English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
equipment bay U محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
electronic office U محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
motorola U سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
radio sheck U یک سازنده و توزیع کننده تجهیزات الکترونیکی شامل سیستمهای ریزکامپیوتر
fallout U خرابی مولفههای الکترونیکی که به هنگام کنترل کیفی یک قطعه جدید از تجهیزات به وقوع می پیوندد
toner U محفظه پلاستیکی برای تونر پودری که در چاپگر لیزری استفاده میشود
bundles U بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundling U بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundle U بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
proms U حاقظه الکترونیکی که داده روی آن ذخیره میشود
prom U حاقظه الکترونیکی که داده روی آن ذخیره میشود
multi chamber U نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
buffer chamber U جان لوله محفظه ضربت گیر محفظه دافع
attachment U فایل نام دارای که همراه یک پیامیست الکترونیکی ارسال میشود
volatile U حافظه داده پرداز الکترونیکی که با قطع توان الکتریکی پاک میشود
PROFS U سیستم پست الکترونیکی ساخت IBM که روی کامپیوترهای mainframe اجرا میشود
plugs U مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
plugging U مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
plug U مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
suspends U دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
suspend U دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
pinned U قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
pinning U قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
pin U قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
suspending U دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
images U تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود
image [تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.]
cards U کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card U کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
cards U کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
card U کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
smiley U فاهری که با حروف متن ایجاد میشود که به پیام پست الکترونیکی معنای واقعی دهد مثلاگ به معنای خنده و - غیگین است
torch pot [محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
solid-state U وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
point of sale U سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود
telephony U مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود
ullage U فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
boxlike U جعبهای
pung U سورتمه جعبهای
box palet U پالت جعبهای
cavity resonator U همنواگر جعبهای
box rheostat U رئوستای جعبهای
box anneal U التهاب جعبهای
ebam U Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
flashes U عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
flashed U عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
flash U عنصر حافظه الکترونیکی که حاوی داده است و معمولاگ فقط خوانده میشود ولی اجازه میدهد داده در حافظه ذخیره شود. با استفاده از سیگنال الکتریکی مخصوص
buncher U همنواگر جعبهای ورودی
output resonator U همنواگر جعبهای خروجی
cavity magnetron U ماگنترون با همنواگرهای جعبهای
input resonator U همنواگر جعبهای ورودی
catcher U همنواگر جعبهای خروجی
box magazine U خشاب جعبهای شکل
cradle dynamometer U توان سنج جعبهای
cybernetics U مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
electronic element U بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی
pung U در سورتمه جعبهای سوار شدن
fasts U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted U وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
jack in the box U جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
jack-in-the-boxes U جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
hope chest U جعبهای که زن جوان جهیزیه والبسه خود را در ان میگذارد
jack-in-the-box U جعبهای که چون در انرامیگشایند ادمکی از ان خارج شود
paperless U شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
jardiniere U جعبهای که گل دران سبز کرده و برای ارایش اطاق می گذارند
adopted types U انواع تجهیزات مورد قبول انواع تجهیزات قبول شده
groupware U نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
flip-flopped U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop U قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
top U روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
white U پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whiter U پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whitest U پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
crankcase upper half U قسمت فوقانی محفظه لنگ محفظه لنگ فوقانی
e mail U علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
electrosensitive printer U چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
sector U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors U دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
wiring U جعبهای که سیم بندی شبکه یا بخشهای شبکه خاتمه می یابند و بهم وصل هستند
foreign military sales U فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
electro optics U وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
enclosure U محفظه
encasement U محفظه
container U محفظه
enclosures U محفظه
incasement U محفظه
chamber U محفظه
cavities U محفظه
envelopes U محفظه
envelope U محفظه
lacuna U محفظه
cavity U محفظه
chambers U محفظه
containers U محفظه
guard assembly U محفظه
housing U محفظه
primer pouch U محفظه چاشنی
incubator U محفظه رشد
pinches U پایه محفظه
resonating cavity U محفظه تشدید
pinch U پایه محفظه
shield U محفظه سپرشدن
shields U محفظه سپرشدن
starting chamber U محفظه استارت
incubators U محفظه رشد
computer enclosure U محفظه کامپیوتر
breech U محفظه کولاس
breech recess U محفظه کولاس
breech ring U محفظه کولاس
card cage U محفظه کارت
cases U فرف محفظه
case U فرف محفظه
combustion chamber U محفظه احتراق
combustion area U محفظه احتراق
circular cell U محفظه گرد
mould cavity U محفظه قالب
gas chambers U محفظه باروت
intake chamber U محفظه ورودی
ootheca U محفظه تخم
oil pan U محفظه کارتر
system unit U محفظه سیستم
potpourris U محفظه عطر
potpourri U محفظه عطر
air chamber U محفظه هوا
combustor U محفظه احتراق
gas chamber U محفظه باروت
equipment U تجهیزات
parroting U تجهیزات ای اف اف
materiel U تجهیزات
devices U تجهیزات
parrot U تجهیزات ای اف اف
device U تجهیزات
parroted U تجهیزات ای اف اف
parrots U تجهیزات ای اف اف
rigged U تجهیزات
instrumentation U تجهیزات
rig U تجهیزات
equipments U تجهیزات
appliance U تجهیزات
rigs U تجهیزات
accouterments U تجهیزات
accouterment U تجهیزات
fixture U تجهیزات
appliances U تجهیزات
transfer equipment U تجهیزات
acoutrement U تجهیزات
hoppers U محفظه خوراک دستگاه
gas chamber U محفظه اعدام با گاز
floppy disk case U محفظه فلاپی دیسک
gas chambers U محفظه اعدام با گاز
canister U محفظه گلوله افشان
canisters U محفظه گلوله افشان
carter U محفظه میل لنگ
chamber furnace U کوره محفظه دار
caisson U [محفظه یا صندوق زیرآبی]
low pressure casing U محفظه ی فشار ضعیف
to tip something into a container [British E] U چیزی را در محفظه ای ریختن
breech chamber U محفظه خرج انفجار
disk unit enclosure U محفظه واحد دیسک
reliquaries U محفظه عتیقه باقیمانده
crankcase U محفظه میل لنگ
reliquary U محفظه عتیقه باقیمانده
reaction chamber U محفظه فعل و انفعال
gasholders U محفظه نگاهداری گاز
acoustical sound enclosure U محفظه عایق صوتی
gasholder U محفظه نگاهداری گاز
gas port U محفظه عبور گاز
hopper U محفظه خوراک دستگاه
machine equipment U تجهیزات ماشین
plants U تجهیزات کارگاه
auxiliary equipment U تجهیزات کمکی
mechanical equipment U تجهیزات مکانیکی
garage equipment U تجهیزات گاراژ
handling equipment U تجهیزات بار
accessory equipment U تجهیزات یدکی
extra equipment U تجهیزات اضافی
illuminating device U تجهیزات روشنایی
auxiliary equipment U تجهیزات جانبی
assembly fixture U تجهیزات مونتاژ
cryptoequipment U تجهیزات رمز
electric equipment U تجهیزات الکتریکی
ancillary equipment U تجهیزات پیرامونی
critical materials U تجهیزات مهم
ancillary equipment U تجهیزات جانبی
capital equipments U تجهیزات سرمایهای
ancillary equipment U تجهیزات اضافی
equipment logbook U دفتر تجهیزات
individual aquipment U تجهیزات انفرادی
mobilization U تجهیزات قوا
turning attachment U تجهیزات تراشکاری
peripheral equipment U تجهیزات جنبی
ventilating equipment U تجهیزات تهویه
war material U تجهیزات جنگی
telephone equipment U تجهیزات تلفن
technical equipment U تجهیزات فنی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com