English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (33 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vector U راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن
vectors U راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
landing approach U مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
path of flight U مسیر هواپیما
vector U مسیر ناوبری هواپیما
vectors U مسیر ناوبری هواپیما
bank angle U سراشیب مسیر هواپیما
aircraft plotter U وسیله ترسیم مسیر هواپیما
intended track U مسیر تعیین شده هواپیما
turns U تغییر زاویهای مسیر هواپیما
turn U تغییر زاویهای مسیر هواپیما
aircraft vectoring U کنترل مسیر سمتی هواپیما
air plot U رسم مسیر هواپیما در روی نقشه
intended track U مسیر پیش بینی شده هواپیما
acceleration error U اشتباه مسیر هواپیما دراثرتغییر سرعت
asymmetrical sweep U باد انحرافی لغزش هواپیما از مسیر
turn and slip U زاویه دور زدن و لغزش مسیر هواپیما
turn in point U نقطه چرخش هواپیما ازمسیر تقرب در مسیر تک
homing station U ایستگاه ردیاب دستگاههای هدایت مسیر هواپیما
controls U وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
control U وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
controlling U وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
crab angle U زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
inbound traffic U مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
true track U تصویر زاویه بین شمال واقعی و مسیر هواپیما روی زمین
automatic trim U روش کنترل خودکار لغزش یاانحراف جانبی هواپیما ازروی مسیر
holding pattern U کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
reopening U دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopen U دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopened U دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopens U دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
awaiting aircraft availability U زمان تحت تعمیر بودن هواپیما
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
glide path U مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
green flag U پرچم ازاد بودن مسیر مسابقه اتومبیلرانی
target pattern U شکل هدف مسیر تک هواپیما به هدف
come round U بازگشتن
come back U بازگشتن
reoccurrence U بازگشتن
reoccurring U بازگشتن
untread U برگشتن بازگشتن
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
retreated U عقب نشینی اجباری بازگشتن
retreating U عقب نشینی اجباری بازگشتن
retreat U عقب نشینی اجباری بازگشتن
retreats U عقب نشینی اجباری بازگشتن
automatic pilot U وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilots U وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
air plot wind velocity U سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
approach U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approaches U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approached U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
peregrinate U سرگردان بودن اواره بودن در کشور خارجی اقامت کردن
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
contain U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contains U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contained U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
fasts U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted U سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
to mind U مراقب بودن [مواظب بودن] [احتیاط کردن]
lane U مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes U مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
switched network backup U انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
groove U خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
multithread U طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
grooves U خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
ball cushion U دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
crane rail U مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
crossest U تقاطع کردن برخورد کردن قطع کردن یک مسیر
crosser U تقاطع کردن برخورد کردن قطع کردن یک مسیر
cross U تقاطع کردن برخورد کردن قطع کردن یک مسیر
crosses U تقاطع کردن برخورد کردن قطع کردن یک مسیر
jigs U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jig U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
monitors U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitored U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitor U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
cocooning U رنگ کردن هواپیما
crash-landed U سقوط کردن هواپیما
crash-land U سقوط کردن هواپیما
crash-landing U سقوط کردن هواپیما
crash U سقوط کردن هواپیما
crashed U سقوط کردن هواپیما
change over U عوض کردن [هواپیما]
crashes U سقوط کردن هواپیما
crashing U سقوط کردن هواپیما
crash-lands U سقوط کردن هواپیما
crashingly U سقوط کردن هواپیما
crash land U سقوط کردن هواپیما
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
path sweeping U پاک کردن مسیر
track U تعقیب مسیر کردن
staking U پیاده کردن مسیر
direction U مسیر هدایت کردن
setting out U پیاده کردن مسیر
tracked U تعقیب مسیر کردن
taxiway U مسیر تاکسی کردن
tracks U تعقیب مسیر کردن
turn off guidance U راهنمای تاکسی کردن هواپیما
aborting U سقوط کردن موشک یا هواپیما
aborts U سقوط کردن موشک یا هواپیما
aborted U سقوط کردن موشک یا هواپیما
take off U برداشتن پرواز کردن هواپیما
abort U سقوط کردن موشک یا هواپیما
tracked U دنبال کردن یک مسیر به درستی
tracks U دنبال کردن یک مسیر به درستی
track U دنبال کردن یک مسیر به درستی
routes U مسیر چیزیرا تعیین کردن
route U مسیر چیزیرا تعیین کردن
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
picketing U شیرجه کردن هواپیما یا هلی کوپتر
airlifting U بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
airlift U بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
airlifts U بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
cocooning U اب بندی کردن درز وسایل هواپیما
airlifted U بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
steering U روانه کردن راندن ناو یا هواپیما یاخودرو
aircraft arresting reset unit U وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
ramp U محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
ramps U محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
wrecks U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wrecking U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
parking U پارک کردن هواپیما یا وسیله توقفگاه خودرو
wreck U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
summit U حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summits U حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
transit route U مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
midcourse guidance U هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
balisage U مشخص کردن مسیر جاده باچراغهای راهنما
stabilization U برقرار کردن تعادل یاثبات گلوله در مسیر
aircraft turn around U اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
bow line U نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
meandering U پیچ وخم داشتن مسیر پیچیدهای را طی کردن چماب
meandered U پیچ وخم داشتن مسیر پیچیدهای را طی کردن چماب
meander U پیچ وخم داشتن مسیر پیچیدهای را طی کردن چماب
meanders U پیچ وخم داشتن مسیر پیچیدهای را طی کردن چماب
monroe effect U اصل مونرو متمرکز کردن نیروهای انفجاری در یک مسیر
maeander U پیچ وخم داشتن مسیر پیچیدهای را طی کردن چماب
lead the way <idiom> U جلو رفتن ونشان دادن مسیر،راهنماییی کردن
bail out U به قید کفیل ازاد کردن و شدن با پاراشوت از هواپیما پریدن
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
base of trajectory U تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
fire lane U مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
ranges U تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
range U تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
transfer loader U دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
ranged U تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
to jink [colloquial] [British English] U در دویدن [راه رفتن] [رانندگی کردن] ناگهان مسیر را تغییر دادن
staging base U پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
steadied U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying U مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
dog leg U شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
plotted U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots U تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
muff U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffing U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffed U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffs U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
live up to <idiom> U طبق خواسته کسی عمل کردن ،موافق بودن با ،سازش کردن با
point of no return U نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
parallelling U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
parallelled U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
paralleling U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
paralleled U برابر بودن مانند کردن تشبیه کردن پارالل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com