English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 18 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
interlocks U بهم پیوستن
interlocks U در هم گیرکردن
interlocks U بهم ارتباط داشتن
interlocks U بهم قفل کردن
interlocks U درهم بافتن
interlocks U بهم پیچیدن
interlocks U متصل شدن
interlocks U پیوستن
interlocks U اتصال دادن تزویج شدن
interlocks U بلوکه شدن
interlocks U قفل شدن
interlocks U مسدودشدن بلوکه
interlocks U سد
interlocks U قفل
interlocks U رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlocks U وسیله حفافتی که از تداخل دستگاه یا عملیات با دیگری ممانعت به عمل می اوردهمبند شدن
interlocks U همبند کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
safety interlocks U قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com