Perdic | toss | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 36 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	toss U	بالا انداختن
	toss U	پرت کردن انداختن
	toss U	دستخوش اواج شدن متلاطم شدن
	toss U	پرتاب
	toss U	تلاطم
	toss U	ضربه بلند
	toss U	شیر یا خط اول بازی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	toss-up U	شیریاخط
	toss up U	شیریا خط
	to toss up U	زود درست کردن
	to toss up U	شیر یاخط کردن
	to toss off U	زود انجام دادن
	to toss off U	سر کشیدن
	toss off <idiom> U	یک نفس نوشیدن
	toss off <idiom> U	حاضر جواب
	toss out <idiom> U	مجبور به ترک شدن ،ازدست دادن
	toss up U	مسئله مشکوک
	toss-up U	مسئله مشکوک
	toss your oars U	پارو بالا
	To toss up a coin . U	شیر یا خط کردن ( با سکه )
	toss bombing U	نوعی روش بمباران که در ان هواپیما در حال صعود بمب را پرتاب میکند
	pitch-and-toss U	شیر یا خط
	automatic toss U	روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
	full toss U	پرتاب به سوی میله بدون تماس با زمین
	pitch and toss U	نوعی بازی شیر یاخط
	pitch and toss U	بازی بیخ دیواری
	to toss a coin U	شیر یا خط کردن
	to toss oars U	باپاروسلام دادن
	to win the toss U	شرط شیررایاخط رابردن
	To toss and turn. To roll over. U	از پهلو به پهلو غلتیدن (درخواب وغیره )
	to not give a toss about something [British E] U	برایشان اصلا مهم نباشد.
	toss ball against a wall U	تمرین ابشار با دیوار
	to put [throw] [toss] somebody on to the scrap heap U	به کسی کمتر توجه کردن [اصطلاح مجازی]
	to put [throw] [toss] somebody on to the scrap heap U	کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن [اصطلاح مجازی]
	to put [throw] [toss] somebody on to the scrap heap U	به کسی حق تقدم ندادن [اصطلاح مجازی]
	toss a coin for choice of service of cou U	شیریاخط اول بازی جهت تعیین سرویس والیبال

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy