English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
accumulated dividend U سود سهام متراکم شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
deferred share U سهامی که دارندگان ان پس از تقسیم سود سهام بین دارندگان سهام عادی باقیمانده سهام را طبق مفاد اساسنامه وشرکتنامه دریافت می دارند
capital stock U عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
augmentative U متراکم شونده متراکم کننده
stop loss order U دستور خرید یافروش سهام بدلال سهام
stoporder U دستورخرید یا فروش سهام بدلال سهام
stock dividend U سهام صادره بابت سود سهام
close corporation U شرکتی با صاحبان سهام محدود که معمولا" همین صاحبان سهام نیز مدیریت وسایر امور شرکت را بر عهده دارند
stock watering U سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
stock jobber U محتکر سهام دلال سهام
share holder U دارنده سهام صاحب سهام
aggregates U متراکم متراکم ساختن
aggregate U متراکم متراکم ساختن
dividend warrant U چک پرداخت سود سهام اجازه پرداخت سود سهام
cumulative U متراکم
compact U متراکم
agglomerative U متراکم
compacted U متراکم
cumulative distribution U متراکم
compressed U متراکم
compacting U متراکم
leak proof U متراکم
cumulous U متراکم
compactness U متراکم
accumulated U متراکم
dense U متراکم
compacts U متراکم
densest U متراکم
denser U متراکم
combustor U متراکم کننده
jam U متراکم کردن
jammed U متراکم کردن
jams U متراکم کردن
compaction U متراکم کردن
voluminous U متراکم انبوه
accumulated capital U سرمایه متراکم
condenses U متراکم کردن
condense U متراکم کردن
condense U همچگال متراکم
condensing U متراکم کردن
compressing U متراکم کردن
compresses U متراکم کردن
compress U متراکم کردن
agglomerate U متراکم شدن
condenses U همچگال متراکم
condensing U همچگال متراکم
cumulative frequency U فراوانی متراکم
compressors U متراکم کننده
dense binary code U رمزدودویی متراکم
data aggregate U دادههای متراکم
compressor U متراکم کننده
dense list U لیست متراکم
densify U متراکم کردن
compact U متراکم کردن
compacted U متراکم کردن
compacts U متراکم کردن
compressed air U هوای متراکم
comperssion capacitor U خازن متراکم
incompact U غیر متراکم
compacting U متراکم کردن
massy U متراکم غلیظ
supercharge U متراکم کردن مقدماتی
gas compressor U متراکم کننده هوا
pack U متراکم کردن فشردن
clog U متراکم وانباشته کردن
heavily overcast U ابری متراکم [هواشناسی]
packs U متراکم کردن فشردن
clogs U متراکم وانباشته کردن
clogged U متراکم وانباشته کردن
eluvium U خاک باداورده و متراکم
soil consolidation U متراکم کردن خاک
condensed mercurytemperature U دمای جیوه متراکم
cumulous U مانند ابرهای متراکم
data aggregate U متراکم سازی داده ها
supercharger U پیش متراکم کننده
trust fund U وجوه متراکم شده
data compression U متراکم سازی داده ها
compressed gas cylinder U سیلندر محتوی گاز متراکم
compaction U فشرده سازی متراکم کردن
laminated product U تولید ماده متراکم متورق
coke pusher U دستگاه متراکم کننده ذغال کک
wilson cloud U نوعی ابر غلیظ و متراکم
air compresser U دستگاهی که هوا را متراکم میکند
over consolidated clay U خاک رس متراکم شده باپیشفشردگی
cumulus U ابر متراکم و روی هم انباشته
grouter U دستگاه متراکم کننده سیمان
planosol U گل سفید نرم و متراکم فلات
accumulates U روی هم گذاشتن متراکم کردن
accumulating U روی هم گذاشتن متراکم کردن
accumulate U روی هم گذاشتن متراکم کردن
compression U بهم فشردگی متراکم سازی
cumuli U ابر متراکم و روی هم انباشته
incompressibly U بطوریکه نتوان متراکم یا خلاصه نمود
chert U نوعی سنگ چخماق که ریزدانه و متراکم است
liquidated U سهام
liquidate U سهام
stocked U سهام
liquidates U سهام
holding U سهام
stock U سهام
secular trend U سهام
portfolios U سهام
portfolio U سهام
liquidating U سهام
charge neutrality U تساوی تقریبی ذرات مثبت ومنفی در شارههای متراکم
glomerule U خوشه متراکم ازمویرگهای کوچک و بافتهای حیوانی و غیره
deferred share U سهام موجل
stock exchange U بورس سهام
privileged shares U سهام ممتاز
stock exchanges U بورس سهام
debenture stock U سهام قرضه
ordinary share U سهام معمولی
conversion of shares U تبدیل سهام
preferential shares U سهام ممتازه
preferred shares U سهام مقدم
preferred shares U سهام ممتاز
preference shares U سهام ممتازه
growth stocks U سهام پر سود
preference shares U سهام ممتاز
inscribed stock U سهام نامدار
inscribed stock U سهام با اسم
joint shares U سهام مشترک
blue-chip U سهام مرغوب
gilt edged shares U سهام ممتازه
general stock U سهام عمومی
savings bond U سهام قرضه
dividened U سود سهام
registered shares U سهام بانام
fixed portion U سهام معینه
propertied U سهام دار
preferred stock U سهام ممتازه
ordinary share U سهام عادی
bourse [in a non-English-speaking country] U بورس سهام
dividend U سود سهام
bearer shares U سهام بی نام
bank stock U سهام بانک
to buy into U سهام خریدن در
holding U دارائی سهام
government stock U سهام دولت
stock exchange U بورس سهام
blue chip U سهام مرغوب
bourse U بازار سهام
dividends U سود سهام
stock U سهام سرمایه
stocked U سهام سرمایه
share warrant U گواهینامه سهام
PR U سهام ممتاز
stock_broker U دلال سهام
common stock U سهام عادی
bullish stocks U سهام رو به ترقی
common stocks U سهام عادی
ordinary shares U سهام عادی
stock broker U دلال سهام
roller U دستگاهی که جهت متراکم کردن لایههای خاک از ان استفاده میشود
provident fund U وجوه متراکم شده برای تامین مالی دوره بازنشستگی
rollers U دستگاهی که جهت متراکم کردن لایههای خاک از ان استفاده میشود
whack up U تقسیم به سهام کردن
non cash shares U سهام غیر نقدی
inscribed stock U سهام ثبت شده
stock markets U بورس سهام وارز
interim dividend سود موقتی سهام
loan holder U دارنده سهام وام
interim dividend U سود سهام موقتی
stockbroker U دلال سهام شرکتها
national dividend U سود سهام ملی
stockbrokers U دلال سهام شرکتها
unissued shares U سهام منتشر نشده
stock market U بورس سهام وارز
specialties U سهام با قیمت ویژه
subscriber of shares U پذیره نویس سهام
break in share prices U کاهش قیمت سهام
revenue U درامد سود سهام
stock trading U خرید و فروش سهام
brokerage U کارمزد خرید سهام
share holding U سرمایه گذاری در سهام
common stock U سهام معمولی شرکت
action U سهم سهام شرکت
actions U سهم سهام شرکت
margin U میزان سود سهام
provisional scrip U تصدیق موقت سهام
share certificate U گواهی مالکیت سهام
fixed stock U مالک انحصاری سهام
margins U میزان سود سهام
cumulo nimbus U ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
to have a holding in a company U در شرکتی دارائی سهام داشتن
to declare a divident U سود سهام را اعلان کردن
share list U صورت بهای سهام شرکتها
premium statement U صورت اضافه ارزش سهام
paid in cash share U سهام نقدا" پرداخت شده
closing prices U قیمت سهام درپایان روز
collection of premiums U وصول اضافه ارزش سهام
funded U تنخواه قرضه دولتی سهام
secular trend U سهام تجارتی وگواهی نامه ان ها
divided warrant U حواله پرداخت سود سهام
exdividend U بدون سود اینده سهام
subscribing U پذیره نویسی کردن سهام
subscribes U پذیره نویسی کردن سهام
forfeiture of premiums U ضرر اضافه ارزش سهام
fund U تنخواه قرضه دولتی سهام
subscribe U پذیره نویسی کردن سهام
grangers U سهام راه اهن غله
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com