Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
air control and reporting center (c.r.c.
U
مرکز کنترل و گزارش هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
control and reporting center
U
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
Other Matches
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air raid reporting control ship
U
گشتی کنترل کننده گزارش حملات هوایی
tactical air control center
U
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
tactical air command center
U
مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
filter center
U
مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
weather central
U
مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
airlift control element
U
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
aircraft accident report
U
گزارش سانحه هوایی
whole blood center
U
مرکز کنترل و اهداء خون مرکز جمع اوری خون
battery control central
U
مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
[results were]
satisfactory
U
رضایت بخش
[در یادداشت گزارش کنترل]
block plot
U
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
departure report
U
گزارش پایان تعمیرات گزارش عزیمت ناو گزارش حرکت
direct air support center
U
مرکز پشتیبانی مستقیم هوایی
whats' up
U
در رهگیری هوایی یعنی علت حادثه را گزارش کنید یا وضع چطور است
central control panel
U
مرکز کنترل
center to center method
U
روش اتصال مرکز به مرکزعکس هوایی
central air data
U
مرکز تهیه اطلاعات هوایی مرکزی
air defense direction center
U
مرکز هدایت اتش پدافند هوایی
control center
U
مرکز کنترل عملیات
area control center
U
مرکز کنترل منطقهای
drop zone control center
U
مرکز کنترل منطقه بارریزی یا فرود
air control
U
کنترل هوایی
aircontroller
U
کنترل کننده هوایی
initial point
U
نقطه کنترل هوایی
control zone
U
منطقه کنترل هوایی
homing station
U
رادارهای کنترل هوایی
airspace control
U
کنترل فضای هوایی
control area
U
منطقه کنترل هوایی
air control party
U
گروه کنترل هوایی
air controlman
U
نگهبان کنترل هوایی
controlled airspace
U
فضای هوایی کنترل شده
air traffic control
U
کنترل عبور و مرور هوایی
air-traffic control
U
کنترل عبور و مرور هوایی
airspace control
U
کنترل کردن فضای هوایی
forward air control post
U
ایستگاه کنترل هوایی جلو
air control point
U
نقطه کنترل مسیر هوایی
air control ship
U
ناو کنترل حرکات هوایی
air movement section
U
قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
control zone
U
منطقه فضای هوایی تحت کنترل
air defense artillery controller
U
مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
free lance
U
اعلام کنترل خودکار هواپیمادر درگیریهای هوایی
air traffic regulation and identificatio
U
سیستم تشخیص و کنترل عبورو مرور هوایی
positive control
U
کنترل عملی عبور و مرورهواپیماهای خودی در فضای هوایی
freddie
U
اشاره به ایستگاه یا یکان کنترل کننده در درگیریهای هوایی
sagging
U
تاب برداشتن کشتی هوایی دراثر وجود نیروهای بسمت بالادر دو انتها و یا عدم نیروی برا در مرکز
midnight
U
فرمان از کنترل نزدیک به دورتغییر فرکانس بدهید دررهگیری هوایی
zmarker beacon
U
نوعی برج کنترل هوایی مستقر در میدان تیر پدافندهوایی
photo nadir
U
مرکز خط المرکزین عکس نقطه لولای عکس هوایی
switching
U
مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
action report
U
گزارش عملیات جنگی گزارش درگیری با دشمن
spot report
U
گزارش مشاهدات یا گزارش فوری از تحقیقات محلی
controlled airspace
U
قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
controlled pattern
U
بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
synchro
U
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
synchroreceiver
U
دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
report generator
U
گزارش ساز ایجادکننده گزارش
report generator
U
گزارش زایی گزارش گیری
cascade control
U
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
airlift service
U
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
amplifying report
U
گزارش تماس با دشمن گزارش تکمیلی اخذ تماس بادشمن
visualreport
U
گزارش دیدبانی بصری گزارش مشاهدات بصری در حین پرواز
mortar report
U
گزارش تیراندازی خمپاره انداز دشمن گزارش تیرخمپاره انداز
medical assemblage
U
مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
centrifugal
U
با سیستم گریز از مرکز با نیروی گریزاز مرکز
synchroscope
U
دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
TCP/IP
U
پروتکل ارسال داده در شبکه ها وسیستمهای ارتباطی . اغلب در شبکههای مبتنی برUnix استفاده میشود این پروتکل برای تمام ارتباط تحت کنترل مرکز استفاده میشود
provision center
U
مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
center mark
U
علامت مرکز نشانه مرکز
collision parameter
U
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
holidays
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
air policing
U
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
antiair warfare
U
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
restrictive fire plan
U
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief
U
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
i stay
U
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container
U
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel
U
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steers
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
air scoop
U
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
sleeve target
U
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
flak
U
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
fly through
U
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air interdiction
U
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air suprmacy
U
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air superiority
U
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air pilots
U
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
aviation pay
U
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
army operations center
U
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
tasks
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tokens
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic
U
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
apt
U
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor
U
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel
U
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
executives
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loops
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
looped
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time
U
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
radio control
U
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control
U
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
carrier air group
U
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air branch
U
قسمت هوایی رسته هوایی
air material
U
ماتریل هوایی وسایل هوایی
notice to airmen
U
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
airs
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
rolleron
U
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splash
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
splashes
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
flexible
U
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ
U
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
control
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control
U
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controls
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
air photographic
U
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
air scout
U
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
call mission
U
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
airlift command
U
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
cargo outturn report
U
گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
shelling report
U
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
photogrammetry
U
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air defense commander
U
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
emergency scramble
U
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
air search attack unit
U
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airlift capacity
U
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
ctrl
U
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt
U
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet
U
صفحه کنترل چارت کنترل
control statement
U
حکم کنترل دستور کنترل
channel airlift
U
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
control stick
U
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon
U
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
controlled fragmentation
U
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
air survey photography
U
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
subroutine
U
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
recitetion
U
گزارش شز
reportage
U
گزارش
report generator
U
گزارش زا
reports
U
گزارش
account
U
گزارش
report
U
گزارش
reported
U
گزارش
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
airhead operations
U
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
trunkair route
U
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
combat airlift support
U
پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
remote control
U
کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
climb mode
U
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
control officer
U
افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
subemit a report
U
گزارش دادن
submit a report
U
گزارش دادن
quarterly report
U
گزارش سه ماهه
technical report
U
گزارش فنی
reported
U
گزارش دادن به
reported
U
گزارش دیدبانی
report
U
گزارش دیدبانی
visualreport
U
گزارش بصری
to give forth
U
گزارش دادن
report
U
گزارش دادن به
return
U
گزارش دادن
viva report
U
گزارش شفاهی
viva voting
U
گزارش شفاهی
status report
U
گزارش وضعیت
school report
U
گزارش اموزشگاه
reported
U
گزارش دادن
final report
U
گزارش نهایی
rpg
U
مولدبرنامه گزارش
error report
U
گزارش خطا
returned
U
گزارش رسمی
report generator
U
مولد گزارش
returning
U
گزارش دادن
returns
U
گزارش دادن
returns
U
گزارش رسمی
report program
U
برنامه گزارش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com