Total search result: 201 (14 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
Boolean connective U |
حروف و نشانه ها در یک عمل Boolen که عملی که باید روی عملوندها انجام شود بیان میکند |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
connective U |
نشانه بین دو عملوند که نشان دهنده عملی است که باید انجام شود |
 |
 |
completed U |
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند |
 |
 |
completing U |
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند |
 |
 |
complete U |
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند |
 |
 |
completes U |
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند |
 |
 |
operated U |
بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را معرفی میکند |
 |
 |
op code U |
بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را مشخص میکند |
 |
 |
operates U |
بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را معرفی میکند |
 |
 |
operation U |
بخشی از دستور کد ماشین که عملی باید انجام شود را مشخص میکند |
 |
 |
operate U |
بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را معرفی میکند |
 |
 |
case U |
دستور یا عملی که وقتی عمل میکند که حروف به صورت مشخصی وارد شوند |
 |
 |
cases U |
دستور یا عملی که وقتی عمل میکند که حروف به صورت مشخصی وارد شوند |
 |
 |
American Standard Code for Information Interchange U |
کدی که حروف الفبا عددی را به صورت کد دودویی بیان میکند |
 |
 |
punctuation marks U |
نشانه چاپ که قابل بیان نیست وی در درک متن کمک میکند |
 |
 |
punctuation mark U |
نشانه چاپ که قابل بیان نیست وی در درک متن کمک میکند |
 |
 |
floating U |
نشانه یا برچسبی که یک دستور یا کلمه مشخص را بیان میکند بدون توجه به محل آن |
 |
 |
hollerith code U |
سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند |
 |
 |
dynamic U |
توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود |
 |
 |
dynamically U |
توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود |
 |
 |
languages U |
زبان برنامه نویسی که از نشانه هایی استفاده میکند تا دستورات ای که باید به کد ماشین تبدیل شوند را کد کند |
 |
 |
language U |
زبان برنامه نویسی که از نشانه هایی استفاده میکند تا دستورات ای که باید به کد ماشین تبدیل شوند را کد کند |
 |
 |
symbolically U |
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند |
 |
 |
symbolic U |
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند |
 |
 |
prints U |
حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل |
 |
 |
printed U |
حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل |
 |
 |
print U |
حروف خاص ارسالی به چاپگر که آنرا هدایت میکند برای انجام یک تابع یاعمل |
 |
 |
pointer U |
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش |
 |
 |
pointers U |
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش |
 |
 |
readout U |
وسیله نمایش که با نوشتن حروف جدید حروف قبلی را پاک میکند |
 |
 |
Linotype U |
ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند |
 |
 |
fails U |
انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن |
 |
 |
failed U |
انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن |
 |
 |
fail U |
انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن |
 |
 |
shift key U |
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ |
 |
 |
shift keys U |
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ |
 |
 |
failures U |
انجام ندادن کاری که باید انجام شود |
 |
 |
failure U |
انجام ندادن کاری که باید انجام شود |
 |
 |
destructive cursor U |
نشانه گری که متنی را که روی آن حرکت میکند پاک میکند |
 |
 |
ToolTips U |
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد |
 |
 |
k U |
نشانه بیان یک هزار |
 |
 |
postbyte U |
بایت داده که کد اصلی ای را بیان میکند که ثابت مورد استفاده را معرفی میکند |
 |
 |
Dingbat U |
نشانه . تصویر و طراحی به جای حروف است |
 |
 |
carriage U |
بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند |
 |
 |
carriages U |
بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند |
 |
 |
DIF file U |
استاندارد de fouto که روشی که صفحه گسترده فرمولها و داده هایش را در فایل ذخیره میکند بیان میکند |
 |
 |
systems network architecture U |
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند |
 |
 |
verbs U |
دستورالعمل انجام عملی |
 |
 |
verb U |
دستورالعمل انجام عملی |
 |
 |
registers U |
انجام عملی به یک محرک |
 |
 |
registering U |
انجام عملی به یک محرک |
 |
 |
register U |
انجام عملی به یک محرک |
 |
 |
stop U |
انجام ندادن عملی |
 |
 |
stops U |
انجام ندادن عملی |
 |
 |
stopping U |
انجام ندادن عملی |
 |
 |
stopped U |
انجام ندادن عملی |
 |
 |
inequality operator U |
نشانه بیان عدم شادی دو متغیر یا دو مقدار |
 |
 |
shift U |
کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود |
 |
 |
shifts U |
کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود |
 |
 |
substitution U |
لیست حروف یا کدها که به جای کد دریافتی باید درج شود |
 |
 |
shifted U |
کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود |
 |
 |
interrupt U |
انجام عملی پس از تشخیص وقفه |
 |
 |
pops U |
بسرعت عملی انجام دادن |
 |
 |
pop U |
بسرعت عملی انجام دادن |
 |
 |
interrupts U |
انجام عملی پس از تشخیص وقفه |
 |
 |
waste instruction U |
دستوری که عملی انجام نمیدهد. |
 |
 |
popped U |
بسرعت عملی انجام دادن |
 |
 |
interrupting U |
انجام عملی پس از تشخیص وقفه |
 |
 |
operator U |
حرف یا نشانه یا کلمهای که یک تابع یا عملیات را بیان کند |
 |
 |
operators U |
حرف یا نشانه یا کلمهای که یک تابع یا عملیات را بیان کند |
 |
 |
alphanumeric U |
دادهای که بیان کننده حروف الفبا و اعداد عربی است |
 |
 |
highlighted U |
حروف یا نشانه هایی که برجسته به نظر می رسند تا از بقیه متن مجزا باشند |
 |
 |
highlights U |
حروف یا نشانه هایی که برجسته به نظر می رسند تا از بقیه متن مجزا باشند |
 |
 |
highlight U |
حروف یا نشانه هایی که برجسته به نظر می رسند تا از بقیه متن مجزا باشند |
 |
 |
edited U |
ترتیبی از حروف یا کلیدها که باید انتخاب شوند تا تابعی یا ویرایشگری فعال شود |
 |
 |
edit U |
ترتیبی از حروف یا کلیدها که باید انتخاب شوند تا تابعی یا ویرایشگری فعال شود |
 |
 |
attention code U |
حروف AT در دستور Hayes AT به مودم می گوید که دستوری در ادامه بیان خواهد شد |
 |
 |
avalanche U |
عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود |
 |
 |
avalanches U |
عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود |
 |
 |
backwash U |
اضطراب یااشفتگی بعداز انجام عملی عواقب |
 |
 |
optical U |
وسیلهای که حروف چاپ شده یا نوشته شده را اسکن میکند و تشخیص میدهد و کد قابل خواندن ماشین تبدیل میکند برای پردازش کامپیوتر |
 |
 |
Symbol font U |
نوع نوشتار Trve Type در ویندوز که حاوی تمام نشانه ها و حروف یونانی است |
 |
 |
circuit U |
ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند |
 |
 |
circuits U |
ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند |
 |
 |
load U |
کاری که باید انجام شود |
 |
 |
loads U |
کاری که باید انجام شود |
 |
 |
backlogs U |
کاری که باید انجام شود |
 |
 |
backlog U |
کاری که باید انجام شود |
 |
 |
flags U |
ترتیب کد که به گیرنده اطلاع میدهد که حروف بعدی بیان کننده عملیات کنترلی است |
 |
 |
flag U |
ترتیب کد که به گیرنده اطلاع میدهد که حروف بعدی بیان کننده عملیات کنترلی است |
 |
 |
decisions U |
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود |
 |
 |
decision U |
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود |
 |
 |
key O |
کاغذی که روی کلیدهای صفحه کلید چسبیده میشود تا تابع خاص آنها را برای عملی بیان کنند |
 |
 |
concerted action U |
عمل مرسوم عملی که عدهای برای انجام ان توافق کنند |
 |
 |
querying U |
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود |
 |
 |
query U |
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود |
 |
 |
queries U |
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود |
 |
 |
queried U |
1-پنجرهای که در صورت بروز خطا فاهر میشود, برای پردازش از کاربر که چه علی باید انجام شود. 2-پنجرهای با مکان هایی که کاربر کند تا در پایگاه جستجو انجام شود |
 |
 |
end U |
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است |
 |
 |
ended U |
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است |
 |
 |
ends U |
ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است |
 |
 |
threshholds U |
سطح تنظیم که اگر سیگنال از آن پایین تر برود عملی انجام میدهد |
 |
 |
thresholds U |
سطح تنظیم که اگر سیگنال از آن پایین تر برود عملی انجام میدهد |
 |
 |
threshold U |
سطح تنظیم که اگر سیگنال از آن پایین تر برود عملی انجام میدهد |
 |
 |
power U |
اصط لاح ریاضی برای بیان تعداد دفعاتی که یک عدد باید در خودش ضرب شود. |
 |
 |
powered U |
اصط لاح ریاضی برای بیان تعداد دفعاتی که یک عدد باید در خودش ضرب شود. |
 |
 |
powering U |
اصط لاح ریاضی برای بیان تعداد دفعاتی که یک عدد باید در خودش ضرب شود. |
 |
 |
powers U |
اصط لاح ریاضی برای بیان تعداد دفعاتی که یک عدد باید در خودش ضرب شود. |
 |
 |
to have to bite the bullet <idiom> U |
باید انجام کاری سخت یا ناخوشایند را پذیرفت |
 |
 |
styluses U |
وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود |
 |
 |
styli U |
وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود |
 |
 |
stylus U |
وسیلهای مشابه قلم که در سیستمهای گرافیک کامپیوتری برای بیان محل نشانه گر در صفحه به کار می رود |
 |
 |
initialing U |
موقعیتی که باید پیش از انجام یک تابع برقرار باشد |
 |
 |
initialed U |
موقعیتی که باید پیش از انجام یک تابع برقرار باشد |
 |
 |
initials U |
موقعیتی که باید پیش از انجام یک تابع برقرار باشد |
 |
 |
initial U |
موقعیتی که باید پیش از انجام یک تابع برقرار باشد |
 |
 |
processes U |
تعداد کارهایی که باید انجام شوند تا به هدف رسید |
 |
 |
process U |
تعداد کارهایی که باید انجام شوند تا به هدف رسید |
 |
 |
entry U |
موقعیتی که باید پیش از ورود یک تابع انجام شود |
 |
 |
initialling U |
موقعیتی که باید پیش از انجام یک تابع برقرار باشد |
 |
 |
initialled U |
موقعیتی که باید پیش از انجام یک تابع برقرار باشد |
 |
 |
black book U |
دفتر ثبت نام تبه کاران ومجرمین یاکسانی که از انجام عملی ممنوع میشوند |
 |
 |
monadic operator U |
عملی که از یک عملوند برای تولید نتیجه استفاده میکند |
 |
 |
wait loop U |
پردازندهای که یک حلقه برنامه را تکرار میکند تا عملی رخ دهد |
 |
 |
forbid U |
بیان اینکه چیزی نباید انجام شود |
 |
 |
forbids U |
بیان اینکه چیزی نباید انجام شود |
 |
 |
non destructive cursor U |
نشانه گر در صفحه نمایش که حروف نمایش داده شده را با عبور از آنها پاک نمیکند |
 |
 |
steady state U |
مدار یا وسیله یا برنامهای که در وضعیتی می ماند که هیچ عملی انجام نمیدهد ولی ورودی می پذیرد و.. |
 |
 |
instructions U |
کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد |
 |
 |
instruction U |
کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد |
 |
 |
timed U |
1-مدت زمان بین وقتی که کاربر عملی را آغاز میکند |
 |
 |
times U |
1-مدت زمان بین وقتی که کاربر عملی را آغاز میکند |
 |
 |
time U |
1-مدت زمان بین وقتی که کاربر عملی را آغاز میکند |
 |
 |
stacks U |
محلی که نشانه گر شبکه به آن اشاره میکند |
 |
 |
stacked U |
محلی که نشانه گر شبکه به آن اشاره میکند |
 |
 |
stack U |
محلی که نشانه گر شبکه به آن اشاره میکند |
 |
 |
case U |
کلیدی که حروف را از بزرگ به کوچک تبدیل میکند |
 |
 |
cases U |
کلیدی که حروف را از بزرگ به کوچک تبدیل میکند |
 |
 |
agenda U |
لیستی از کارها و قرارهای ملاقات یا فعالیتها که باید در یک روز مشخص انجام شوند |
 |
 |
to bite the bullet <idiom> U |
باید انجام کاری سخت یا ناخوشایند را پذیرفت تا بتوان به مقصد اصلی رسید |
 |
 |
agendas U |
لیستی از کارها و قرارهای ملاقات یا فعالیتها که باید در یک روز مشخص انجام شوند |
 |
 |
shift U |
روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز |
 |
 |
shifts U |
روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز |
 |
 |
shifted U |
روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز |
 |
 |
ascii U |
رشتهای از حروف ASCII که در ادامه کد ASCII صفر را به عنوان بیان کننده انتهای رشته دارا می باشند |
 |
 |
crunches U |
بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی |
 |
 |
crunch U |
بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی |
 |
 |
crunched U |
بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی |
 |
 |
descriptions U |
کلمهای که مشاخصات چیزی را بیان میکند |
 |
 |
description U |
کلمهای که مشاخصات چیزی را بیان میکند |
 |
 |
go to sleep U |
اصطلاحی برای توقف کامیپوتریا عدم امکان انجام عملی توسط کامپیوتر به دلیل گرفتار شدن در یک حلقه نامحدود |
 |
 |
resource U |
قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند |
 |
 |
RIFF U |
قالب داده چند رسانهای IBM و ماکرو سافت که از نشانه هایی برای معرفی بخشهای ساختار فایل چند رسانهای استفاده میکند و امکان جابجایی فایل در مراحل مختلفف را ایجاد میکند |
 |
 |
Hayes Corporation U |
مجموعه دستوراتی که مودمی را که حروف AT در نام آن است کنترل میکند |
 |
 |
physical U |
توان و رسانه ارسال سیگنال را بیان میکند |
 |
 |
charting U |
شکلی که اطلاعات را به صورت خط وط و بلاکهاو... بیان میکند |
 |
 |
charts U |
شکلی که اطلاعات را به صورت خط وط و بلاکهاو... بیان میکند |
 |
 |
positive U |
سیگنال ارتباطی که صحت یک پیام را بیان میکند |
 |
 |
charted U |
شکلی که اطلاعات را به صورت خط وط و بلاکهاو... بیان میکند |
 |
 |
chart U |
شکلی که اطلاعات را به صورت خط وط و بلاکهاو... بیان میکند |
 |
 |
language U |
دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند |
 |
 |
languages U |
دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند |
 |
 |
languages U |
سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند. |
 |
 |
language U |
سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند. |
 |
 |
queues U |
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند |
 |
 |
queueing U |
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند |
 |
 |
queue U |
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند |
 |
 |
manager U |
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند |
 |
 |
queued U |
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند |
 |
 |
managers U |
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند |
 |
 |
functional U |
سخت افزار یا نرم افزاری که آن طور که باید کار میکند |
 |
 |
significantly U |
یاتی درباره یک موضوع بیان میکند , با انتساب مقدار به هر یک |
 |
 |
faceted code U |
یات یک موضوع را بیان میکند با انتساب دادن به هر یک یک مقدار |
 |
 |
significant U |
یاتی درباره یک موضوع بیان میکند , با انتساب مقدار به هر یک |
 |
 |
inclusive or U |
اپراتور بولی که مقدار جدول صحت را بیان میکند |
 |
 |
unmodified instruction U |
دستور برنامه که مستقیماگ و بدون تغییرات اجرا میشود تا عملیاتی که باید انجام شود را بدست آورد |
 |
 |
mask U |
کلمه داده در کامپیوتر که خط وط وقفهای که باید فعال می شوند را انتخاب میکند |
 |
 |
masks U |
کلمه داده در کامپیوتر که خط وط وقفهای که باید فعال می شوند را انتخاب میکند |
 |
 |
capitalization U |
عمل یک کلمه پردازکه یک خط یا بلاک متن رابه حروف بزرگ تبدیل میکند |
 |
 |
byte U |
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند |
 |
 |
bytes U |
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند |
 |
 |
alphageometric U |
که ترمینال متن برای نمایش الگوهای مختلف گرافیکی و حروف درست میکند |
 |
 |
functions U |
لیستی که رابط ه بین دو مجموعه دستورات یا داده را بیان میکند |
 |
 |
X.00 U |
استاندارد CCITT که روش ارسال پست الکترونیکی را بیان میکند |
 |
 |
parameter U |
زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند |
 |
 |
decibels U |
واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند |
 |
 |
functioned U |
لیستی که رابط ه بین دو مجموعه دستورات یا داده را بیان میکند |
 |
 |
decibel U |
واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند |
 |
 |
function U |
لیستی که رابط ه بین دو مجموعه دستورات یا داده را بیان میکند |
 |
 |
parameters U |
زیرتابعی که از پارامترها برای بیان حدود و عملیات استفاده میکند |
 |
 |
IETF U |
انجمنی که بخشی ای از TAB است و استانداردهای اینترنت را بیان میکند |
 |
 |
XMS U |
قوانینی که نحوه دستیابی برنامه یه حافظه گسترده در PC را بیان میکند |
 |
 |
password U |
کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد |
 |
 |
passwords U |
کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد |
 |
 |
character U |
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود |
 |
 |
characters U |
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود |
 |
 |
logogriph U |
نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد |
 |
 |
Orange Book U |
مجموعه استانداردهای Philips که قالب ROM-CD قابل ضبط را بیان میکند |
 |
 |
exponents U |
شمارهای که توانی که عدد پایه به آن توان رسیده است بیان میکند |
 |
 |
ISO/OSI model U |
معماری چند لایه که نحوه کار کامپیوتر و شبکه را بیان میکند |
 |
 |
exponent U |
شمارهای که توانی که عدد پایه به آن توان رسیده است بیان میکند |
 |