English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 13 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
scattered U پراکنده
scattered U تار و مار
scattered <adj.> U ناموزون
scattered <adj.> U گسترده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scattered clouds U ابرهای پراکنده [هواشناسی]
scattered design U طرح افشان [طرحی مخلوط و پرکار از انواع نگاره ها که بسیار پر کار بوده و تمام فضاهای متن فرش را می پوشاند.]
My books are all scattered. U کتابهایم همه پرت وپلاشده اند
scattered cloud U ابرپراکنده
the troops were scattered U عده متفرق شد
the troops were scattered U سپاهیان متفرق شدند
scattered radiation U تشعشع پراکنده
to rally scattered troops U جمع آوری کردن نیروهای نظامی پراکنده
It was a mess . Everything was scattered all over the place. U همه چیز ریخته وپاشیده بود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com