English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
anticyclone U گردباد هوایی
anticyclones U گردباد هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
hurriance U گردباد
hurricane U گردباد
whirl wind U گردباد
hurricanes U گردباد
tourbillon U گردباد
tornado U گردباد
tornadoes U گردباد
whirlwinds U گردباد
tornados U گردباد
torna do U گردباد
tourbillion U گردباد
whirlwind U گردباد
windstorm U گردباد
twisters U گردباد تند
skirl U صدای گردباد
whirlwind U وابسته به گردباد
tornadoes U گردباد تند
water spot U گردباد دریایی
tornado U گردباد تند
waterspouts U گردباد دریایی
waterspout U گردباد دریایی
twisters U گردباد چرخان
twister U گردباد تند
twister U گردباد چرخان
whirlwinds U وابسته به گردباد
tornados U گردباد تند
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
cyclones U بادتند وشدید گردباد
cyclone U بادتند وشدید گردباد
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
torna do U یکجور گردباد که در باختر.....میوزد
vorticose U مربوط به گردباد و چرخش باد
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
typhoons U توفان سخت دریای چین گردباد
typhoon U توفان سخت دریای چین گردباد
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
notice to airmen U اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch U قسمت هوایی رسته هوایی
airs U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material U ماتریل هوایی وسایل هوایی
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air photographic U شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
air scout U هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
call mission U درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
airlift command U فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
photogrammetry U علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airlift capacity U مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
channel airlift U سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
air survey photography U عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
trunkair route U مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
chalk number U شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
chalk commander U فرمانده سریال حرکت هوایی فرمانده سریال بار هوایی
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
air position U موقعیت هوایی موقعیت هوایی هواپیما
air defense readiness U وضعیت امادگی پدافند هوایی امادگی پدافند هوایی
air distant support U پشتیبانی هوایی دور پشتیبانی هوایی از راه دور
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
air alert warning U اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
heavy lift U حمل و نقل هوایی سنگین واحد حمل و نقل هوایی سنگین
skyway U پل هوایی
airs U هوایی
aviation medicine U طب هوایی
aerial U هوایی
air built U هوایی
strikes U تک هوایی
airhead line U خط سر پل هوایی
overhead U هوایی
stuffiness U بد هوایی
overpasses U پل هوایی
aired U هوایی
airborne U هوایی
atmospheric U هوایی
airy U هوایی
overhead line U خط هوایی
aerial line U خط هوایی
pneumatic U هوایی
linear distance U خط هوایی
flying bridge U پل هوایی
aery U هوایی
air U هوایی
air attack U تک هوایی
air strike U تک هوایی
acclimatization U هم هوایی
strike U تک هوایی
raiding U تک هوایی
air lane U خط هوایی
raided U تک هوایی
overhead conductor U خط هوایی
overhead roadway U پل هوایی
raid U تک هوایی
AA U ضد هوایی
air raid U تک هوایی
air raids U تک هوایی
raids U تک هوایی
air head U سر پل هوایی
air drawn U هوایی
over-pass U پل هوایی
overpass U پل هوایی
aerobic U هوایی
aerobics U هوایی
aerials U هوایی
anti aircraft U ضد هوایی
aerial navigation U ناوبری هوایی
air pockets U چاه هوایی
aerial delivery U پرتاب هوایی
air pocket U چاه هوایی
air movement column U ستون هوایی
avionics U ارتباطات هوایی
aerial observation U دیدبانی هوایی
dolly U هدف کش هوایی
air force U نیروی هوایی
aerial port U باراندازی هوایی
aerial port U لنگرگاه هوایی
air forces U نیروی هوایی
aerial pickets U گشت هوایی
aerial pickets U پیکه هوایی
air photograph U عکس هوایی
aerial perspective U نمای هوایی
air observation U دیدبانی هوایی
air mission U ماموریت هوایی
air base U پایگاه هوایی
air position U وضعیت هوایی
air movements U حرکات هوایی
skyrockets U موشک هوایی
dollies U هدف کش هوایی
skyrocketing U موشک هوایی
air observer U دیدبان هوایی
skyrocketed U موشک هوایی
skyrocket U موشک هوایی
air officer U افسر هوایی
lanes U خط سیر هوایی
air operations U عملیات هوایی
bird's eye U منظره هوایی
air parity U تعادل هوایی
aerial circuit آنتن هوایی
air bases U پایگاه هوایی
air terminal U ترمینال هوایی
air terminals U ترمینال هوایی
fly U توپ هوایی
parachuted U چتر هوایی
aerial burst U انفجار هوایی
aerial burst U ترکش هوایی
lane U خط سیر هوایی
air mile U میل هوایی
air furnace U کوره هوایی
air damper U خفه کن هوایی
air curtain U پوشش هوایی
air guard U گشتی هوایی
air cover U پوشش هوایی
air corridor U دالان هوایی
air hole U چاه هوایی
air section U رسد هوایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com