Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
micronucleus
U
یکی از دوهسته کوچکتر مرکزی مژه داران که رویش جانور را تحت کنترل دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ctenophoran
U
وابسته بشانه داران جانور شانه دار
paching central
U
سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
central control panel
U
تابلوی مرکزی کنترل
centralized
U
آنچه در یک موقعیت مرکزی قرار دارد
partition
U
فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است
partitions
U
فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است
shoot
U
رویش انشعابی رویش شاخه
shoots
U
رویش انشعابی رویش شاخه
coaxed
U
کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
co axial cable
U
کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxing
U
کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxes
U
کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coax
U
کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
processor
U
ریزپردازنده جدا در سیستم که حاوی توابع خاصی تحت کنترل پردازنده مرکزی است
absolute address
U
کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اجرا میشود و فقط به مقادیر و آدرسهای مطلق نیاز دارد.
clusters
U
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster
U
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster bomb
U
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster bombs
U
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
attached processor
U
ریز پردازنده جدا در سیستم که تحت کنترل واحد پردازش مرکزی توابع خاصی را انجام میدهد
routing
U
مشخص کردن یک مسیر مناسب برای پیام از شبکه , روش جدید مسیریابی داده به کامپیوتر مرکزی وجود دارد
basic
U
سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
basics
U
سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
slaved
U
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slaves
U
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slaving
U
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
slave
U
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود
holding company
U
شرکتی که سایر شرکتها را تحت کنترل دارد
BSI
U
سازمانی که طراحی و کنترل استانداردهای انگلیس را برعهده دارد
MISD
U
معماری کامپیوتر موازی که یک AW و باس داده با تعدادی واحد کنترل دارد
multiple
U
معماری کامپیوتر موازی که یک ALU و باس داده و چندین واحد کنترل دارد
epizoic
U
زندگی کننده روی بدن جانور انگل جانور
wake up
U
کد وارد شدن در ترمینال راه دور برای بیان به کامپیوتر مرکزی که مقصد وارد شدن به آن محل را دارد
scroll
U
که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
answering machine
U
نرم افزار کاربردی روی یک کامپیوتر شخصی که مودمی را که در ارسال صوت را بر عهده دارد کنترل میکند
answering machines
U
نرم افزار کاربردی روی یک کامپیوتر شخصی که مودمی را که در ارسال صوت را بر عهده دارد کنترل میکند
scrolls
U
که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
communism
U
کمونیسم نظام اقتصادی مبتنی براندیشههای مارکسیستی که مالکیت و ابزار تولید عمومی و در کنترل دولت قرار دارد
cpu time
U
مقدار زمانی که توسط پردازش مرکزی به اجرای دستورالعملهای برنامه اختصاص داده میشود زمان واحد پردازشگر مرکزی
central
U
متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
zoo ecology
U
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
headquarters
U
شعبه مرکزی اداره مرکزی
cascade control
U
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
local area network
U
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
scalar
U
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
ctenophore
U
شانه داران
farmers
U
مزرعه داران
arthropoda
U
بند داران
vertebrata
U
مهره داران
ctenophora
U
شانه داران
moneyed interest
U
پول داران
the faithful
U
ایمان داران
proboscidean or ian
U
خرطوم داران
men of property
U
ملک داران
thallophyte
U
از جنس ریسه داران
riflecorps
U
تفنگ داران داوطلب
joint tenants
U
اجاره داران مشترک
euciliate
U
مژه داران حقیقی
intervertebral
U
بین مهره داران
centrum
U
مرکز بدن مهره داران
proboscidean
U
وابسته بخرطوم داران عاجدار
proboscidian
U
وابسته بخرطوم داران عاجدار
class q allotment
U
کسورات حق مسکن درجه داران
naris
U
سوراخ بینی مهره داران
troop housing
U
کوی درجه داران یا افراد
germination
U
رویش
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
Wall Street
U
مرکز بانکها و سرمایه داران نیویورک
toe
U
انگشت پای مهره داران جای پا
toes
U
انگشت پای مهره داران جای پا
gigas
U
رویش بلند تر
extroversion
U
رویش برونی
excrescence
U
رویش ناهنجار
intergrowth
U
رویش توام
growing point
U
نقطه رویش
ingrowth
U
رویش درونی
excrescency
U
رویش ناهنجارنسوج
excrescences
U
رویش ناهنجار
ovular growth
U
رویش تخمک
vegetive
U
رویش کننده
orthotropism
U
رویش عمودی
mushroom growth
U
رویش تند
premaxilla
U
استخوان جلو ارواره زیرین مهره داران
germinative
U
وابسته به رویش تخم
cockles
U
رویش زگیل مانند
She is on familiar (intimate) terms with me.
U
با من رویش باز است
pubescence
U
رویش مو درپشت زهار
extrovert
U
دارای رویش برونی
antiplant agent
U
عامل ضد رویش گیاهان
cockle
U
رویش زگیل مانند
herbicides
U
مواد ضد رویش گیاه
herbicide
U
مواد ضد رویش گیاه
vegetative
U
روینده رویش کننده
extroverts
U
دارای رویش برونی
reefers
U
لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
reefer
U
لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
stalag
U
بازداشتگاه افسران و درجه داران زمان جنگ درالمان
endomorphism
U
رویش از روپوست درون دگرگونی
hyperostosis
U
رویش غیر طبیعی استخوان
endomorphy
U
رویش از روپوست درون دگرگونی
his face is p with small pox
U
رویش ازابله پرازچاله است
germinal area
U
قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
leet
U
دادگاهی که تیول داران سالی یا ششماه یکبار برپا می کردند
baltic exchange
U
اتحادیه کشتی داران و تجار وواسطههای ذغال و الوار ودانه
You can take it to the bank.
<idiom>
U
میتوانی رویش حساب کنی!
[اصطلاح]
You can bank on it!
<idiom>
U
میتوانی رویش حساب کنی!
[اصطلاح]
yaght club
U
باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
I cannot look him in the face again.
دیگر نمی توانم تو رویش نگاه کنم.
monomorphic or phous
U
دارای یک شکل ثابت در همه مدت رویش
unipotent
U
دارای قدرت رویش در یک جهت یا بصورت یک سلول
much less
U
کوچکتر
lesser
U
کوچکتر
minor
U
کوچکتر
lessin size
U
کوچکتر
neath or neath
U
کوچکتر از
microsoft
U
واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد
tokens
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
electronic
U
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
task
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt
U
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor
U
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel
U
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
prolotherapy
U
اصلاح وتر یا عضوی بوسیله کاهش رویش وتکثیر سلولی
real time
U
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
looped
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loop
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center
U
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
loops
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executives
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
radio control
U
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control
U
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
undersized
U
کوچکتر از معمول
less
U
اصغر کوچکتر
take in
<idiom>
U
کوچکتر کردن
the lesser bear
U
خرس کوچکتر
in miniature
U
بمقیاس کوچکتر
rolleron
U
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
central postal directory
U
دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
flexible
U
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
cradle-snatcher
U
ایجادرابطهجنسیبا فرد کوچکتر
beneath
U
روی خاک کوچکتر
This is smaller than that.
U
این کوچکتر از آن است.
undersized
U
کوچکتر ازاندازه معمولی
IRQ
U
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
compartmentalised
U
به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
wildcat
U
فشنگ با گلوله کوچکتر ازپوکه
compartmentalises
U
به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
compartmentalizing
U
به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
priory
U
دیر یا خانقاه کوچکتر ازصومعه
compartmentalizes
U
به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
microcopy
U
رونوشت خیلی کوچکتر از اصل
priories
U
دیر یا خانقاه کوچکتر ازصومعه
compartmentalized
U
به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
wildcats
U
فشنگ با گلوله کوچکتر ازپوکه
compartmentalize
U
به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
subsystem
U
بخش کوچکتر سیستم بزرگ
compartmentalising
U
به بخشهای کوچکتر تقسیم کردن
inventory control
U
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controls
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
palimpsest
U
نسخه خطی یا دست نوشتهای که نوشتهء روی ان پاک شده و دوباره رویش نوشته باشند
. The car is gathering momentum.
U
اتوموبیل دارد دور بر می دارد
bar pattern
U
ترام با خطوط مورب با زاویه کوچکتر از 54 درجه
compresses
U
فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
compressing
U
فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
compress
U
فشرده کردن چیزی تا در فضای کوچکتر جا شود
thread
U
برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
break bulk point
U
نقطه تقسیم اماد کشتی به داخل قایقهای کوچکتر
threads
U
برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
perspectives
U
ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند
perspective
U
ی که از دید کاربر دورتر هستند کوچکتر به نظر می آیند
clips
U
انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
clip
U
انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
clippings
U
انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
clipped
U
انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
ctrl
U
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt
U
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
borrow
U
عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
borrowed
U
عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
borrows
U
عملیات در برخی فرآیندهای ریاضی از قبیل تفریق از عدد کوچکتر
control sheet
U
صفحه کنترل چارت کنترل
control statement
U
حکم کنترل دستور کنترل
block plot
U
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
backbone
U
گروههای کاری و شبکههای کوچکتر به عنوان بخش هایی به آن وصل هستند
campus network
U
شبکهای که شبکههای محلی کوچکتر را به هم وصل میکند در هر سازمان یا سایت دانشگاهی
backbones
U
گروههای کاری و شبکههای کوچکتر به عنوان بخش هایی به آن وصل هستند
shoulder patch
U
درجه روی بازوی درجه داران
control stick
U
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
enhances
U
حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhancing
U
حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhanced
U
حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enhance
U
حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
ontogeny
U
رشد شناسی تاریخچه رشد و رویش موجودات
wafer scale integration
U
یک قطعه بزرگ که از مدارهای مجتمع کوچکتر تشکیل شده است که بهم وصل هستند
partitions
U
تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
partition
U
تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com