Total search result: 201 (18 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
coprocessor U |
پردازندهای که نتایج عملیات ریاضی را سریع تر از بخش ALU از CPU انجام میدهد |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
OCP U |
پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را طبق کد برنامه انجام میدهد |
 |
 |
order U |
پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کدگشایی کند و انجام میدهد مط ابق کد برنامه |
 |
 |
gallium arsenide U |
ماده جدید برای ساختار قطعه که عملیات را سریع تر از قط عات سیلیکف انجام میدهد |
 |
 |
processor U |
پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کد گشایی و اجرا میکند طبق کد برنامه |
 |
 |
input/output U |
پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا |
 |
 |
i/o U |
پردازندهای که پردازش کمی را انجام میدهد چرا که زمان آن برای خواندن یا نوشتن داده از پورت ورودی / خروجی صرف میشود |
 |
 |
support U |
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد |
 |
 |
fasts U |
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد |
 |
 |
fast U |
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد |
 |
 |
fasted U |
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد |
 |
 |
fastest U |
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد |
 |
 |
circuit U |
یچ کردن عملیات انجام میدهد |
 |
 |
circuits U |
یچ کردن عملیات انجام میدهد |
 |
 |
processor U |
کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه داده برای عملیات ریاضی خیلی سریع |
 |
 |
arithmetic logic unit U |
بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق |
 |
 |
NetBIOS U |
که به برنامههای کاربردی امکان انجام عملیات ابتدایی روی شبکه میدهد. |
 |
 |
operators U |
مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند |
 |
 |
operator U |
مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند |
 |
 |
math U |
CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد |
 |
 |
maths U |
CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد |
 |
 |
super- U |
کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع |
 |
 |
alu U |
Unit Logic Arithmetic بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق |
 |
 |
arithmetic U |
بخش سخت افزاری CPU که تمام توابع ریاضی و منط قی را انجام میدهد |
 |
 |
sentinels U |
1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد |
 |
 |
sentinel U |
1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد |
 |
 |
operates U |
نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر |
 |
 |
universal U |
مدار مجتمع مجزا که تمام عملیات سری به موازی و واسط را انجام میدهد که بین کامپیوتر و خط وط ارسال لازم است |
 |
 |
operated U |
نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر |
 |
 |
operate U |
نرم افزاری که عملیات ابتدایی و سطح پایین سخت افزار و مدیریت فایل را انجام میدهد بدون نیاز به کاربر |
 |
 |
housekeeping U |
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری |
 |
 |
circuits U |
مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد |
 |
 |
circuit U |
مدار منط قی که روی ورودیهای دودویی برای تولید خروجی طبق مجموعه توابع سخت افزاری عملیات انجام میدهد |
 |
 |
suffix notation U |
عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید |
 |
 |
OS U |
نرم افزاری که عملیات سخت افزاری ابتدایی و سطح پایین را انجام میدهد و مدیریت فایل بدون نیاز به کاربر |
 |
 |
at U |
قالب استاندارد برای صفحه کلید IBM. صفحه کلید دارای کلیدهایی در بالا است که عملیات مخصوص انجام میدهد |
 |
 |
buffered computer U |
کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد |
 |
 |
duplication check U |
بررسی ای که لازمه اش یکسان بودن نتایج دو اجرای مستقل یک عملیات میباشد |
 |
 |
machines U |
کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است |
 |
 |
machined U |
کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است |
 |
 |
machine U |
کامپیوتر یا سیستم یا پردازندهای که از قط عات مختلف متصل بهم برای انجام یک عمل تشکیل شده است |
 |
 |
logical U |
حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد. |
 |
 |
clients U |
یک ایستگاه کاری یا PC یا ترمینال متصل به شبکه که دستورات را به سرور ارسال میکند و نتایج را نمایش میدهد |
 |
 |
client U |
یک ایستگاه کاری یا PC یا ترمینال متصل به شبکه که دستورات را به سرور ارسال میکند و نتایج را نمایش میدهد |
 |
 |
effectiveness clock U |
دایره کارامدی پدافند هوایی دایرهای که نتایج تجزیه وتحلیل میزان کفایت پدافندهوایی را نشان میدهد |
 |
 |
statements U |
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند |
 |
 |
statement U |
2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند |
 |
 |
dma U |
UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد |
 |
 |
operand U |
در یک عملیات آدرس دهی سریع |
 |
 |
dispatch U |
انجام سریع |
 |
 |
dispatches U |
انجام سریع |
 |
 |
despatching U |
انجام سریع |
 |
 |
despatches U |
انجام سریع |
 |
 |
dispatched U |
انجام سریع |
 |
 |
despatched U |
انجام سریع |
 |
 |
numbers U |
انجام محاسبات سریع |
 |
 |
number U |
انجام محاسبات سریع |
 |
 |
coprocessor U |
آداپتور نمایش سریع که مخصوص عملیات گرافیکی مثلاگ رسم خط و... است |
 |
 |
internal U |
عملیات ریاضی ALU |
 |
 |
precedence U |
ترتیب اجرای عملیات ریاضی |
 |
 |
operator U |
ترتیب اجرای عملیات ریاضی |
 |
 |
operators U |
ترتیب اجرای عملیات ریاضی |
 |
 |
heat treat U |
انجام دادن عملیات حرارتی |
 |
 |
demonstration U |
تظاهر به انجام عملیات کردن |
 |
 |
demonstrations U |
تظاهر به انجام عملیات کردن |
 |
 |
airborne vehicle U |
وسیله انجام عملیات هوابرد |
 |
 |
result U |
پاسخ یا خروجی عملیات ریاضی یا منط قی |
 |
 |
resulted U |
پاسخ یا خروجی عملیات ریاضی یا منط قی |
 |
 |
floating U |
عملیات ریاضی روی اعداد اعشاری |
 |
 |
resulting U |
پاسخ یا خروجی عملیات ریاضی یا منط قی |
 |
 |
operation U |
ترتیب ای که عملیات دستور انجام می شوند |
 |
 |
panel U |
یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد |
 |
 |
panels U |
یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد |
 |
 |
notation U |
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند |
 |
 |
multiplication U |
عملیات ریاضی که یک عدد را یک واحد به خودش اضافه میکند |
 |
 |
notations U |
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند |
 |
 |
precedence U |
قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی |
 |
 |
borrows U |
عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر |
 |
 |
borrow U |
عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر |
 |
 |
borrowed U |
عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر |
 |
 |
integrated U |
محیط اداره که همه عملیات با کامپیوتر مرکزی انجام می شوند |
 |
 |
redundancy U |
اتصالات اضافی بین نقاط که امکان ادامه عملیات در حین خرابی میدهد |
 |
 |
redundancies U |
اتصالات اضافی بین نقاط که امکان ادامه عملیات در حین خرابی میدهد |
 |
 |
logic U |
ترمیم ریاضی عملیات منط قی مثل AND و OR و... و تبدیل آنها به مدارهای مختلف |
 |
 |
systems analysis U |
شخصی که بررسیهای سیستم را انجام میدهد |
 |
 |
gates U |
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد |
 |
 |
gates U |
دروازهای که عمل AND منط قی را انجام میدهد |
 |
 |
gates U |
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد |
 |
 |
gate U |
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد |
 |
 |
gate U |
دروازهای که عمل AND منط قی را انجام میدهد |
 |
 |
equivalence U |
دروازهای که تابع معادل انجام میدهد |
 |
 |
gate U |
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد |
 |
 |
rollover U |
استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند |
 |
 |
fullest U |
کامپیوتر همراه با کارت مخصوصی که به قدری سریع است که تصاویر ویدیویی متحرک را می گیرد و نمایش میدهد. |
 |
 |
full U |
کامپیوتر همراه با کارت مخصوصی که به قدری سریع است که تصاویر ویدیویی متحرک را می گیرد و نمایش میدهد. |
 |
 |
inhibits U |
توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه . |
 |
 |
inputted U |
سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند |
 |
 |
inhibit U |
توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه . |
 |
 |
input U |
سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند |
 |
 |
flags U |
ترتیب کد که به گیرنده اطلاع میدهد که حروف بعدی بیان کننده عملیات کنترلی است |
 |
 |
flag U |
ترتیب کد که به گیرنده اطلاع میدهد که حروف بعدی بیان کننده عملیات کنترلی است |
 |
 |
work load U |
مقدارکاری که یک کارگر در زمان معین انجام میدهد |
 |
 |
NOT function U |
مدار الکترونیکی یا قطعه که تابع NOT را انجام میدهد |
 |
 |
NOR function = U |
مدار الکترونیکی یا قطعهای که تابع NOR را انجام میدهد |
 |
 |
application U |
کاری که یک کامپیوتر انجام میدهد یا مشکلی که حل میکند |
 |
 |
applications U |
کاری که یک کامپیوتر انجام میدهد یا مشکلی که حل میکند |
 |
 |
script U |
که به کاربر امکان انجام خودکار برنامه میدهد |
 |
 |
duty rated U |
بیشترین تعداد عملیات که یک وسیله در یک زمان با مشخصات معلوم میتواند انجام دهد |
 |
 |
pla U |
CI که موقتا برنامه ریزی میشود تا عملیات منط قی روی داده انجام دهد |
 |
 |
floating U |
UPC ویژه که میتواند روی اعداد اعشاری به سرعت عملیات انجام دهد |
 |
 |
recovery U |
نرم افزاری که به طورخودکارپس ازبروزخطا کارکندبرای اطمینان یافتن ازاینکه سیستم عملیات را ادامه میدهد |
 |
 |
recoveries U |
نرم افزاری که به طورخودکارپس ازبروزخطا کارکندبرای اطمینان یافتن ازاینکه سیستم عملیات را ادامه میدهد |
 |
 |
postfix U |
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند به طوری که عملگر پس از عملوند می آید |
 |
 |
bracing U |
قطعهای که عمل کشش را درساختمان یا چوبست انجام میدهد |
 |
 |
server U |
کامپیوتر مخصوص که کاری را برای شبکه انجام میدهد |
 |
 |
arithmetic U |
عمل ریاضی انجام شده توسط ALU |
 |
 |
arithmetic U |
توانایی یک وسیله برای انجام توابع ریاضی |
 |
 |
maintenance U |
ابزار تشخیص نرم افزاری که مهندسان در حین عملیات نگهداری سیستم انجام می دهند |
 |
 |
scrolls U |
که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد |
 |
 |
scroll U |
که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد |
 |
 |
notation U |
عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست |
 |
 |
notations U |
عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست |
 |
 |
generals U |
برنامه یا وسیلهای که کارها و برنامههای کاربردی مختلفی را انجام میدهد |
 |
 |
parallel U |
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد |
 |
 |
accounts package U |
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد |
 |
 |
paralleling U |
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد |
 |
 |
alu U |
بخشی از CPU که تمام توابع محاسباتی و منط قی را انجام میدهد |
 |
 |
accounting package U |
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد |
 |
 |
engine U |
بخشی از بسته نرم افزاری که تابع خاصی را انجام میدهد |
 |
 |
paralleled U |
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد |
 |
 |
general U |
برنامه یا وسیلهای که کارها و برنامههای کاربردی مختلفی را انجام میدهد |
 |
 |
self- U |
سیستمی که معمولاگ در هنگام شروع بررسیهای ابتدایی را انجام میدهد |
 |
 |
parallelled U |
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد |
 |
 |
parallelling U |
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد |
 |
 |
satellite U |
کامپیوتری که کارهایی را تحت کنترل کامپیوتر دیگر انجام میدهد |
 |
 |
parallels U |
بافر کردن و... را هنگام ارسال داده موازی ز و به هم انجام میدهد |
 |
 |
satellites U |
کامپیوتری که کارهایی را تحت کنترل کامپیوتر دیگر انجام میدهد |
 |
 |
arithmetic U |
عمل ریاضی انجام شده توسط پردازنده همزمان |
 |
 |
operation U |
درستور العمل ریاضی که بر روی داده انجام میشود |
 |
 |
cybernation U |
کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده |
 |
 |
prefix notation U |
عملیات ریاضی به صورت منط ق به طوری که عملگر پیش از عملوندها فاهر میشود و نیازی به کروشه نیست |
 |
 |
personal assistant |
فردی که کارهای دفتری و مدیریتی برای فرد دیگری انجام میدهد |
 |
 |
powers U |
مجموعه بررسیهای سخت افزاری که کامپیوتر پس از روشن شدن انجام میدهد |
 |
 |
powering U |
مجموعه بررسیهای سخت افزاری که کامپیوتر پس از روشن شدن انجام میدهد |
 |
 |
boxes U |
وسیلهای که تابعی را بدون اینکه کاربر آن بداند چگونه انجام میدهد |
 |
 |
interlude U |
تابع ابتدایی کوچک در آغاز برنامه که کارهای تصدیق را انجام میدهد |
 |
 |
powered U |
مجموعه بررسیهای سخت افزاری که کامپیوتر پس از روشن شدن انجام میدهد |
 |
 |
non operable instruction U |
دستوری که تابعی انجام نمیدهد ولی شمارنده برنامه را افزایش میدهد |
 |
 |
box U |
وسیلهای که تابعی را بدون اینکه کاربر آن بداند چگونه انجام میدهد |
 |
 |
and U |
دروازه الکترونیکی که تابع "و" منط قی را روی سیگنالهای الکتریکی انجام میدهد |
 |
 |
thresholds U |
سطح تنظیم که اگر سیگنال از آن پایین تر برود عملی انجام میدهد |
 |
 |
print shop U |
بسته گرافیکی ساده که چندین خدمت چاپی را بخوبی انجام میدهد |
 |
 |
threshold U |
سطح تنظیم که اگر سیگنال از آن پایین تر برود عملی انجام میدهد |
 |
 |
power U |
مجموعه بررسیهای سخت افزاری که کامپیوتر پس از روشن شدن انجام میدهد |
 |
 |
threshholds U |
سطح تنظیم که اگر سیگنال از آن پایین تر برود عملی انجام میدهد |
 |
 |
interludes U |
تابع ابتدایی کوچک در آغاز برنامه که کارهای تصدیق را انجام میدهد |
 |
 |
faulted U |
خودکار فرآیندی که به طور منط قی یا ریاضی وقوع خطا درمدار را تشخیص میدهد |
 |
 |
faults U |
خودکار فرآیندی که به طور منط قی یا ریاضی وقوع خطا درمدار را تشخیص میدهد |
 |
 |
fault U |
خودکار فرآیندی که به طور منط قی یا ریاضی وقوع خطا درمدار را تشخیص میدهد |
 |
 |
fortran U |
یک زبان سطح بالابرای انجام محاسبات ریاضی علمی و مهندسی |
 |
 |
privilege U |
ساخت پردازنده Intel که در حالت محافظت شده است و به برنامه امکان افزودن بخشهای حیاتی محیط عملیات را میدهد |
 |
 |
fragmentation U |
امکان نرم افزاری که عمل یکپارچه سازی دیسک سخت را انجام میدهد |
 |
 |
back end server U |
کامپیوتر متصل به شبکه که امور مربوط به ایستگاههای کاری مشتری را انجام میدهد |
 |
 |
enterprises U |
سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد |
 |
 |
daemon U |
در سیستم unix برنامهای که کارش را بدون دانستن کاربر خودکار انجام میدهد |
 |
 |
enterprise U |
سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد |
 |
 |
array U |
کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه دادهای همزمان کار کند و برای برنامههای محاسباتی ریاضی بسیار سریع استفاده میشود |
 |
 |
arrays U |
کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه دادهای همزمان کار کند و برای برنامههای محاسباتی ریاضی بسیار سریع استفاده میشود |
 |
 |
go great guns <idiom> U |
موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت |
 |
 |
crunches U |
بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی |
 |
 |
crunch U |
بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی |
 |
 |
crunched U |
بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی |
 |
 |
escape character U |
کلیدی روی صفحه کلید که به کاربر امکان وارد کردن کد espace را میدهد برای کنترل حالت ابتدایی یا عملیات کامپیوتر |
 |
 |
addressing U |
استفاده از کلمه آدرس کوتاهتر از معمول تا عمل کشف آدرس سریع تر انجام شود |
 |
 |
reversing U |
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد |
 |
 |
reverses U |
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد |
 |
 |
reversed U |
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد |
 |
 |
reverse U |
عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند, وبنابراین عملگرپس از اعداد فاهر میشودونیازبه کروشه را ازبین می برد |
 |
 |
stern attack U |
در رهگیری هوایی تکی که هواپیمای تک کننده با زاویه 54 درجه یا بیشتر به هدف انجام میدهد |
 |
 |
defragmentation U |
ابزار نرم افزاری که عمل یکپارچه کردن روی دیسک سخت را انجام میدهد |
 |
 |
bandwidth U |
صفحه تصویرهای با resolution بیشتر پیکسل در فضای بیشتری نمایش میدهد و به ورودی سریع و پهنای بلند بیشتر نیاز دارند |
 |
 |
jcl U |
دستوری که مشخصات را شرح میدهد و نیز منابع لازم برای انجام کار توسط کامپیوتر |
 |
 |
logic U |
بخشی از کد که توابع نامناسب مثل آسیب سیستم انجام میدهد وقتی شرایط ی برقرار باشند |
 |
 |
National Center for Supercomputing Applications U |
سازمانی که معرفی و ایجاد شبکه جهان گستر را توسط جستجوگر Moscuic Web انجام میدهد |
 |
 |
reach out with an olive branch U |
[انجام دادن کار یا گفتن چیزی که نشان میدهد شما میخواهید به ناسازگاری با دیگری خاتمه دهید.] |
 |
 |
demonstrations U |
نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد |
 |
 |
attached processor U |
ریز پردازنده جدا در سیستم که تحت کنترل واحد پردازش مرکزی توابع خاصی را انجام میدهد |
 |
 |
searched U |
نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد |
 |
 |
demonstration U |
نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد |
 |
 |
search U |
نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد |
 |
 |
reach out with an olive branch <idiom> U |
[انجام دادن کار یا گفتن چیزی که نشان میدهد شما میخواهید به ناسازگاری با دیگری خاتمه دهید.] |
 |
 |
searchingly U |
نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد |
 |
 |
searches U |
نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد |
 |
 |
crypt operating instructions U |
دستورالعملهای انجام عملیات رمز دستورات کار با رمز |
 |
 |
visual U |
روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات |
 |
 |
visually U |
روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات |
 |
 |
visuals U |
روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات |
 |
 |
general U |
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند |
 |
 |
generals U |
ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند |
 |
 |
printed U |
چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد |
 |
 |
print U |
چاپ خودکار تعدادی متن مختلف در صف با سرعت طبیعی چاپگر وقتی کامپیوتر کار دیگری انجام میدهد |
 |