Perdic | صف سدکنندگان راه توپدار درشروع ضربه با پا | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	picket U	صف سدکنندگان راه توپدار درشروع ضربه با پا
	picketed U	صف سدکنندگان راه توپدار درشروع ضربه با پا
	pickets U	صف سدکنندگان راه توپدار درشروع ضربه با پا

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	naked reverse U	حمله با مانور سدکنندگان به یک سمت و توپدار به سمت دیگر
	kickoff U	ضربه ازاد با پاشنه پا درشروع
	sweep U	بردن توپ از کنار خط به کمک سدکنندگان راه باز کن
	hike U	گرفتن توپ درشروع تجمع
	hiked U	گرفتن توپ درشروع تجمع
	hiking U	گرفتن توپ درشروع تجمع
	hikes U	گرفتن توپ درشروع تجمع
	honor U	امتیاز اولین نفر بودن درشروع بازی گلف
	scatback U	توپدار سریع و فراری
	gunboat U	ناو کوچک توپدار
	body check U	سد کردن بازیگر توپدار
	down U	انداختن توپدار به زمین
	gunboats U	ناو کوچک توپدار
	hitting U	ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
	hit U	ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
	hits U	ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
	onside U	در ردیف یا پشت سر توپدار بودن
	hand off U	کنار زدن حریف بوسیله توپدار
	armed sweep U	مین روبی با استفاده از ناوچههای توپدار
	googly U	توپ پیچدار که در تماس بازمین از توپدار دور میشود
	tackles U	ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
	tackle U	ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
	tackled U	ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
	tackling U	ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
	shoot the gap U	حمله بین محافظان خط برای رسیدن به توپدار یا پاس دهنده
	punts U	ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
	punted U	ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
	punt U	ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
	impluse response U	پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
	tackle U	درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
	tackling U	درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
	tackles U	درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
	tackled U	درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
	crosses U	ضربه هوک پس از ضربه حریف
	crossest U	ضربه هوک پس از ضربه حریف
	cross U	ضربه هوک پس از ضربه حریف
	crosser U	ضربه هوک پس از ضربه حریف
	sclaff U	ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
	shank U	ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
	placekick U	ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
	strokes U	ضربه
	thudding U	ضربه
	pulse U	ضربه
	head U	ضربه با سر
	stroke U	ضربه
	brunt U	ضربه
	stroked U	ضربه
	kick U	ضربه
	blows U	ضربه
	kicked U	ضربه با پا
	blow U	ضربه
	pulsed U	ضربه
	impulse U	ضربه
	impact U	ضربه
	collisions U	ضربه
	flap U	ضربه
	flapped U	ضربه
	flaps U	ضربه
	collision U	ضربه
	impulses U	ضربه
	impacts U	ضربه
	kicking U	ضربه
	push U	ضربه
	pushed U	ضربه
	stroking U	ضربه
	double kick U	دو ضربه پی در پی
	kicking U	ضربه با پا
	pushes U	ضربه
	kicks U	ضربه با پا
	thuds U	ضربه
	antiknock U	ضد ضربه
	thudded U	ضربه
	thud U	ضربه
	butt joint U	ضربه
	tits U	ضربه
	tit U	ضربه
	kicks U	ضربه
	kicked U	ضربه
	whang U	ضربه
	yee jupkki U	ضربه پا
	hacks U	ضربه
	bonk U	ضربه بر سر
	hacked U	ضربه
	mishit U	ضربه بد
	bonked U	ضربه بر سر
	kick U	ضربه با پا
	pops U	ضربه
	left U	ضربه چپ
	popped U	ضربه
	slugger U	ضربه زن
	sole kick U	ضربه با کف پا
	sole trap U	ضربه با کف پا
	strikeless U	بی ضربه
	shock proof U	ضد ضربه
	shocks U	ضربه
	hack U	ضربه
	bonking U	ضربه بر سر
	shot U	ضربه
	shots U	ضربه
	butting U	ضربه با سر
	surge U	ضربه
	surged U	ضربه
	surges U	ضربه
	interrupter U	ضربه گر
	pop U	ضربه
	sole of the foot kick U	ضربه با کف پا
	impluse U	ضربه
	shock U	ضربه
	shocked U	ضربه
	shockproof U	ضد ضربه
	bonks U	ضربه بر سر
	foul blow U	ضربه خطا
	tossing U	ضربه بلند
	lashed U	ضربه مژگان
	lashed U	ضربه شلاق
	lashes U	ضربه مژگان
	shocked U	ضربه تکان
	shock wave U	موج ضربه
	shock waves U	موج ضربه
	picky U	ضربه زننده
	percussion U	ضربه زدن
	shocks U	ضربه تکان
	drumbeats U	ضربه طبل
	drumbeat U	ضربه طبل
	shock U	ضربه تکان
	lashes U	ضربه شلاق
	lash U	ضربه شلاق
	fall U	ضربه فنی
	slash U	ضربه سریع
	POWs U	صدای ضربه
	quash U	با ضربه زدن
	quashes U	با ضربه زدن
	quashed U	با ضربه زدن
	knocks U	ضربه زدن
	knocked U	ضربه زدن
	knock U	ضربه زدن
	POW U	صدای ضربه
	jolts U	تکان ضربه
	slashed U	ضربه سریع
	blasts U	ضربه انفجار
	blast U	ضربه انفجار
	jolt U	تکان ضربه
	jolted U	تکان ضربه
	pickiest U	ضربه زننده
	pickier U	ضربه زننده
	slashes U	ضربه سریع
	jolting U	تکان ضربه
	whips U	ضربه زدن
	whipped U	ضربه زدن
	tossed U	ضربه بلند
	tosses U	ضربه بلند
	hammer U	ضربه زدن
	concussion U	ضربه مغزی
	belt U	ضربه محکم
	belted U	ضربه محکم
	belts U	ضربه محکم
	toss U	ضربه بلند
	lollipop U	ضربه اسان
	lollipops U	ضربه اسان
	whip U	ضربه زدن
	hammers U	ضربه زدن
	hammered U	ضربه زدن
	delivers U	ضربه زدن
	deliver U	ضربه زدن
	dubs U	ضربه کم جان
	dubbed U	ضربه کم جان
	dub U	ضربه کم جان
	lash U	ضربه مژگان
	clump U	ضربه سنگین
	impluse U	ضربه ولتاژ
	mikazuki uke ushiro geri U	ضربه با پشت پا
	miscue U	ضربه نادرست
	miskick U	ضربه ضعیف
	net shot U	ضربه لب تور
	ni dan geri U	ضربه دوتایی با پا
	overhead stroke U	ضربه از بالای سر
	penalty flick U	ضربه پنالتی
	penalty kick U	ضربه پنالتی
	penalty hit U	ضربه ازاد
	percussion drill	مته ضربه ای
	piston stroke U	ضربه پیستون
	pulse counter U	ضربه شمار
	pulse transformer U	مبدل ضربه
	pump stroke U	ضربه پمپ
	mikazuki geri U	ضربه با هلال کف پا
	mercury interrupter U	ضربه گر جیوهای
	mawashi geri U	ضربه دورانی پا
	impluse ratio U	نسبت ضربه
	impluse regenerator U	بازیاب ضربه
	initial thrust U	ضربه اصلی
	inside kick U	ضربه با روی پا
	ipon U	ضربه فنی
	keystroke U	ضربه کلید
	kick with the heel U	ضربه با پاشنه پا
	pivot instep kick U	ضربه با پاشنه پا
	kicker U	زننده ضربه با پا
	kill shot U	ضربه محکم
	lay on U	ضربه زدن
	magneto breaker U	ضربه گر مگنت
	magneto interrupter U	ضربه گر مگنت