English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 15 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
isolating U مجزا کردن
isolating U سوا کردن
isolating U درقرنطینه نگاهداشتن
isolating U تنهاگذاردن
isolating U منفرد کردن
isolating U عایق دار کردن
isolating U جداکردن
isolating U ایزوله
isolating U فضای ذخیره سازی که مستقیما از طرف برنامه کاربر قابل دسترسی نیست و آنرا از حذف ناگهانی در امان نگه می دارد
isolating U 1-جدا کردن چیزی از سیستم . 2-جدا کردن
isolating U به صورت الکتریکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
isolating switch U کلید بی بار
isolating switch U کلید جداکننده
isolating switch U کلید ترنر
isolating stop valve U شیر جدا کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com