Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 20 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
handler
U
دسته گذار
handler
U
رسیدگی کننده مربی
handler
U
نگاهدارنده
handler
U
مددکار بوکسور
handler
U
بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند
handler
U
گرداننده
handler
U
برنامهای با یک کار منحصر بفرد که کنترل یک ورودی
handler
U
خروجی
handler
U
یا دستگاه ذخیره
handler
U
یک فایل یا تسهیلات وقفه را بعهده دارد دستگذار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tape handler
U
unit tape magnetic
notify handler
U
مجموعه دستورات که در صورت دریافت پیام مهم اجرا می شوند
interrupt handler
U
گرداننده وقفه
event handler
U
گرا
device handler
U
برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
device handler
U
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
ammunition handler
U
متصدی جابجایی مهمات
ammunition handler
U
سربازمهمات
ammunition handler
U
متصدی مهمات
document handler
U
گردانندهمدراک
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com