English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 161 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stage U یکی از چند نقط ه در یک فرآیند
stages U یکی از چند نقط ه در یک فرآیند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
indexing U فرآیند ساخت و ذخیره سازی لیستی از رکوردها
activate U آغاز یک فرآیند یا آغاز کار یک وسیله
activated U آغاز یک فرآیند یا آغاز کار یک وسیله
activates U آغاز یک فرآیند یا آغاز کار یک وسیله
activating U آغاز یک فرآیند یا آغاز کار یک وسیله
exit U در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
exits U در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
session U 1-زمان یک کار. 2-مدت زمانی که برنامه یا فرآیند اجرا میشود یا فعال است
sessions U 1-زمان یک کار. 2-مدت زمانی که برنامه یا فرآیند اجرا میشود یا فعال است
enable U استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
enabled U استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
enables U استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
enabling U استفاده ازسیگنال الکترونیکی برای آغاز فرآیند یا دستیالی به یک تابع روی قطعه یا مدار
stop U دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
stopped U دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
stopping U دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
stops U دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
halt U فرآیند را متوقف میکند.
halted U فرآیند را متوقف میکند.
halts U فرآیند را متوقف میکند.
cancel U متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
cancelling U متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
cancels U متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
background U فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
backgrounds U فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
statement U 1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statements U 1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
regulate U کنترل فرآیند
regulated U کنترل فرآیند
regulates U کنترل فرآیند
regulating U کنترل فرآیند
document U نوشتن شرح یک فرآیند
documented U نوشتن شرح یک فرآیند
documenting U نوشتن شرح یک فرآیند
static U چاپ وضعیت سیستم پس از خاتمه فرآیند
execution U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
flag U فرآیند یا وضعیت یا موقعیتی که یک پرچم را تنظیم میکند
flags U فرآیند یا وضعیت یا موقعیتی که یک پرچم را تنظیم میکند
schema U شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
schemata U شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
check U خطا یا توقف کوچک در فرآیند
checked U خطا یا توقف کوچک در فرآیند
checks U خطا یا توقف کوچک در فرآیند
deterministic U نتیجه فرآیند که بستگی به موقعیتهای اولیه ورودی ها دارد
congestion U وضعیتی که در آن نیازهای ارتباطی یا فرآیند ها بیشتر از توانایی مستقیم باشد
relevance U 1-روش ارتباط چیزی با دیگری .2-اهمیت چیزی دریک موقعیت یا فرآیند
simultaneous U دو یا چند فرآیند که همزمان اجرا شوند
framework U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
frameworks U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
sequence U کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
sequences U کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
quiescent U وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد
deposition U فرآیند پوشاندن
depositions U فرآیند پوشاندن
inhibit U توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
inhibits U توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
maintenance U فرآیند بهنگام سازی فایل با تغییر دادن یا اضافه کردن یا حذف ورودی ها
operator U مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند
operators U مجموعه عملیات که اپراتور انجام میدهد تا ماشین یا فرآیند درست کار کند
execute U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executed U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executes U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executing U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
propagate U خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
propagate U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated U خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
propagated U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagates U خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
propagates U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating U خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
propagating U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
jam U توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
jammed U توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
jams U توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
master U آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
mastered U آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
masters U آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
analysis U بررسی یک فرآیند یا سیستم برای اینکه آیا میتواند کاراتر باشد
decay U فرآیند سیگنال
decayed U فرآیند سیگنال
decaying U فرآیند سیگنال
decays U فرآیند سیگنال
indicator U چیزی که وضعیت فرآیند را نشان دهد. معمولا با صورت یا نور
normalization U فرآیند یا داده نرمال
hunting U فرآیند جستجوی رکورد داده در یک فایل
sensor U وسیله الکترونیکی که یک خروجی با توجه به وضعیت یا موقعیت فیزیکی فرآیند ایجاد کند.مراجعه شود به TRANSDUCER
cam U استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
cams U استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
technical U مربوط به ماشین یا فرآیند خاص
failure U شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
failures U شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
finish U انتهای فرآیند یا تابع
finishes U انتهای فرآیند یا تابع
recognition U فرآیند تشخیص خط وط یا نشانه ها یا الگو ها به صورت نوری
scan U فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scanned U فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scans U فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
level U استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
leveled U استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
levelled U استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
Other Matches
real time U مدل کامپیوتری یک فرآیند که به هر فرآیند در زمانه مشابه با فرآیند واقعی اجرا میشود
dynamically U توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
dynamic U توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
asynchronous U 1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
flow diagram U شرح فرآیند
flowchart U شرح فرآیند
phases U بخشی از فرآیند بزرگتر
phased U بخشی از فرآیند بزرگتر
phase U بخشی از فرآیند بزرگتر
initialization U فرآیند مقداردهی اولیه
selection U عمل یا فرآیند انتخاب
selections U عمل یا فرآیند انتخاب
inherited error U خطایی در فرآیند یا عمل قبلی
pagination U فرآیند تقسیم متن به صفحاتی
microinstruction U که عملیات ALU را در فرآیند کنترل میکند
pause key [کلیدی که موقتا فرآیند را قطع میکند]
processes U کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
process U کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
process U که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
process U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
c U استفاده مشابه از کامپیوتر و سایر اجزا در فرآیند
cancellation U عمل متوقف کردن فرآیند شروع شده
processes U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
processes U که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
coordination U سازماندهی کارهای پیچیده همزمان کردن دو یا چند فرآیند
products U محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
flow diagram U نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
enhancer U وسیله یا نرم افزاری که یک فرآیند یا محصول را بهبود می بخشد
quantize U اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند
flowchart U نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
mastering U فرآیند تبدیل داده تمام شده به دیسک اصلی
product U محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
levels U استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
redirecting U فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
redirect U فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
redirects U فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
redirected U فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
cycles U تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycle U تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
event driven U برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
cycled U تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
searchingly U فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searches U فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searched U فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
search U فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
fix U 1-فرآیندی که در آن هر عمل در یک زمان مشخص انجام میشود. 2-عملیاتی در یک فرآیند که همان با ساعت هستند
deallocate U آزاد کردن منبعی که به یک کار یا فرآیند یا رسانه جانبی اختصاص داده شده است
fixes U 1-فرآیندی که در آن هر عمل در یک زمان مشخص انجام میشود. 2-عملیاتی در یک فرآیند که همان با ساعت هستند
advisory lock U قفلی که فرآیند روی یک قسمت از فایل می گذارد تا سایر فرآیندها به آن داده دستیابی نداشته باشند
cycle U 1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
conversion tables U جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست
cycles U 1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycled U 1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
initialize U تنظیم مقادیر یا پارامترها یا خط وط کنترلی به مقادیر اولیه اش تا امکان شروع مجدد برنامه یا فرآیند را بدهد
hottest U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hotter U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hot U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
quick format U که تمام داده موجود روی فلاپی دیسک را در حین فرآیند فرمت پاک نمیکند, از فرمت کامل سریع تر است و امکان ترسیم داده را میدهد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com