Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 21 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
adjusting
U
میزان کردن
adjusting
U
تعدیل کردن تنظیم کردن
adjusting
U
تسویه نمودن مطابق کردن
adjusting
U
وفق دادن سازگار کردن
adjusting
U
تنظیم کردن
adjusting
U
میزان کردن تنظیم کنید
adjusting
U
تعدیل کردن
adjusting
U
تطبیق دادن
adjusting
U
تصفیه نمودن تنظیم کردن
adjusting
U
مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
adjusting
U
مطابق کردن تنظیم کردن تعدیل کردن
adjusting
U
تغییر دادن چیزی تا با موقعیت جدید مط ابق شود یا بهتر کار کند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
self adjusting
U
بخودی خود میزان شونده خود میزان
adjusting screw
U
پیچتنظیم
adjusting lever
U
اهرم متحرک
adjusting band
U
نوارمتحرک
adjusting to water
U
حرکت در هوا هنگام فرود دراب
adjusting ring
U
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
adjusting point
U
نقطه تنظیم
adjusting point
U
نقطه تنظیم تیر
adjusting tube
U
لولهمحرک
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com