Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
technologies
U
قرار دادن یک قطعه الکترونیکی جدید در تجارت یا صنعت
technology
U
قرار دادن یک قطعه الکترونیکی جدید در تجارت یا صنعت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fallout
U
خرابی مولفههای الکترونیکی که به هنگام کنترل کیفی یک قطعه جدید از تجهیزات به وقوع می پیوندد
launch
U
قرار دادن محصول جدید در بازار
launching
U
قرار دادن محصول جدید در بازار
launches
U
قرار دادن محصول جدید در بازار
launched
U
قرار دادن محصول جدید در بازار
automobile trade
U
صنعت یا تجارت اتومبیل
seconding
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
surface mount technology
U
روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
integrate electronic component
U
قطعه الکترونیکی مجتمع
sensed
U
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
senses
U
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
sense
U
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
NOT function
U
مدار الکترونیکی یا قطعه که تابع NOT را انجام میدهد
classifies
U
در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classify
U
در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classifying
U
در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
new deal
U
قرار جدید
serials
U
قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
serial
U
قطعه الکترونیکی که داده سریال را به موازی تبدیل میکند
partial RAM
U
قطعه RAM که فقط یک بخش آن به درستی کار میکند در قط عات جدید
enable
U
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
enabling
U
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
enables
U
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
enabled
U
استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
gallium arsenide
U
ماده جدید برای ساختار قطعه که عملیات را سریع تر از قط عات سیلیکف انجام میدهد
shields
U
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
shield
U
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
self-
U
که هر قطعه جدید اطلاع را یا قانون را به پایگاه داده اضافه میکند تا دانش مهارت و کارایی آن افزوده شود
board computer
U
یک کامپیوتر که تمام مولفههای الکترونیکی ان روی یک برد قرار گرفته است
postures
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posture
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postured
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posturing
U
چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
pinning
U
قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
pinned
U
قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
pin
U
قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
composite circuit
U
مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
push down list
U
لیستی که از پایین به بالانوشته میشود به نحوی که هر ورودی جدید بالای لیست قرار می گیرد
diode
U
قطعه الکترونیکی که به جریان الکتریک اجازه عبور از یک جهت ونه جهت دیگر میدهد
random access
U
قطعه الکترونیکی آداپتور گرافیکی ویدیو که سیگنالهای رنگی دیجیتال را به سیگنالهای الکتریکی که به صفحه نمایش فرستاده می شوند تبدیل میکند
motor vehicle industry
U
صنعت وسایل نقلیه موتوری صنعت اتومبیل
wafer
U
یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی ان مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند
wafers
U
یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی ان مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند
silicon
U
قطعه نازک کریستال سیلیکون خالص با قط ر چند اینچ که روی آن مدارهای مجتمع قرار دارند.
structrual engineering industry
U
صنعت ساختمان فولادی صنعت سوله
overlay
U
قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
overlays
U
قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
overlaying
U
قطعه کاغذ روی کلیدهای صفحه کلید برای بیان کار آنها قرار گرفته است
card
U
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
cards
U
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
reseating
U
صندلی جدید دادن
reseated
U
صندلی جدید دادن
reseat
U
صندلی جدید دادن
reseats
U
صندلی جدید دادن
segmentation
U
تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
renamed
U
دادن نام جدید به فایل
renaming
U
دادن نام جدید به فایل
rename
U
دادن نام جدید به فایل
renames
U
دادن نام جدید به فایل
mask
U
طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
microchip
U
مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
microchips
U
مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
masks
U
طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
replying
U
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
reply
U
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
replied
U
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
replies
U
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
MTA
U
نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
message
U
نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
messages
U
نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
rotation
U
جابجایی یک الگوی بیت درکلمه به چپ یا راست , بیت آخر قدیمی در بیت اول جدید قرار می گیرد
square away
U
سروسامان دادن به دردسترس قرار دادن
lawmerchant
U
حقوق تجارت قدیم دادگاه تجارت
custom of a trade
U
عادت یک تجارت اصول متداول تجارت
modernism
U
نو گرایی سازش دادن عقاید قدیم باافکار جدید
MMU
U
مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
solid-state
U
وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
rehyphenation
U
تغییرنوشتاروکد گزاری کلمات متن پس ازقرارگرفتن در قالب صفحه جدید یا درخط جدید
constituting
U
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constitutes
U
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constitute
U
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constituted
U
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
mock-up
U
مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
mock-ups
U
مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
page
U
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
adjusts
U
تغییر دادن چیزی تا با موقعیت جدید مط ابق شود یا بهتر کار کند
paged
U
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
pages
U
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
adjust
U
تغییر دادن چیزی تا با موقعیت جدید مط ابق شود یا بهتر کار کند
adjusting
U
تغییر دادن چیزی تا با موقعیت جدید مط ابق شود یا بهتر کار کند
refinancing
U
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinances
U
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinanced
U
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinance
U
تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
electronic office
U
محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
flip-flops
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
posit
U
قرار دادن
parked
U
قرار دادن
parks
U
قرار دادن
setting up
U
قرار دادن
park
U
قرار دادن
placement
U
قرار دادن
pack
U
قرار دادن
packs
U
قرار دادن
locate
U
قرار دادن
placements
U
قرار دادن
superpose
U
قرار دادن
sets
U
قرار دادن
set
U
قرار دادن
relative location
U
قرار دادن
rows
U
قرار دادن
rowed
U
قرار دادن
row
U
قرار دادن
putting
U
قرار دادن
puts
U
قرار دادن
put
U
قرار دادن
makes
U
قرار دادن
located
U
قرار دادن
make
U
قرار دادن
individuate
U
تک قرار دادن
lodge
U
قرار دادن
lodged
U
قرار دادن
settle
U
قرار دادن
locating
U
قرار دادن
lays
U
قرار دادن
lay
U
قرار دادن
locates
U
قرار دادن
settles
U
قرار دادن
underexpose
U
قرار دادن
lodges
U
قرار دادن
ebam
U
Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
indicator
U
نوری که برای اخطار دادن یا بیان وضعیت یک قطعه به کار می رود
preferring
U
جلو قرار دادن
subject
U
در معرض قرار دادن
treats
U
موردعمل قرار دادن
treated
U
موردعمل قرار دادن
treat
U
موردعمل قرار دادن
put to
U
در تنگنا قرار دادن
include
U
قرار دادن شمردن
to put down
U
پایین قرار دادن
set of the sails
U
قرار دادن بادبانها
put in
U
قرار دادن چیزی در
subjected
U
در معرض قرار دادن
includes
U
قرار دادن شمردن
utilises
U
در دسترس قرار دادن
obligate
U
در محظور قرار دادن
utilising
U
مورداستفاده قرار دادن
oppresses
U
درمضیقه قرار دادن
utilising
U
در دسترس قرار دادن
back up
U
پشت قرار دادن
places
U
قرار دادن گماردن
oppressing
U
درمضیقه قرار دادن
placing
U
قرار دادن گماردن
oppress
U
درمضیقه قرار دادن
subjects
U
در معرض قرار دادن
subjecting
U
در معرض قرار دادن
lap
U
رویهم قرار دادن
lapped
U
رویهم قرار دادن
prefer
U
جلو قرار دادن
utilizing
U
در دسترس قرار دادن
encapsulates
U
در محفظهای قرار دادن
couches
U
درلفافه قرار دادن
encapsulate
U
در محفظهای قرار دادن
sandwich
U
در تنگنا قرار دادن
sandwiched
U
در تنگنا قرار دادن
sandwiches
U
در تنگنا قرار دادن
lead by the nose
U
الت قرار دادن
purgatory
U
در برزخ قرار دادن
man
U
قرار دادن سرنشین
compacted
U
تنگ هم قرار دادن
emplace
U
در محلی قرار دادن
pronate
U
دمر قرار دادن
model
U
نمونه قرار دادن
modeled
U
نمونه قرار دادن
modelled
U
نمونه قرار دادن
models
U
نمونه قرار دادن
encapsulating
U
در محفظهای قرار دادن
back-up
U
پشت قرار دادن
couch
U
درلفافه قرار دادن
pile up
<idiom>
U
روی هم قرار دادن
utilizes
U
در دسترس قرار دادن
boxed
U
قرار دادن در یک جعبه
mans
U
قرار دادن سرنشین
utilised
U
مورداستفاده قرار دادن
utilised
U
در دسترس قرار دادن
prifixal
U
در جلوچیزی قرار دادن
sides
U
در یکسو قرار دادن
side
U
در یکسو قرار دادن
utilizing
U
مورداستفاده قرار دادن
utilize
U
در دسترس قرار دادن
compact
U
تنگ هم قرار دادن
prifix
U
در جلوچیزی قرار دادن
compacting
U
تنگ هم قرار دادن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com