Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 29 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
components
U
اجزاء
components
U
ترکیب کننده
components
U
ترکیب دهنده
components
U
جزء
components
U
مولفه
components
U
قسمت
components
U
عضو
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
U
مولفه بردار
components
U
سازنده
components
U
جزء در شیمی
components
U
سازا
components
U
جسمهای ترکیب کننده
components
U
همنهند
components
U
همنه
components
U
عنصر
components
U
قطعه
components
U
جزء ساختمانی
components
U
عضو قسمت
components
U
جزء سازنده
components
U
خطای ناشی از یک وسیله مشکل دار ونه برنامه نویس نادرست
components
U
تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
components
U
1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
components of displacement
U
مولفههای تغییر مکان
electronic components
U
اجزاء الکترونیکی
microcomputer components
U
مولفههای ریزکامپیوتر
reserve components
U
قسمتهای احتیاط ارتش
system components
U
اجزادستگاه
principal components method
U
روش مولفههای اصلی
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...