English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
positioner U مستقر کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
settling rounds U گلولههای نشست دهنده توپ گلولههای مستقر کننده توپ
Other Matches
resident U مستقر
established right U حق مستقر
put U مستقر
puts U مستقر
putting U مستقر
deep seated U مستقر
residents U مستقر
based U مستقر
established U مستقر
localized bond U پیوند مستقر
plant oneself U مستقر شدن
applied <adj.> <past-p.> U مستقر شده
plant U مستقر کردن
plants U مستقر کردن
inserted <adj.> <past-p.> U مستقر شده
dynamic U نیروی مستقر
installed <adj.> <past-p.> U مستقر شده
deployed <adj.> <past-p.> U مستقر شده
appointed <adj.> <past-p.> U مستقر شده
fix U مستقر شدن
inposition U مستقر در موضع
fixes U مستقر شدن
dynamically U نیروی مستقر
resided U مستقر بودن
reside U مستقر بودن
resides U مستقر بودن
determinate U مستقر شده
stabile U مستقر وپایدار
occupier U مستقر مستاجر
occupiers U مستقر مستاجر
delocalized electron U الکترون غیر مستقر
avouch U تضمین کردن مستقر ساختن
sited U قرار داشتن مستقر بودن
guides post U نفر هادی مستقر شوید
sites U قرار داشتن مستقر بودن
conus armies U ارتشهای مستقر در قاره امریکا
site U قرار داشتن مستقر بودن
theater army U ارتش مستقر در صحنه عملیات
army in the field U ارتش مستقر در صحنه عملیات
settle U مستقر شدن یامستقر کردن استقرار
bottom mine U مینی که در کف دریا مستقر میشودمین کفهای
deployed U مستقر گسترش یافته در روی زمین
locates U مستقر ساختن مکان یابی کردن
emplacement U پایگاه مستقر کردن کار گذاشتن
located U مستقر ساختن مکان یابی کردن
locate U مستقر ساختن مکان یابی کردن
locating U مستقر ساختن مکان یابی کردن
settles U مستقر شدن یامستقر کردن استقرار
emplace U جا گذاشتن موضع گرفتن مستقر کردن یاشدن
zmarker beacon U نوعی برج کنترل هوایی مستقر در میدان تیر پدافندهوایی
staged crews U پرسنل هوایی یا دریایی مستقر درپایگاههای مسیر ناو یاهواپیما
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
target system U سیستم هدفهای میدان تیر سری هدفهای مستقر در یک منطقه
vectored attacks U تک غیر مستقیم هواپیما به هدف با استفاده از هدایت یک یکان زمینی مستقر دراطراف هدف
tenants U یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
tenant U یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
garrisons U مقیم کردن مستقر کردن
inducts U مستقر کردن دریافت کردن
inducting U مستقر کردن دریافت کردن
induct U مستقر کردن دریافت کردن
inducted U مستقر کردن دریافت کردن
garrison U مقیم کردن مستقر کردن
colony U گروهی ا ز مردم یک کشور که جایی دور از کشورشان مستقر شده باشند ولی تابع قوانین و حکومت کشورشان در آنجا باشند
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
ground signals U سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
crusher U له کننده
attacking U تک کننده
doers U کننده
solvent U اب کننده
swooner U غش کننده
prater U پچ پچ کننده
catterer U پچ پچ کننده
fillers U پر کننده
surfy U کف کننده
trackers U پی کننده
thinner U کم کننده
prattfall U پچ پچ کننده
abjurer or abjuror U کننده
doer U کننده
refutative U رد کننده
squasher U له کننده
benders U خم کننده
fluxing oil U اب کننده
bender U خم کننده
hoppers U لی لی کننده
hopper U لی لی کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com