English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
energy dissipation U پراکنده سازی انرژی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dispersal U پراکندگی پراکنده سازی
activation energy U انرژی فعال سازی
divided fire U زیر اتش گرفتن چند هدف به طور همزمان تیر پراکنده اتش پراکنده
scatter U پراکنده شدن پراکنده کردن
scatters U پراکنده شدن پراکنده کردن
virtual level U تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
pair production U تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
intrinsic energy U انرژی موجود در یک ترکیب شیمیایی انرژی ذاتی
energy transition U عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
european unclear a energy agency U اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
fission to yield ratio U توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
diffusing U پراکنده
scatterd U پراکنده
diffuses U پراکنده
scattered U پراکنده
dispersoid U پراکنده
sparse U پراکنده
sparsely U پراکنده
diffuse U پراکنده
diffused U پراکنده
far-flung U پراکنده
far flung U پراکنده
dissipated U پراکنده
scatter plot U ترسیم پراکنده
distributed practices U تمرینهای پراکنده
dashes U پراکنده کردن
dash U پراکنده کردن
dashed U پراکنده کردن
logorrhea U پراکنده گویی
fragmentary delusion U هذیان پراکنده
dissipative U پراکنده سازنده
disject U پراکنده کردن
outspread U بسط پراکنده
scatter program U نمودار پراکنده
sporadic U پراکنده انفرادی
dispersing U پراکنده شدن
intersperses U پراکنده کردن
interspersion U پراکنده کردن
interspersed U پراکنده کردن
intersperse U پراکنده کردن
stray current U جریان پراکنده
sparse population U جمعیت کم یا پراکنده
seme U افشانده پراکنده
dispersing U پراکنده کردن
disperses U پراکنده شدن
magnetic stray field U میدان پراکنده
sporadically U پراکنده انفرادی
dispersed U پراکنده شدن
scattering U پراکنده کردن
disperses U پراکنده کردن
disperse U پراکنده کردن
straggly U پراکنده اواره
interspersing U پراکنده کردن
scatterings U چیزهای پراکنده
wild shot U تیر پراکنده
scatterer U پراکنده ساز
scattered radiation U تشعشع پراکنده
scatter read U پراکنده خوانی
dispersed U پراکنده کردن
disperse U پراکنده شدن
zigzag leakage flux U شار پراکنده زیگزاگ
scattered clouds U ابرهای پراکنده [هواشناسی]
diaspora U جماعت یهودیان پراکنده
sunny with cloudy intervals <idiom> U پراکنده و تا اندازه ای آفتابی [هواشناسی]
magnetic leakage flux U فوران پراکنده نشتی مغناطیسی
cloudy with sunny intervals <idiom> U پراکنده و تا اندازه ای آفتابی [هواشناسی]
effuse U پخش کردن پراکنده و متفرق
round up U جمع اوری اشیا یا اشخاص پراکنده
to rally scattered troops U جمع آوری کردن نیروهای نظامی پراکنده
to send things flying U [بخاطر ضربه] به اطراف در هوا پراکنده شدن
riot act قانون پراکنده ساختن اجتماعات آشوب طلب
sound absorption U خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
haze U غبارها یا ذرات ریزی که دراتمسفر پراکنده شده اند
lyophobic U دارای عدم تجانس با مایعی که دران پراکنده شده
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
puff ball U یکجورسماروغ که چون تخم دان گوی مانندان شکسته شودتخم ان پراکنده میشود
aluminum pigmented dope U لعاب یا پرداخت که داخل ان تکههای کوچک الومینیوم بصورت معلق پراکنده شده است
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
material dispersion U پراکنده شدن پالس نورانی درداخل یک فیبر نوری در نتیجه طول موجهای مختلف ساطع شده از یک منبع
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
fanned U 1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
fanning U 1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
fans U 1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
fan U 1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
endrgized U با انرژی
powering U انرژی
zipped U انرژی
powers U انرژی
isenergic U هم انرژی
energy line U خط انرژی
vigor U انرژی
power U انرژی
powered U انرژی
zips U انرژی
low energy U انرژی کم
exergonic U انرژی ده
high energy U پر انرژی
zip U انرژی
energy U انرژی
zipping U انرژی
deenergized U بی انرژی
vigour U انرژی
energies U انرژی
energy barrier U سد انرژی
madelung energy U انرژی مادلونگ
low energy U انرژی پایین
energy drop U افت انرژی
energy intake U ورود انرژی
energy intake U مدخل انرژی
energy level U سطح انرژی
degradation U افت انرژی
energy distribution U توزیع انرژی
energy level U تراز انرژی
maximum energy U انرژی بیشینه
maximum energy U انرژی حداکثر
mechanical energy U انرژی مکانیکی
rediant energy U انرژی تابشی
energy distribution U پخش انرژی
interchange of energy U تبادل انرژی
energy equation U معادله انرژی
strain energy U انرژی کرنش
energy expenditure U هزینه انرژی
energises U انرژی دادن
energised U انرژی دادن
magnetic energy U انرژی مغناطیسی
sound energy U انرژی صوتی
source of power U منبع انرژی
energy exchange U تبادل انرژی
specific energy U انرژی مخصوص
strain energy U انرژی کشیدگی
energy flow U جریان انرژی
energizing U انرژی دادن
energizes U انرژی دادن
energy gradient U شیب خط انرژی
energy gain U بازده انرژی
energize U انرژی دادن
energy flow U شارش انرژی
energising U انرژی دادن
energy flow U سیلان انرژی
radiant energy U انرژی تابشی
loss of energy U افت انرژی
hydration energy U انرژی ابپوشی
inductance U گیرنده انرژی
exchange energy U انرژی تبادل
power transfer U انتقال انرژی
energy transmission U انتقال انرژی
energy transfer U انتقال انرژی
field energy U انرژی میدان
energy theorem U تئوری انرژی
energy supply U منبع انرژی
energy storage U انباره ی انرژی
energy stage U لایه انرژی
quantum of energy U کوانتوم انرژی
mass energy U جرم - انرژی
energy spectrum U بیناب انرژی
radiation energy U انرژی تابشی
internal energy U انرژی داخلی
excitation energy U انرژی تحریک
fermi energy U انرژی فرمی
heat energy U انرژی حرارتی
heat energy U انرژی گرمایی
gravitational energy U انرژی گرانشی
fusion energy U انرژی گداخت
fusion energy U انرژی ذوب
fusion energy U انرژی فوزیون
free energy U انرژی ازاد
potential curve U خم انرژی- پتانسیل
potential energy curve U خم انرژی- پتانسیل
potential energy U انرژی پتانسیل
power supply U منبع انرژی
high energy electron U الکترون پر انرژی
power transmission U انتقال انرژی
internal energy U انرژی درونی
energy of vibration U انرژی ارتعاش
energy of vibration U انرژی ارتعاشی
energy of activation U انرژی فعالسازی
nuclear energy U انرژی هستهای
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com