Perdic | dynamically | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 26 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	dynamically U	وابسته به نیروی محرکه جنباننده
	dynamically U	حرکتی
	dynamically U	شخص پرانرژی
	dynamically U	پویا
	dynamically U	پویشی
	dynamically U	جنبشی
	dynamically U	نیروی درونی
	dynamically U	نیروی مستقر
	dynamically U	نیروی فعاله درونی فعالیت درونی
	dynamically U	متحرک
	dynamically U	بالان
	dynamically U	قوهای
	dynamically U	دینامیک
	dynamically U	حافظه با دستیابی تصادفی که نیاز دارد و محتوای آن مرتب بهنگام شود
	dynamically U	حرف کامپیوتری یا متن ویدیویی که در صورت لزوم تغییر میکند
	dynamically U	سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
	dynamically U	بافری که اندازه آن طبق نیاز تغییر کند
	dynamically U	ساختار سیستم مدیریت داده که میتواند تغییر کند یا تط بیق یابد
	dynamically U	تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
	dynamically U	ن ترین مسیر داده از بین تغییرات در زمان اتصال
	dynamically U	تصویر مثل گراف که با ورود داده جدید بلارنگ بهنگام در می آید
	dynamically U	اختصاص دادن حافظه به یک برنامه در صورت نیاز به جای اختصاص دادن بلاکهایی پیش از اجرا
	dynamically U	توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
	dynamically U	زیر برنامهای که هر با که فراخوانی میشود باید کارش مشخص شود
	dynamically U	ثیر گذاشتن روی داده ماشین
	dynamically U	مراجعه به دادهای که میتواند تغییر کند

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Partial phrase not found.

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy