Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 33 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
shots
U
گلوله
shots
U
تیر
shots
U
ساچمه
shots
U
رسایی پرتابه
shots
U
تزریق
shots
U
جرعه
shots
U
یک گیلاس مشروب
shots
U
فرصت ضربت توپ بازی
shots
U
منظره فیلمبرداری شده
shots
U
عکس
shots
U
رهاشده
shots
U
اصابت کرده
shots
U
جوانه زده
shots
U
تیرزدن
shots
U
یک طول زنجیر لنگر
shots
U
امپول
shots
U
برد
shots
U
تیرپرتاب شده
shots
U
تیراندازی شده تیرخورده
shots
U
گلوله تیراندازی شده
shots
U
ضربه
shots
U
شوت
shots
U
پرتاب وزنه گلوله سربی
shots
U
تیراندازی تیرانداز ماهر
shots
U
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
shots
U
اسم مفعول shoot
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
call the shots
<idiom>
U
سفارش دادن
big shots
U
ادم کله گنده
big shots
U
شخص مهم
parting shots
U
تیر سلام برای بدرقه یکانها یامهمانان
pot-shots
U
تیری که یگانه منظورازانداحتن ان تهیه گوشت شکاربرای خوراک باشد
to call the shots
[to be the king of the castle]
<idiom>
U
پاسخگو بودن
to take a pot shot
[pot shots]
at somebody
[something]
U
به کسی
[چیزی]
مثل دیوانه ها تیر اندازی کردن
Recent search history
Forum search
Search history is
off
.
Activate
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com
Close
Previous
Next
Loading...