English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
counter jump U پرش با نیم چرخش وبازگشت روی لبه همان اسکیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mazurka U پرش از عقب یک اسکیت با نیم چرخش و برگشت بجلو همان اسکیت و سر خوردن روی پای دیگر
wilson U پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
loop step U پرش از لبه خارجی یک اسکیت و نیم چرخش و برگشت بافرود به لبه داخلی همان اسکیت
boeckl U پرش از لبه داخلی اسکیت با5/1 چرخش و بازگشت روی لبه خارجی همان اسکیت
loop jump U پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت
tap loop jump U پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
toe loop jump U پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
one heel spin U چرخش با اسکیت قرقره دارروی یک اسکیت
euler U پرش از لبه عقبی اسکیت و یک چرخش در هوا و فرود روی لبه داخلی اسکیت دیگر
looped U چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
loops U چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
loop U چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
chean U چرخش بدون خوابیدن تیغه اسکیت
one toe spin U چرخش با اسکیت قرقره دارروی قرقرههای جلویی
scratch spin U چرخش روی قسمت جلویی تیغه اسکیت
three turn U چرخش از جلو بعقب و بعکس با تغییر لبه اسکیت
toe pick U تیغه تیز جلویی اسکیت برای کمک به پرش یا چرخش
toe rake U تیغه تیز جلویی اسکیت برای کمک به پرش یا چرخش
toe walley U پرش از لبه عقبی یک پا وچرخش کامل در هوا وبرگشت روی همان پا بکمک فشار نوک اسکیت
flipped U پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
flips U پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
flip U پرش ازلبه خارجی عقبی اسکیت بانیم چرخش چرخیدن و پشتک زدن در هوا
spiraling U چرخش توپ به دور محورطولی خود در یک پاس وضع بدن روی لبه اسکیت روی یک پا
spiral U چرخش توپ به دور محورطولی خود در یک پاس وضع بدن روی لبه اسکیت روی یک پا
spiraled U چرخش توپ به دور محورطولی خود در یک پاس وضع بدن روی لبه اسکیت روی یک پا
spiralled U چرخش توپ به دور محورطولی خود در یک پاس وضع بدن روی لبه اسکیت روی یک پا
spiralling U چرخش توپ به دور محورطولی خود در یک پاس وضع بدن روی لبه اسکیت روی یک پا
spirals U چرخش توپ به دور محورطولی خود در یک پاس وضع بدن روی لبه اسکیت روی یک پا
same U یکنواخت همان چیز همان کار همان شخص
No sooner was he gone than he was kI'lled . U رفتن همان ( همانا ) وکشته شدن همان
It is the same pottage and the same bowl. <proverb> U همان آش است و همان کاسه .
synchronous U فناوری حافظه سریع جدید که قط عات حافظه آن با همان سیگنال ساعتی کار می کنند که پردازنده اصلی , بنابراین همان هستند
waltz three U سه چرخش که پای ازاد درانتهای هر چرخش تماس بازمین پیدا میکند
thermosetting plastics U پلیمرهای ساختگی که در اثرگرما بصورت شیمیایی وبازگشت ناپذیر تغییر میکند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
same U همان چیز همان
spiritism U اعتقاد به وجود روح وبازگشت ارواح بعالم مادی روح گرایی
single action U یک بار چرخش قرقره با یک بار چرخش دسته
skater U اسکیت باز
skating U اسکیت بازی
figure skating U مسابقه اسکیت
skaters U اسکیت باز
figure skater U اسکیت باز ماهر
speed skater U اسکیت باز سرعت
scissors jump U پرش قیچی در اسکیت
pairs U تیم دونفره اسکیت
flattest U تماس دو لبه اسکیت
similar pairs U مسابقه دونفره اسکیت
sit spin U چرخیدن روی یک اسکیت
skate U اسکیت بازی کردن
skated U اسکیت بازی کردن
school figures U مجموعه 96 حرکت در اسکیت
skates U اسکیت بازی کردن
flat U تماس دو لبه اسکیت
skate guard U پرش روی تیغه اسکیت
figure skate U اسکیت با انجام حرکات مختلف
pattern U گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
patterns U گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
edge U پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
roller-skating U کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller-skates U کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
turns U پیچ تغییر سمت ناگهانی اسکیت
edges U پیروزی با فاصله امتیاز کم لبه اسکیت
patch U محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
roller-skated U کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller-skate U کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller skate U کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
patches U محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
t position U حالت یک اسکیت عمود براسکیت دیگر
master tooth U پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
floor hockey U هاکی روی یخ کودکان بدون اسکیت
turn U پیچ تغییر سمت ناگهانی اسکیت
mixed pairs U مسابقه تیمهای اسکیت دونفره زن و مرد
skate sailer U اسکیت باز روی یخ بکمک باد
master pick U پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
free skating U قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
cusp U نقطه تغییر تیغه اسکیت روی یک پا
hop U پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت
hopped U پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت
hops U پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت
hopping U پرش کوتاه بابازگشت به لبه دیگر اسکیت
progressive U مانور با گذاشتن پای ازاد جلوپای اسکیت
trace U علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
street hockey U نوعی هاکی در زمین یا کوچه بدون کفش اسکیت
traces U علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
traced U علامت باقیمانده روی یخ اسکیت راهنمای قلاب ماهیگیری
thrusting U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrusts U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrust U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
programs U مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
program U مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
broomball U نوعی هاکی روی یخ بدون کفش اسکیت با جارو و توپ فوتبال
same U همان
this same U همان
very U همان
identical U همان
identic U همان
idem U همان
selfsame U همان
thingummy U همان
t stop U روش توقف با گذاشتن پای ازاد بطور عمودی پشت اسکیت دیگر
equally <adv.> U همان مقدار
just as well <adv.> U به همان طریق
instatu quo U در همان حال
of that ilk U اهل همان جا
of that ilk U دارای همان جا
same U همان کار
same U همان جور
nothing short of U عینا همان
it is the same thing U همان است
i went on the instant U در همان ان رفتم
i went that instant U در همان ان رفتم
for that matter <idiom> U به همان علت
self same U همان خود
s.c U همان دعوی
of the same kind U از همان نوع
s.c U همان پرونده
selfsame U درست همان
at the very beginning U از همان اولش
accordingly U از همان قرار
that once U همان یک بار
the reinbefore U همان سندیاقرارداد
therabout U در همان نزدیکی
equally <adv.> U به همان طریق
ones U یکی از همان
one U یکی از همان
very U همان همین
just as well <adv.> U همان مقدار
self-same U همان خود
we are in the same way U ما هم همان حال را داریم
quasi- U مشابه یا تقریباگ همان
one U عین همان یکی
ones U عین همان یکی
In the ( same ) usual place. U در همان جای همیشگه
She promised to bring it but never did . U همان آوردنی که بیاورد !
even U دارای همان تاریخ
of even date U دارای همان تاریخ
It comes to the same thing . U باز هم همان ؟ یشود
Just as well you didnt come . U همان بهتر که نیامدی
idem U همان نویسنده در همانجا
He would never retract . U هر چه بگوید همان است
it is much the same U تقریبا همان است
toe point U پوشش لاستیکی سفت روی لبه جلویی اسکیت قرقره دار برای کمک به پرش
lighter shade U از همان رنگ ولی روشن تر
step jump U پرش و برگشت روی همان پا
about as high U تقریبا` همان اندازه بلند
What wI'll be woll be. U هر چقدر قسمت با شد همان می شود
What so ever a man soweth ,that shall he also reap. <proverb> U هر چه بکارى ,همان درو مى کنى .
isomeric U متشابه الترکیب دارای همان اجزا
synchronous U آنچه همان با دیگری اجرا شود.
equivalents U همان مقدار را داشتن یا مشابه بودن
equivalent U همان مقدار را داشتن یا مشابه بودن
i wrote as neatly as he did U من همان اندازه پاکیزه هستم که او نوشت
thereinbefore U در سطور قبل همان قرارداد قبلا"
And that is it period . I have nothing more to say . and that is final . U همان است که گفتم ( برو برگرد ندارد )
echo U برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
times U سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
echoed U برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
echoes U برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
This is just what I want . This is the very thing I want . U این دقیقا" همان چیزی است که می خواهم
abs U پیشوندیست لاتینی که همان پیشوند ab میباشد و بمعنی
This is the very thing I wanted. U این همان چیزی است که دلم می خواست
what you see is what you get U انچه می بینید همان است که بدست می اورید
per U همان طور که در الگو نشان داده شده
timed U سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
time U سیگنالهایی که به درستی ارسال داده را همان می کنند
one two U تظاهر شمشیربازبه دفاع و حمله در همان مسیر
echoing U برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
constants U فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد
democratic network U شبکه همان که همه ایستگاهای آن حق تقدم یکسان دارند
ipsilateral U قرار گرفته و یا فاهرشده روی همان سمت بدن
constant U فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد
timed U سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را همان میکند
European rose U طرح گل رز اروپایی [که نام دیگر آن همان گل فرنگ است.]
times U سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را همان میکند
positive U که اشیا را همان گونه که دیده می شوند نشان میدهد
time U سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را همان میکند
production missile U موشک یکپارچه یا کامل که ازکارخانه به همان صورت تحویل میشود
exceptions U چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
busman's holiday U تعطیلی و مرخصی که طی آن انسان همان کارهایی را میکند که در سر کار میکرده
real time U عملیات پردازشی که همان زمانی را می گیرد که مشکل باید حل شود
exception U چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
landgrave U لقب برخی از شاهزادگان المانی کنت زمین همان است
synchronous U سیستمی که در آن تمام وسایل با سیگنال ساعت اصلی همان هستند
bear U تا شاید در مدت اجل بتواند همان کالا را به قیمت ارزانتر بخرد
bears U تا شاید در مدت اجل بتواند همان کالا را به قیمت ارزانتر بخرد
real time U زمان عمل یا پردازش که همان زمانی را می گیرد که مشکل باید حل شود.
synchronous U شبکهای که تمام اتصالات آن با یک سیگنال زمان بندی همان شده است
synchronous U حالت سیستمم که عملیات و رویدادها با سیگنال ساعت همان شده است
rotation U چرخش
gyrations U چرخش
volte face U چرخش
volte-face U چرخش
wrenched U چرخش
rotational U چرخش
wheels U چرخش
wheeling U چرخش
wheel U چرخش
turns U چرخش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com