Total search result: 201 (23 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
alternating current U |
جریان الکتریکی که مقدار آن در زمان به ترتیب تغییر میکند و به صورت سینوسی است |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
current U |
جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند |
 |
 |
currents U |
جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند |
 |
 |
current U |
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد |
 |
 |
currents U |
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد |
 |
 |
printers U |
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند |
 |
 |
printer U |
وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند |
 |
 |
watts U |
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود |
 |
 |
watt U |
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود |
 |
 |
commutation U |
تغییر جهت پی در پی جریان در سیم پیچهای دستگاههای الکتریکی |
 |
 |
batteries U |
وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند |
 |
 |
battery U |
وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند |
 |
 |
duble option U |
خیار مشتری و بایع در موردتغییر دادن مقدار ثمن و مبیع در صورت تغییر ارزش پول |
 |
 |
switched U |
وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند |
 |
 |
switch U |
وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند |
 |
 |
switches U |
وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند |
 |
 |
bitmap U |
تصویری که پیکسل ها با عوض کردن مقدار بیت ذخیره شده تغییر میکند |
 |
 |
voltages U |
وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند |
 |
 |
voltage U |
وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند |
 |
 |
account U |
بررسی مقدار زمان و منابعی که هر کاربر شبکه یا سیستم Online استفاده میکند |
 |
 |
positive U |
اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند |
 |
 |
sinusoidal current U |
جریان سینوسی |
 |
 |
electromagnet U |
اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی |
 |
 |
dynamic U |
حرف کامپیوتری یا متن ویدیویی که در صورت لزوم تغییر میکند |
 |
 |
dynamically U |
حرف کامپیوتری یا متن ویدیویی که در صورت لزوم تغییر میکند |
 |
 |
gains U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
 |
 |
gained U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
 |
 |
gain U |
افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی |
 |
 |
electrodynamics U |
شاخهای از علم فیزیک که درباره اثرات جریان برق برمعناطیس یا روی جریانهای الکتریکی دیگر یاروی خودشان بحث میکند |
 |
 |
electronic U |
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند |
 |
 |
reflected code U |
سیستم کد گذاری که نمایش دو رویت اعداد دهی با یک بیت در زمان از یک عدد به بعدی تغییر میکند |
 |
 |
fet U |
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت |
 |
 |
schedules U |
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره |
 |
 |
scheduled U |
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره |
 |
 |
schedule U |
ترتیب انجام کارها یا ترتیب اختصاص زمان CPU برای پردازش در سیستم چند کاربره |
 |
 |
electrostatic U |
ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی |
 |
 |
PSU U |
مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی |
 |
 |
gray code U |
سیستم کدگذاری که نمایش دودویی اعداد ورودی فق با یک بیت از یک عدد به عدد دیگر در زمان تغییر میکند |
 |
 |
room circuit U |
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز |
 |
 |
amps U |
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد |
 |
 |
ampere U |
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد |
 |
 |
amp U |
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد |
 |
 |
shift keys U |
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ |
 |
 |
shift key U |
که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ |
 |
 |
hangover U |
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است |
 |
 |
hangovers U |
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است |
 |
 |
hardest U |
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند |
 |
 |
harder U |
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند |
 |
 |
hard U |
یچی که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند که CPU و تمام وسایل را تنظیم مجدد میکند |
 |
 |
unclocked U |
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت |
 |
 |
retour sans protet U |
اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند |
 |
 |
dielectric resistance U |
مقدار مقاومت دی الکتریکی |
 |
 |
checksum U |
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند |
 |
 |
check total U |
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند |
 |
 |
instantaneous voltage U |
مقدار لحظهای فشار الکتریکی |
 |
 |
circuit U |
جریان الکتریکی |
 |
 |
circuits U |
جریان الکتریکی |
 |
 |
fm U |
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation |
 |
 |
cache U |
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند |
 |
 |
cache memory U |
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند |
 |
 |
caches U |
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند |
 |
 |
chronologically U |
به ترتیب زمان یا تاریخ |
 |
 |
terminate and stay resident program U |
برنامهای که در حافظه اصلی خود را بار میکند و در صورت دریافت آنرا اجرا میکند |
 |
 |
intensity of current U |
شدت جریان الکتریکی |
 |
 |
electric current intensity U |
شدت جریان الکتریکی |
 |
 |
electric arc current U |
جریان قوس الکتریکی |
 |
 |
isolates U |
به صورت الکتریکی |
 |
 |
isolating U |
به صورت الکتریکی |
 |
 |
isolate U |
به صورت الکتریکی |
 |
 |
TCP U |
مین میکند. این پروتکل داده ها را به صورت بسته در می آورد و خطای آنها را بررسی میکند |
 |
 |
scanners U |
وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست |
 |
 |
scanner U |
وسیله دستی که حاوی یک ردیف از سلولهای نوری- الکتریکی است و وقتی روی تصویر حرکت میکند آنرا به داده تبدیل میکند که توسط کامپیوتر قابل تغییراست |
 |
 |
to shuntan electric current U |
یک جریان الکتریکی رامنحرف ساختن |
 |
 |
variable area nozzle U |
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند |
 |
 |
d/a converter U |
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند |
 |
 |
dac U |
مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند |
 |
 |
conducts U |
جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده |
 |
 |
transformator U |
الت تبدیل شکل جریان الکتریکی |
 |
 |
conduct U |
جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده |
 |
 |
conducted U |
جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده |
 |
 |
conducting U |
جاری شدن جریان الکتریکی در یک ماده |
 |
 |
anti- U |
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند |
 |
 |
assignment U |
عمل تغییر نوع یک مقدار |
 |
 |
assignments U |
عمل تغییر نوع یک مقدار |
 |
 |
milliampere U |
اندازه جریان الکتریکی معادل یک هزارم آمپر |
 |
 |
ma U |
اندازه جریان الکتریکی معادل یک میلیونیوم آمپر |
 |
 |
mas U |
اندازه جریان الکتریکی معادل یک میلیونیوم آمپر |
 |
 |
work load U |
مقدار کار در واحد زمان |
 |
 |
part U |
قالب زمان معروف برای ترتیب استاندارد MIDI |
 |
 |
pyroelectricity U |
ایجاد قطب الکتریکی در بلورهابوسیله تغییر حرارت |
 |
 |
saving function U |
صورت مقدار پس انداز درامدشخص |
 |
 |
ca U |
Arrangment Connecting ارایش و ترتیب به صورت پیوندی و متصل |
 |
 |
gresham's law U |
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند |
 |
 |
current displacement U |
تغییر جریان |
 |
 |
induced U |
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات |
 |
 |
induce U |
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات |
 |
 |
inducing U |
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات |
 |
 |
induces U |
1-تولید جریان الکتریکی در هستهای از سیم با تاثیر الکترومغناطیسی . 2-اثبات |
 |
 |
transmission U |
اندازه گیری مقدار داده در زمان مشخص |
 |
 |
transmissions U |
اندازه گیری مقدار داده در زمان مشخص |
 |
 |
adapter U |
کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد |
 |
 |
base flow U |
مقدار جریان ابی که رودخانه در حالت غیرسیلابی دارد |
 |
 |
orifice meter U |
روزنهای که مقدار جریان اب بوسیله ان اندازه گرفته میشود |
 |
 |
polarity U |
بیان اینکه نقط های منبع یا collector جریان الکتریکی است . |
 |
 |
polarities U |
بیان اینکه نقط های منبع یا collector جریان الکتریکی است . |
 |
 |
scans U |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
 |
 |
scan U |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
 |
 |
scanned U |
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند |
 |
 |
static U |
که در زمان تغییر نمیکند. 2- |
 |
 |
rheological <adj.> U |
علم مطالعه تغییر شکل و جریان ماده |
 |
 |
night effect U |
تاثیرات تغییر جریان مغناطیسی در شب |
 |
 |
impluse period U |
زمان تناوب ضربه جریان |
 |
 |
transfigures U |
تغییر صورت دادن |
 |
 |
transfigured U |
تغییر صورت دادن |
 |
 |
transfigure U |
تغییر صورت دادن |
 |
 |
transfiguring U |
تغییر صورت دادن |
 |
 |
universal motor U |
موتور الکتریکی که با دی سی و هم ا سی کار میکند |
 |
 |
rheology U |
علم جریان و تغییر شکل ماده |
 |
 |
brake specific fuel consumption U |
مقدار سوخت مصرف شده درواحد زمان برای تولید واحدقدرت |
 |
 |
interference U |
محاسبه داده طبق میدانهای مغناطسی که به صورت الکتریکی تولید شده اند |
 |
 |
surging U |
تغییر ناگهانی و موقتی ولتاژبا جریان در یک مدار |
 |
 |
terminator U |
مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2- |
 |
 |
volts U |
واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود |
 |
 |
volt U |
واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود |
 |
 |
NIC U |
تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد |
 |
 |
buzzer U |
وسیله الکتریکی که صدای بلند ایجاد میکند |
 |
 |
buzzers U |
وسیله الکتریکی که صدای بلند ایجاد میکند |
 |
 |
charge U |
وسیله الکترونیکی که با بار الکتریکی کار میکند |
 |
 |
charges U |
وسیله الکترونیکی که با بار الکتریکی کار میکند |
 |
 |
to reinvent the wheel <idiom> U |
هدر مقدار زیادی از زمان و یا تلاش در ساختن چیزی که قبلا وجود داشته. |
 |
 |
circulating U |
چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند |
 |
 |
table of precedence U |
صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند |
 |
 |
income elasticity of demand U |
تغییر مقدار تقاضابرای یک کالا درنتیجه درامدمصرف- کننده . فرمول کشش درامدی تقاضا : q/I *dI / dq = E |
 |
 |
Time and tide wait for no man . <proverb> U |
زمان و جریان آب هرگز منتظر کسى نمى مانند. |
 |
 |
microphone U |
وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند |
 |
 |
microphones U |
وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند |
 |
 |
loudspeaker U |
وسیله الکترومغناطیسی که سیگنالهای الکتریکی را به صوتی تبدیل میکند |
 |
 |
modes U |
روش ارسال داده به صورت یک بایت در هر زمان |
 |
 |
mode U |
روش ارسال داده به صورت یک بایت در هر زمان |
 |
 |
worded U |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
 |
 |
word U |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
 |
 |
word wrap U |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
 |
 |
wraparound U |
سیستم در برنامه کاربردی ویرایش یا کلمه پرداز که در آن لازم نیست اپراتور انتهای خط را مشخص کند, و پیاپی تایپ میکند و خود برنامه کلمات را جدا میکند و به صورت یک متن خط به خط درمی آورد |
 |
 |
continuous flow oxygen system U |
سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت پیوسته میباشد |
 |
 |
string U |
سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند |
 |
 |
long run U |
مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه |
 |
 |
defaults U |
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد |
 |
 |
defaulting U |
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد |
 |
 |
default U |
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد |
 |
 |
defaulted U |
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد |
 |
 |
velocity gradiant U |
میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان |
 |
 |
decalescence point U |
دمایی که در ان تغییر شکل کریستالی در فولاد صورت میگیرد |
 |
 |
magnetic U |
قطعه الکترومغناطیسی که سیگنالهای الکتریکی را به میدان مغناطیسی تبدیل میکند |
 |
 |
short run U |
زمان موقت مدتی که در طی ان مقدارتولید یک کالا را نمیتوان تغییر داد |
 |
 |
diode U |
دیور نیمه هادی که در صورت اعمال جریان نور منتشرمیکند |
 |
 |
ring U |
تویولوژی شبکه که در آن سیم پیچی به ترتیب ایستگاههای کاری را بهمم وصل میکند |
 |
 |
formats U |
فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند |
 |
 |
format U |
فرآیندی که الگوی فیزیکی و ترتیب شیارها و سکتورهای روی دیسک را مشخص میکند |
 |
 |
kilo U |
اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه منتقل میکند |
 |
 |
kilos U |
اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه منتقل میکند |
 |
 |
faceted code U |
یات یک موضوع را بیان میکند با انتساب دادن به هر یک یک مقدار |
 |
 |
significantly U |
یاتی درباره یک موضوع بیان میکند , با انتساب مقدار به هر یک |
 |
 |
significant U |
یاتی درباره یک موضوع بیان میکند , با انتساب مقدار به هر یک |
 |
 |
inclusive or U |
اپراتور بولی که مقدار جدول صحت را بیان میکند |
 |
 |
Kbps U |
اندازه مقدار داده که یک وسیله هر ثانیه ارسال میکند |
 |
 |
ripple through effect U |
نتایج یا تغییرات یا خطاهای صفحه گسترده که به عنوان نتیجه یک مقدار تغییر یافته در یک خانه فاهر میشود |
 |
 |
greshams law U |
را از جریان خارج میکند |
 |
 |
sensor U |
وسیله نوری الکتریکی که با توجه به میزان نور سیگنال تولید میکند |
 |
 |
disposition U |
صورت بندی وضع گسترش موضع گرفتن تغییر مکان |
 |
 |
fixes U |
برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود |
 |
 |
fix U |
برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود |
 |
 |
it is of variable length U |
طول ان تغییر میکند |
 |
 |
defaults U |
مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد |
 |
 |
defaulted U |
مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد |
 |
 |
default U |
مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد |
 |
 |
defaulting U |
مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد |
 |
 |
personal U |
ترتیب یکتای ارقام که یک کاربر را برای تامین اجازه دستیابی به سیستم مشخص میکند. |
 |
 |
decibel U |
واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند |
 |
 |
decibels U |
واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند |
 |
 |
half life period U |
مدت زمان لازم برای فعالیت یک ماده رادیواکتیو است که به نصف مقدار اولیه خود کاهش یابد |
 |
 |
pitches U |
دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی |
 |
 |
pitch U |
دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی |
 |
 |
autos U |
توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع |
 |
 |
auto U |
توانایی کامپیوتر برای مقدار دهی اولیه و بار کردن مجدد سیستم عامل در صورت بروز خرابی یا قط ع |
 |
 |
demand oxygen system U |
سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت تناوبی و همزمان با تنفس شخص باشد |
 |
 |
escape character U |
ترتیب ارسال کد که به گیرنده اعلام میکند که حروف مقابل کمکی برای اعمال کنترلی هستند |
 |
 |
interface U |
یچ بسته که با جریان داده کار میکند |
 |
 |
interfaces U |
یچ بسته که با جریان داده کار میکند |
 |
 |
switching U |
خط و مدار ارتباطی که در صورت نیاز ایجاد میشود و تا زمان لازم باقی می ماند |
 |
 |
soft U |
کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند |
 |
 |
continuous U |
سیگنال آنالوگ که پیاپی تغییر میکند |
 |
 |
controllable cost U |
هزینهای که بر حسب مقدارتولید تغییر میکند |
 |
 |
softest U |
کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند |
 |
 |
softer U |
کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند |
 |
 |
full U |
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند |
 |
 |
fullest U |
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند |
 |
 |
mean U |
متوسط زمان که وسیلهای عمل میکند |
 |
 |
meaner U |
متوسط زمان که وسیلهای عمل میکند |
 |
 |
meanest U |
متوسط زمان که وسیلهای عمل میکند |
 |
 |
case U |
دستور برنامه نویسی که به نقاط مختلف جهش میکند بر حسب مقدار داده |
 |
 |
cases U |
دستور برنامه نویسی که به نقاط مختلف جهش میکند بر حسب مقدار داده |
 |