |
 |
 |
gill U |
دستگاه تنفس ماهی |
 |
 |
register U |
ثبت امار دستگاه تعدیل گرما |
 |
 |
registering U |
ثبت امار دستگاه تعدیل گرما |
 |
 |
registers U |
ثبت امار دستگاه تعدیل گرما |
 |
 |
vibrator U |
دستگاه ارتعاش |
 |
 |
vibrator U |
دستگاه ماساژ |
 |
 |
vibrators U |
دستگاه ارتعاش |
 |
 |
vibrators U |
دستگاه ماساژ |
 |
 |
set U |
دستگاه |
 |
 |
set U |
چیدن دستگاه |
 |
 |
sets U |
دستگاه |
 |
 |
sets U |
چیدن دستگاه |
 |
 |
setting up U |
دستگاه |
 |
 |
setting up U |
چیدن دستگاه |
 |
 |
array U |
دستگاه انتن |
 |
 |
arrays U |
دستگاه انتن |
 |
 |
joint U |
دستگاه کوچک باطریدار که سوارکار بطور غیر مجازروی گردن اسب می گذارد تاتندتر برود |
 |
 |
peripheral U |
دستگاه جانبی |
 |
 |
electronic U |
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند |
 |
 |
drill |
دستگاه مته |
 |
 |
drill U |
مته دستگاه مته ستونی |
 |
 |
drilled U |
دستگاه مته |
 |
 |
drilled U |
مته دستگاه مته ستونی |
 |
 |
drills U |
دستگاه مته |
 |
 |
drills U |
مته دستگاه مته ستونی |
 |
Other Matches |
|
 |
synchro U |
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه |
 |
 |
meteorograph U |
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی |
 |
 |
attitude director indicator U |
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند |
 |
 |
rawin U |
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو |
 |
 |
transponder U |
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات |
 |
 |
directional gyro indicator U |
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی |
 |
 |
ac dc set U |
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال |
 |
 |
print U |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
 |
 |
prints U |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
 |
 |
printed U |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
 |
 |
semaphore U |
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده |
 |
 |
all mains set U |
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال |
 |
 |
quad density U |
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند |
 |
 |
equilibrator U |
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه |
 |
 |
pulmotor U |
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن |
 |
 |
facsimile recorder U |
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل |
 |
 |
peripheral device U |
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی |
 |
 |
magnetometer U |
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان |
 |
 |
performance factor U |
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه |
 |
 |
gun slide U |
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ |
 |
 |
cold swaging machine U |
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد |
 |
 |
rheostat U |
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت |
 |
 |
arresting gear U |
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما |
 |
 |
rheostatic U |
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت |
 |
 |
plate milling stand U |
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه |
 |
 |
data transceiver U |
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری |
 |
 |
transducer U |
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری |
 |
 |
cipher device U |
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن |
 |
 |
laziest U |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم |
 |
 |
lazy U |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم |
 |
 |
lazier U |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم |
 |
 |
dial test indicator U |
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج |
 |
 |
unit U |
دستگاه قسمتی از یک دستگاه |
 |
 |
units U |
دستگاه قسمتی از یک دستگاه |
 |
 |
automatic search jammer U |
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار |
 |
 |
computer controlled machine U |
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی |
 |
 |
direct access storage device U |
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم |
 |
 |
which transponder U |
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است |
 |
 |
column grinder U |
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی |
 |
 |
intercept receiver U |
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی |
 |
 |
insulation testing apparatus U |
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی |
 |
 |
telephone repeater U |
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی |
 |
 |
survey meter U |
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی |
 |
 |
laser linescan U |
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری |
 |
 |
preset vector U |
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب |
 |
 |
traversing mechanism U |
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت |
 |
 |
declination constant U |
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه |
 |
 |
moving iron instrument U |
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان |
 |
 |
units U |
دستگاه |
 |
 |
appliances U |
دستگاه |
 |
 |
system U |
دستگاه |
 |
 |
appurtenance U |
دستگاه |
 |
 |
device U |
دستگاه |
 |
 |
units U |
یک دستگاه |
 |
 |
unit U |
یک دستگاه |
 |
 |
appliance U |
دستگاه |
 |
 |
systems U |
دستگاه |
 |
 |
apparatus U |
دستگاه |
 |
 |
organ system U |
دستگاه |
 |
 |
devices U |
دستگاه |
 |
 |
unit U |
دستگاه |
 |
 |
device code U |
کد دستگاه |
 |
 |
plant U |
دستگاه |
 |
 |
plants U |
دستگاه |
 |
 |
instrument U |
دستگاه |
 |
 |
nervous systems U |
دستگاه پی |
 |
 |
nervous system U |
دستگاه پی |
 |
 |
utensils U |
دستگاه |
 |
 |
utensil U |
دستگاه |
 |
 |
team U |
یک دستگاه |
 |
 |
teams U |
یک دستگاه |
 |
 |
storage device U |
دستگاه انبارش |
 |
 |
system of units U |
دستگاه یکانها |
 |
 |
psychic apparatus U |
دستگاه روانی |
 |
 |
telegraphed U |
دستگاه تلگراف |
 |
 |
agitators U |
دستگاه بهم زن |
 |
 |
agitator U |
دستگاه بهم زن |
 |
 |
puller U |
دستگاه کشش |
 |
 |
supercharge U |
دستگاه تشدید |
 |
 |
telegraphs U |
دستگاه تلگراف |
 |
 |
power saw U |
دستگاه اره |
 |
 |
abel closed tester U |
دستگاه ابل |
 |
 |
power plants U |
دستگاه تولیدنیروی |
 |
 |
radio set U |
دستگاه رادیو |
 |
 |
transmitters U |
دستگاه فرستنده |
 |
 |
guns U |
دستگاه تزریق |
 |
 |
telegraph U |
دستگاه تلگراف |
 |
 |
storage device U |
دستگاه ذخیره |
 |
 |
printer machine U |
دستگاه چاپ |
 |
 |
symbolic device U |
دستگاه سمبلیک |
 |
 |
power plant U |
دستگاه تولیدنیروی |
 |
 |
synchronous device U |
دستگاه همزمان |
 |
 |
subassembly U |
مونتاژجزئی از یک دستگاه |
 |
 |
apparatus U |
الت دستگاه |
 |
 |
punching machine U |
دستگاه منگنه |
 |
 |
system of forces U |
دستگاه نیروها |
 |
 |
storage device U |
دستگاه انباره |
 |
 |
punching machine U |
دستگاه پانچ |
 |
 |
quantized system U |
دستگاه کوانتایی |
 |
 |
synchronous device U |
دستگاه همگام |
 |
 |
gun U |
دستگاه تزریق |
 |
 |
predictor U |
دستگاه مدبر |
 |
 |
rail cambering machine U |
دستگاه ریل خم کن |
 |
 |
devices U |
شعار دستگاه |
 |
 |
transmitter U |
دستگاه فرستنده |
 |
 |
shock inducer U |
دستگاه ضربه زن |
 |
 |
telegraphing U |
دستگاه تلگراف |
 |
 |
prime mover U |
دستگاه محرک |
 |
 |
sequential device U |
دستگاه ترتیبی |
 |
 |
leverage U |
دستگاه اهرمی |
 |
 |
separator U |
دستگاه تجزیه |
 |
 |
automatic U |
دستگاه خودکار |
 |
 |
automatics U |
دستگاه خودکار |
 |
 |
nervous system U |
دستگاه عصبی |
 |
 |
nervous systems U |
دستگاه عصبی |
 |
 |
fifth column U |
دستگاه جاسوسی |
 |
 |
safety device U |
دستگاه ضامن |
 |
 |
rolling mill U |
دستگاه نورد |
 |
 |
rivet gun U |
دستگاه پرچ |
 |
 |
prime movers U |
دستگاه محرک |
 |
 |
respiratory system U |
دستگاه تنفسی |
 |
 |
reference frame U |
دستگاه مقایسهای |
 |
 |
tape drive U |
دستگاه نوارخوان |
 |
 |
tape drives U |
دستگاه نوارخوان |
 |
 |
device U |
شعار دستگاه |
 |
 |
retorts U |
دستگاه تقطیر |
 |
 |
receiving set U |
دستگاه گیرنده |
 |
 |
recording instrument U |
دستگاه ضبط |
 |
 |
recording instrument U |
دستگاه ثبات |
 |
 |
robots U |
دستگاه خودکار |
 |
 |
robot U |
دستگاه خودکار |
 |
 |
appendages U |
دستگاه فرعی |
 |
 |
appendage U |
دستگاه فرعی |
 |
 |
curlers U |
دستگاه فرزنی |
 |
 |
curler U |
دستگاه فرزنی |
 |
 |
recuperator U |
دستگاه عاید |
 |
 |
rhombohedral system U |
دستگاه لوزوجهی |
 |
 |
machine frame U |
چارچوب دستگاه |
 |
 |
input device U |
دستگاه ورودی |
 |
 |
classical system U |
دستگاه کلاسیک |
 |
 |
induction instrument U |
دستگاه القائی |
 |
 |
induction current instrument U |
دستگاه القائی |
 |
 |
mobile plant U |
دستگاه متحرک |
 |
 |
communication device U |
دستگاه ارتباطی |
 |
 |
illuminator U |
دستگاه روشنایی |
 |
 |
identification of friend from foe U |
دستگاه تشخیص |
 |
 |
i.f.f. system U |
دستگاه تشخیص |
 |
 |
honing machine U |
دستگاه سنگ |
 |
 |
hexagonal system U |
دستگاه شش گوشهای |
 |
 |
control gear U |
دستگاه کنترل |
 |
 |
coordinates U |
دستگاه مختصات |
 |
 |
instrumental accuracy U |
دقت دستگاه |
 |
 |
instrumental error U |
خطای دستگاه |
 |
 |
machine foundation U |
پایه دستگاه |
 |
 |
c.g.s. system U |
دستگاه سگث |
 |
 |
machine accessory U |
متعلقات دستگاه |
 |
 |
lymphatic system U |
دستگاه لنفاوی |
 |
 |
low potential system U |
دستگاه کم فشار |
 |
 |
logic device U |
دستگاه منطقی |
 |
 |
link trainer U |
دستگاه پروازاموز |
 |
 |
limbic system U |
دستگاه کناری |
 |
 |
carpenter's bench U |
دستگاه نجاری |
 |
 |
lighting set U |
دستگاه روشنایی |
 |
 |
jointing plane U |
رنده دستگاه |
 |
 |
jack plane U |
رنده دستگاه |
 |
 |
giorgi system U |
دستگاه جورجی |
 |
 |
counter recoil U |
دستگاه عاید |
 |
 |
gasifying apparatus U |
دستگاه تبخیر |
 |
 |
drill press U |
دستگاه مته |
 |
 |
device driver U |
محرک دستگاه |
 |
 |
device flag U |
پرچم دستگاه |
 |
 |
device independence U |
مستقل از دستگاه |
 |
 |
device independence U |
استقلال دستگاه |
 |
 |
device name U |
نام دستگاه |
 |
 |
device number U |
شماره دستگاه |
 |
 |
device status U |
وضعیت دستگاه |
 |
 |
drawing device U |
دستگاه ترسیمه |
 |
 |
double v machine U |
دستگاه ورق خم کن |
 |
 |
double column machine U |
دستگاه دو ستونی |
 |
 |
dividing attachment U |
دستگاه مقسم |
 |
 |
display device U |
دستگاه نمایش |
 |
 |
device dependent U |
وابسته به دستگاه |
 |
 |
device cluster U |
گروه دستگاه |
 |
 |
crystal system U |
دستگاه بلور |
 |
 |
cyclon U |
دستگاه غبارگیر |
 |
 |
cyclostat U |
دستگاه چرخش |
 |
 |
folding machine U |
دستگاه خم کاری |
 |
 |
evaporator U |
دستگاه اب شیرین کن |
 |
 |
electrostatic system U |
دستگاه الکتروستاتیکی |
 |
 |
electromagnetic system U |
دستگاه الکترومغناطیسی |
 |
 |
electric machine U |
دستگاه برقی |
 |
 |
electric apparatus U |
دستگاه الکتریکی |
 |
 |
dedicated device U |
دستگاه اختصاصی |
 |
 |
duplexing assembly U |
دستگاه دو راهه |
 |
 |
duplexer U |
دستگاه دوراهه |
 |
 |
drilling machine U |
دستگاه مته |
 |
 |
discrete device U |
دستگاه گسسته |
 |
 |
machinery saw U |
دستگاه اره |
 |
 |
abrasive cutting machine U |
دستگاه برش |
 |
 |
overcurrent device U |
دستگاه حفافت |
 |