English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lobular U شبیه قطعه کوچکی از چیزی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
card U قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
cards U قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
parcel U دسته قطعه کوچکی از زمین
parcels U دسته قطعه کوچکی از زمین
dolly U چرخ کوچکی شبیه قرقره
dollies U چرخ کوچکی شبیه قرقره
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
punches U قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
punch U قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
punched U قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
fescue U چوب کوچکی که بوسیله ان اموزگار چیزی را به شاگردنشان میدهد
pinned U میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
pinning U میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
pin U میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
waterish U هر چیزی شبیه اب
pencil U هر چیزی شبیه مداد
pencilling U هر چیزی شبیه مداد
pencils U هر چیزی شبیه مداد
cream U هر چیزی شبیه سرشیر
k U هر چیزی شبیه K کیلو
staff of life U نان یا چیزی شبیه ان
creams U هر چیزی شبیه سرشیر
creamed U هر چیزی شبیه سرشیر
asterism U هر چیزی شبیه ستاره
creaming U هر چیزی شبیه سرشیر
stalks U پایه چیزی شبیه ساقه
stalk U پایه چیزی شبیه ساقه
stalking U پایه چیزی شبیه ساقه
skewer U هر چیزی شبیه سیخ کباب
skewered U هر چیزی شبیه سیخ کباب
skewering U هر چیزی شبیه سیخ کباب
pap U هر چیزی شبیه نوک پستان
skewers U هر چیزی شبیه سیخ کباب
windmill U هر چیزی شبیه اسیاب بادی
windmills U هر چیزی شبیه اسیاب بادی
stalked U پایه چیزی شبیه ساقه
pes U پای جانور هر عضو یا چیزی شبیه پا
segmentation U تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
rowel U حلقه دهانه اسب هر چیزی شبیه مهمیز وسیخک
stalking horse U اسب یا چیزی شبیه به ان که شکارچی در پشت ان پنهان است
to feel like something U احساس که شبیه به چیزی باشد کردن [مثال پارچه]
t U بیستمین حرف الفبای انگلیسی هر چیزی شبیه حرف T
lobation U قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
companion part U لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
planar U روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
fastest U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fast U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
segments U قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segment U قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
smallness U کوچکی
pettiness U کوچکی
tininess U کوچکی
exiguity U کوچکی
littleness U کوچکی
fragment U قطعه قطعه کردن
sectional U قطعه قطعه بخشی
fritters U قطعه قطعه کردن
mainland U قطعه اصلی قطعه
segments U قطعه قطعه کردن
fritter U قطعه قطعه کردن
fragmentation U قطعه قطعه شدن
segment U قطعه قطعه کردن
fragmenting U قطعه قطعه کردن
fragments U قطعه قطعه کردن
emigration U درون کوچکی
overlay U بخش کوچکی از برنامه
microcephalia U سر کوچکی جمجمه کوچک
overlaying U بخش کوچکی از برنامه
detailing U بخش کوچکی از یک شرح
(not a) ghost of a chance <idiom> U حتی یک شانس کوچکی
detail U بخش کوچکی از یک شرح
epsilon U مقدار کوچکی از هر چیز
overlays U بخش کوچکی از برنامه
landaulet n U گردونه کوچکی که پوششی دارد
he has a small p in shimran U او ملک کوچکی درشمیران دارد
puniness U تازه کاری جوانی کوچکی
vestries U نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد
vestry U نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد
kit or kit violon U ویولون کوچکی که پیشترهااموزگاران رقص می نواختند
centriole U ذره کوچکی در مرکز جاذبه میان دانه
coppice wood U بته هاودرختان کوچکی که درزیردرختان بزرگ میرویند
copsewood U بته هاودرختان کوچکی که درزیردرختان بزرگ میرویند
racket ball U گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
slab U گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
flocculus U دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
locket U قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
salami technique U سرقت مقادیر کوچکی ازدارایی بسیار زیاد
leprechaun U جن کوچکی که هرکس انراگرفتارمیساخت گنجهای نهفته راپیدامیکرد
doodads U مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
doodad U مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
slabs U گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
lockets U قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
gablet U [سنتوری کوچکی بالای شمع پشت بند] [معماری]
superscript U ححرف کوچکی که بزرگتر از خط طبیعی حروف چاپ شود.
hypodermic syringe U کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
holm U جزیره کوچکی میان رودخانه با دریاچه ویانزدیک خشکی
bronchial tubes U برنشهای متوسط نایژه و مجراهای کوچکی که از آن منشعب میشود
altar-niche U [تو رفتگی در محراب کلیسا که اغلب نیایشگاه کوچکی است.]
undergrowth U بوته ها و درختان کوچکی که زیر گیاه بزرگتری میروید
water level U سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
ligule U زائده کوچکی که بین برگ وغلاف قرار دارد
vacuole U گودال کوچکی که دارای اب یاهوا یا چیز دیگر باشد
credit union U موسسهای که به اشخاص کم درامد وام های کوچکی میدهد
clipboards U تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
rockoon U پرتابه یا موشک کوچکی که بوسیله بالون درارتفاع زیادمنفجر شود
clipboard U تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
estuaries U دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
swagger cane U عصای کوچکی که سربازان هنگام گردش کردن در دست میگیرند
estuary U دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
kilderkin U چلیک یابشکه کوچکی معادل نصف یاربع بشکه معمولی
junctions U جعبه کوچکی که تعداد سیم بهم وصل شده اند
vanity boxŠcaseŠor bag U قوطی یاکیف کوچکی که دارای اینه واسباب پودرزنی باشد
lanternpinion U چرخ کوچکی که میلههای عمودی داردو مانند است به فانوس
junction U جعبه کوچکی که تعداد سیم بهم وصل شده اند
to concern something U مربوط بودن [شدن] به چیزی [ربط داشتن به چیزی] [بابت چیزی بودن]
handcar U چهارچرخه کوچکی که بوسیله دست یا موتورکوچکی روی خط اهن حرکت میکند
arrow pointer U پیکان کوچکی است که می توانید آنرا با استفاده از mouse حرکت دهید
epicanthus U لایه کوچکی از پوست که گاهی گوشه درونی چشم رامی پوشاند
vaude U نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
sachets U بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند
sachet U بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند
etna U فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
accelerating pump U پمپ کوچکی که به منظورتامین فوری مخلوط غلیظ سوخت و هوا در کابراتورتعبیه میشود
anlage U اساس و پایهء رشد بعدی قسمت کوچکی که بعدا رشدنموده وبزرگ میشود
anatomize U قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
to watch something U مراقب [چیزی] بودن [توجه کردن به چیزی] [چیزی را ملاحظه کردن]
microspacing U خصوصیت بعضی چاپگرها که به انها امکان میدهد تا درفاصلههای بسیار کوچکی حرکت کنند
platelet U صفحه کوچکی در سیستمهای سیالی که سطح ان مشبک ویا دارای کانالهای دقیقی میباشد
packs U ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
pack U ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
erases U آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
erasing U آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
tracking symbol U علامت کوچکی روی صفحه نمایش تصویر که محل مکان نما را نشان میدهد
erased U آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
jetevator U فلپ یا رینگ کوچکی روی نازل خروجی راکت برای کنترل بردار تراست
control rocket U راکت کوچکی که در صورت لزوم روشن شده و وضعیت یا سرعت فضاپیما را تصحیح میکند
middle ear U حفره کوچکی محدود به پرده که صدا را ازگوش خارجی به گوش داخلی منتقل میکند
erase U آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
foot block قژعه چوبی یا فلزی کوچکی که در زیر ستون و روی خاک کار گذاشته میشود.
loader U بخش کوچکی از کد برنامه که به برنامههای به صورت دودویی اجازه بار شدن در حافظه میدهد.
bed groins U بند کوچکی که بطور موقت جهت بالاامدن سطح اب دردهانه خروجی کانال زده میشود
juke joint U رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
cookie U فایل کوچکی که هنگام اتصال به یک اینترنت راه دور با استفاده از جستجوگر وصل شده اید ذخیره میشود
cookies U فایل کوچکی که هنگام اتصال به یک اینترنت راه دور با استفاده از جستجوگر وصل شده اید ذخیره میشود
to stop somebody or something U کسی را یا چیزی را نگاه داشتن [متوقف کردن] [مانع کسی یا چیزی شدن] [جلوگیری کردن از کسی یا از چیزی]
ball bearings U چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearing U چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
to appreciate something U قدر چیزی را دانستن [سپاسگذار بودن] [قدردانی کردن برای چیزی]
encloses U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
enclosing U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
enclose U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
relevance U 1-روش ارتباط چیزی با دیگری .2-اهمیت چیزی دریک موقعیت یا فرآیند
ghettos U محل کوچکی از شهرکه محل سکونت اقلیت هااست
ghetto U محل کوچکی از شهرکه محل سکونت اقلیت هااست
ghettoes U محل کوچکی از شهرکه محل سکونت اقلیت هااست
replacing U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
replaced U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
replaces U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
queried U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
query U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
querying U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
via U حرکت به سوی چیزی یا استفاده از چیزی برای رسیدن به مقصد
pushes U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
pushed U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
push U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
queries U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
modifies U تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
replace U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
modifying U تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
modify U تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
to esteem somebody or something [for something] U قدر دانستن از [اعتبار دادن به] [ارجمند شمردن] کسی یا چیزی [بخاطر چیزی ]
hand-held U وسیله کوچکی که در دست جا میشود براس اسکن عکسهای کوچک و رسم خط و تبدیل آنها به تصاویر گرافیکی که قابل استفاده در کامپیوتر هستند
basic U یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basics U یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
control U مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
covets U میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
establishing U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
establish U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
covet U میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
to pass by any thing U از پهلوی چیزی رد شدن چیزی رادرنظرانداختن یاچشم پوشیدن
controls U مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
controlling U مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
to hang over anything U سوی چیزی پیشامدگی داشتن بالای چیزی سوارشدن
correction U صحیح کردن چیزی تغییری که چیزی را درست میکند
establishes U 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
coveting U میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
joggles U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggle U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggled U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
joggling U برجستگی قائم کوچکی درامتداد لبه ورقه ها یاباریکههای فلزی بمنظورروی هم امدن لبه اجزاء مجاور
think nothing of something <idiom> U فراموش کردن چیزی ،نگران چیزی بودن
appreciating U بربهای چیزی افزودن قدر چیزی را دانستن
rate U ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
to regard somebody [something] as something U کسی [چیزی] را بعنوان چیزی بحساب آوردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com