Total search result: 201 (13 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
equipment bay U |
محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
electronic office U |
محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی |
 |
 |
motorola U |
سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها |
 |
 |
radio sheck U |
یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر |
 |
 |
fallout U |
خرابی مولفههای الکترونیکی که به هنگام کنترل کیفی یک قطعه جدید از تجهیزات به وقوع می پیوندد |
 |
 |
toner U |
محفظه پلاستیکی برای تونر پودری که در چاپگر لیزری استفاده میشود |
 |
 |
bundles U |
بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود |
 |
 |
bundling U |
بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود |
 |
 |
bundle U |
بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود |
 |
 |
proms U |
حاقظه الکترونیکی که داده روی آن ذخیره میشود |
 |
 |
prom U |
حاقظه الکترونیکی که داده روی آن ذخیره میشود |
 |
 |
multi chamber U |
نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند |
 |
 |
buffer chamber U |
جان لوله محفظه ضربت گیر محفظه دافع |
 |
 |
attachment U |
فایل نام دارای که همراه یک پیامیست الکترونیکی ارسال میشود |
 |
 |
volatile U |
حافظه داده پرداز الکترونیکی که با قطع توان الکتریکی پاک میشود |
 |
 |
PROFS U |
سیستم پست الکترونیکی ساخت IBM که روی کامپیوترهای mainframe اجرا میشود |
 |
 |
plugs U |
مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد |
 |
 |
plugging U |
مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد |
 |
 |
plug U |
مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد |
 |
 |
suspends U |
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن |
 |
 |
suspend U |
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن |
 |
 |
pinned U |
قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند |
 |
 |
pinning U |
قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند |
 |
 |
pin U |
قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند |
 |
 |
suspending U |
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن |
 |
 |
images U |
تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود |
 |
 |
image |
[تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.] |
 |
 |
cards U |
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن |
 |
 |
card U |
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن |
 |
 |
cards U |
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود |
 |
 |
card U |
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود |
 |
 |
smiley U |
فاهری که با حروف متن ایجاد میشود که به پیام پست الکترونیکی معنای واقعی دهد مثلاگ به معنای خنده و - غیگین است |
 |
 |
torch pot |
[محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی] |
 |
 |
solid-state U |
وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند |
 |
 |
point of sale U |
سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود |
 |
 |
telephony U |
مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود |
 |
 |
ullage U |
فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت |
 |
 |
boxlike U |
جعبهای |
 |
 |
pung U |
سورتمه جعبهای |
 |
 |
box palet U |
پالت جعبهای |
 |
 |
cavity resonator U |
همنواگر جعبهای |
 |
 |
box rheostat U |
رئوستای جعبهای |
 |
 |
box anneal U |
التهاب جعبهای |
 |
 |
ebam U |
Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory |
 |
 |
flashes U |
عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص |
 |
 |
flashed U |
عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص |
 |
 |
flash U |
عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص |
 |
 |
buncher U |
همنواگر جعبهای ورودی |
 |
 |
output resonator U |
همنواگر جعبهای خروجی |
 |
 |
cavity magnetron U |
ماگنترون با همنواگرهای جعبهای |
 |
 |
input resonator U |
همنواگر جعبهای ورودی |
 |
 |
catcher U |
همنواگر جعبهای خروجی |
 |
 |
box magazine U |
خشاب جعبهای شکل |
 |
 |
cradle dynamometer U |
توان سنج جعبهای |
 |
 |
cybernetics U |
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان |
 |
 |
electronic element U |
بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی |
 |
 |
pung U |
در سورتمه جعبهای سوار شدن |
 |
 |
fasts U |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
 |
 |
fast U |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
 |
 |
fastest U |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
 |
 |
fasted U |
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند |
 |
 |
jack in the box U |
جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود |
 |
 |
jack-in-the-boxes U |
جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود |
 |
 |
hope chest U |
جعبهای که زن جوان جهیزیه والبسه خود را در ان میگذارد |
 |
 |
jack-in-the-box U |
جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود |
 |
 |
paperless U |
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند |
 |
 |
jardiniere U |
جعبهای که گل دران سبز کرده و برای ارایش اطاق می گذارند |
 |
 |
adopted types U |
انواع تجهیزات مورد قبول انواع تجهیزات قبول شده |
 |
 |
groupware U |
نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است |
 |
 |
flip-flopped U |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
 |
 |
flip-flopping U |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
 |
 |
flip-flops U |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
 |
 |
flip-flop U |
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند |
 |
 |
electronic U |
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند |
 |
 |
top U |
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی |
 |
 |
white U |
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند |
 |
 |
whiter U |
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند |
 |
 |
whitest U |
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند |
 |
 |
crankcase upper half U |
قسمت فوقانی محفظه لنگ محفظه لنگ فوقانی |
 |
 |
e mail U |
علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی |
 |
 |
electrosensitive printer U |
چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی |
 |
 |
sector U |
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود |
 |
 |
sectors U |
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود |
 |
 |
universal U |
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود |
 |
 |
wiring U |
جعبهای که سیم بندی شبکه یا بخشهای شبکه خاتمه می یابند و بهم وصل هستند |
 |
 |
foreign military sales U |
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان |
 |
 |
electro optics U |
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی |
 |
 |
enclosure U |
محفظه |
 |
 |
encasement U |
محفظه |
 |
 |
container U |
محفظه |
 |
 |
enclosures U |
محفظه |
 |
 |
incasement U |
محفظه |
 |
 |
chamber U |
محفظه |
 |
 |
cavities U |
محفظه |
 |
 |
envelopes U |
محفظه |
 |
 |
envelope U |
محفظه |
 |
 |
lacuna U |
محفظه |
 |
 |
cavity U |
محفظه |
 |
 |
chambers U |
محفظه |
 |
 |
containers U |
محفظه |
 |
 |
guard assembly U |
محفظه |
 |
 |
housing U |
محفظه |
 |
 |
primer pouch U |
محفظه چاشنی |
 |
 |
incubator U |
محفظه رشد |
 |
 |
pinches U |
پایه محفظه |
 |
 |
resonating cavity U |
محفظه تشدید |
 |
 |
pinch U |
پایه محفظه |
 |
 |
shield U |
محفظه سپرشدن |
 |
 |
shields U |
محفظه سپرشدن |
 |
 |
starting chamber U |
محفظه استارت |
 |
 |
incubators U |
محفظه رشد |
 |
 |
computer enclosure U |
محفظه کامپیوتر |
 |
 |
breech U |
محفظه کولاس |
 |
 |
breech recess U |
محفظه کولاس |
 |
 |
breech ring U |
محفظه کولاس |
 |
 |
card cage U |
محفظه کارت |
 |
 |
cases U |
فرف محفظه |
 |
 |
case U |
فرف محفظه |
 |
 |
combustion chamber U |
محفظه احتراق |
 |
 |
combustion area U |
محفظه احتراق |
 |
 |
circular cell U |
محفظه گرد |
 |
 |
mould cavity U |
محفظه قالب |
 |
 |
gas chambers U |
محفظه باروت |
 |
 |
intake chamber U |
محفظه ورودی |
 |
 |
ootheca U |
محفظه تخم |
 |
 |
oil pan U |
محفظه کارتر |
 |
 |
system unit U |
محفظه سیستم |
 |
 |
potpourris U |
محفظه عطر |
 |
 |
potpourri U |
محفظه عطر |
 |
 |
air chamber U |
محفظه هوا |
 |
 |
combustor U |
محفظه احتراق |
 |
 |
gas chamber U |
محفظه باروت |
 |
 |
equipment U |
تجهیزات |
 |
 |
parroting U |
تجهیزات ای اف اف |
 |
 |
materiel U |
تجهیزات |
 |
 |
devices U |
تجهیزات |
 |
 |
parrot U |
تجهیزات ای اف اف |
 |
 |
device U |
تجهیزات |
 |
 |
parroted U |
تجهیزات ای اف اف |
 |
 |
parrots U |
تجهیزات ای اف اف |
 |
 |
rigged U |
تجهیزات |
 |
 |
instrumentation U |
تجهیزات |
 |
 |
rig U |
تجهیزات |
 |
 |
equipments U |
تجهیزات |
 |
 |
appliance U |
تجهیزات |
 |
 |
rigs U |
تجهیزات |
 |
 |
accouterments U |
تجهیزات |
 |
 |
accouterment U |
تجهیزات |
 |
 |
fixture U |
تجهیزات |
 |
 |
appliances U |
تجهیزات |
 |
 |
transfer equipment U |
تجهیزات |
 |
 |
acoutrement U |
تجهیزات |
 |
 |
hoppers U |
محفظه خوراک دستگاه |
 |
 |
gas chamber U |
محفظه اعدام با گاز |
 |
 |
floppy disk case U |
محفظه فلاپی دیسک |
 |
 |
gas chambers U |
محفظه اعدام با گاز |
 |
 |
canister U |
محفظه گلوله افشان |
 |
 |
canisters U |
محفظه گلوله افشان |
 |
 |
carter U |
محفظه میل لنگ |
 |
 |
chamber furnace U |
کوره محفظه دار |
 |
 |
caisson U |
[محفظه یا صندوق زیرآبی] |
 |
 |
low pressure casing U |
محفظه ی فشار ضعیف |
 |
 |
to tip something into a container [British E] U |
چیزی را در محفظه ای ریختن |
 |
 |
breech chamber U |
محفظه خرج انفجار |
 |
 |
disk unit enclosure U |
محفظه واحد دیسک |
 |
 |
reliquaries U |
محفظه عتیقه باقیمانده |
 |
 |
crankcase U |
محفظه میل لنگ |
 |
 |
reliquary U |
محفظه عتیقه باقیمانده |
 |
 |
reaction chamber U |
محفظه فعل و انفعال |
 |
 |
gasholders U |
محفظه نگاهداری گاز |
 |
 |
acoustical sound enclosure U |
محفظه عایق صوتی |
 |
 |
gasholder U |
محفظه نگاهداری گاز |
 |
 |
gas port U |
محفظه عبور گاز |
 |
 |
hopper U |
محفظه خوراک دستگاه |
 |
 |
machine equipment U |
تجهیزات ماشین |
 |
 |
plants U |
تجهیزات کارگاه |
 |
 |
auxiliary equipment U |
تجهیزات کمکی |
 |
 |
mechanical equipment U |
تجهیزات مکانیکی |
 |
 |
garage equipment U |
تجهیزات گاراژ |
 |
 |
handling equipment U |
تجهیزات بار |
 |
 |
accessory equipment U |
تجهیزات یدکی |
 |
 |
extra equipment U |
تجهیزات اضافی |
 |
 |
illuminating device U |
تجهیزات روشنایی |
 |
 |
auxiliary equipment U |
تجهیزات جانبی |
 |
 |
assembly fixture U |
تجهیزات مونتاژ |
 |
 |
cryptoequipment U |
تجهیزات رمز |
 |
 |
electric equipment U |
تجهیزات الکتریکی |
 |
 |
ancillary equipment U |
تجهیزات پیرامونی |
 |
 |
critical materials U |
تجهیزات مهم |
 |
 |
ancillary equipment U |
تجهیزات جانبی |
 |
 |
capital equipments U |
تجهیزات سرمایهای |
 |
 |
ancillary equipment U |
تجهیزات اضافی |
 |
 |
equipment logbook U |
دفتر تجهیزات |
 |
 |
individual aquipment U |
تجهیزات انفرادی |
 |
 |
mobilization U |
تجهیزات قوا |
 |
 |
turning attachment U |
تجهیزات تراشکاری |
 |
 |
peripheral equipment U |
تجهیزات جنبی |
 |
 |
ventilating equipment U |
تجهیزات تهویه |
 |
 |
war material U |
تجهیزات جنگی |
 |
 |
telephone equipment U |
تجهیزات تلفن |
 |
 |
technical equipment U |
تجهیزات فنی |
 |