English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 219 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sinister U گمراه کننده
screwier U گمراه کننده
screwiest U گمراه کننده
screwy U گمراه کننده
misleading U گمراه کننده
seductive U گمراه کننده
delusive U گمراه کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
illusory U گمراه کننده مشتبه سازنده
sinuous U غیرمستقیم گمراه کننده
accidentalism U تشخیص علائم گمراه کننده مرض
delusory U فریبنده گمراه کننده
hocus pocus U چیز گمراه کننده معضل
ignisfatuus U چیز گمراه کننده شعله کمرنگ
illusive U گمراه کننده مشتبه سازنده
lothario U گمراه کننده زنان
perversive U گمراه کننده منحرف سازنده
prevarication U ساختن وکیل با طرف موکل افهارات دو پهلو و گمراه کننده شاهد
smokescreen U عمل یا حرف گمراه کننده یا مستتر سازنده
The comparison is misleading [flawed] . U مقایسه گمراه کننده [ ناقص ] است.
Other Matches
hell bent U گمراه
amiss U گمراه
astray U گمراه
devious U گمراه
inveglement U گمراه
aberrant U گمراه
hell-bent U گمراه
self deluded U گمراه
perverted U گمراه
lead astray U گمراه کردن
to fall into error U گمراه شدن
seduce U گمراه کردن
seduced U گمراه کردن
seduction U گمراه سازی
seducer U گمراه کنندهseduction
stray U گمراه شدن
to put off the scent U گمراه کردن
strays U گمراه شدن
to lead astray U گمراه کردن
to lead a U گمراه کردن
seducing U گمراه کردن
to lead up the garden U گمراه کردن
straying U گمراه شدن
to go a U گمراه شدن
seduces U گمراه کردن
perverse U گمراه هرزه
pervert U گمراه شدن
misdirect U گمراه کردن
misdirected U گمراه کردن
misled U گمراه کردن
corruptible U گمراه شدنی
misdirecting U گمراه کردن
inveigler U گمراه سازنده
misguide U گمراه کردن
misdirects U گمراه کردن
to get lost U گمراه شدن
inveigle U گمراه کردن
inveigled U گمراه کردن
inveigles U گمراه کردن
inveigling U گمراه کردن
mislead U گمراه کردن
perverting U گمراه شدن
perverts U گمراه شدن
misinforming U گمراه کردن
to go astray U گمراه شدن
err U گمراه شدن
she went wrong U گمراه شد پالانش کج شد
erred U گمراه شدن
errs U گمراه شدن
misleads U گمراه کردن
misinform U گمراه کردن
misinformed U گمراه کردن
misinforms U گمراه کردن
heterodox U گمراه زندیق
inveigled U گمراه کردن وبردن
inveigling U گمراه کردن وبردن
inveigles U گمراه کردن وبردن
baffling U گیج یا گمراه کردن
inveigle U گمراه کردن وبردن
baffled U گیج یا گمراه کردن
throw off <idiom> U گیج شدن ،گمراه
baffle U گیج یا گمراه کردن
to be deluded U گمراه شده بودن
baffles U گیج یا گمراه کردن
to be fooled U گمراه شده بودن
lost U شکست خورده گمراه
debaueh U ازراه درکردن گمراه کردن
pervertible U گمراه شدنی کج راه کردنی
self blinded U گمراه شده توسط نفس خود
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
jape U گمراه کردن جماع کردن
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
filleted U پر کننده
fluxing oil U اب کننده
abjurer or abjuror U کننده
repudiationist U رد کننده
doers U کننده
crepitant U خش خش کننده
renunciant U رد کننده
bidder U کننده
bandwidth U یچ کننده
mauler U له کننده
benders U خم کننده
swooner U غش کننده
whisperer U پچ پچ کننده
bidders U کننده
doer U کننده
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com