Perdic | controlling | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 26 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	controlling U	کنترل کردن
	controlling U	نظارت کردن تنظیم کردن
	controlling U	بازرسی
	controlling U	کنترل بازبینی
	controlling U	کاربری
	controlling U	کنترل
	controlling U	نظارت
	controlling U	مهار
	controlling U	کنترل کردن مهار کردن
	controlling U	سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
	controlling U	وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
	controlling U	فرمان
	controlling U	توپزن دقیق
	controlling U	نظارت و ممیزی کردن
	controlling U	نظارت کردن
	controlling U	بازرسی کردن
	controlling U	کنترل کردن فرمان
	controlling U	اختیار
	controlling U	بازرسی نظارت جلوگیری
	controlling U	بازدید
	controlling U	واپاد
	controlling U	اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
	controlling U	مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	controlling company U	موسسهای که یک یا چندموسسه دیگر را تحت کنترل یاتملک داشته باشد paterncompany
	controlling company U	holdingcompany
	controlling his passions U	صائنا لنفسه

Recent search history

Forum search