English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
carburetor tickler U پاک کننده لولههای کاربراتور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
gasifier U کاربراتور
gasifying apparatus U کاربراتور
carburetter U کاربراتور
carbureter U کاربراتور
main carburetor U کاربراتور اصلی
carburetor adjustment U تنظیم کاربراتور
carburetor jet U دهانه کاربراتور
carburetor float U شناور کاربراتور
governor carburettor U کاربراتور گاورنری
carburetor air U هوای کاربراتور
injection carburator U کاربراتور تزریقی یا پاشنده
atomizing carburetor U کاربراتور ذره ساز
spray carburetor U کاربراتور سوخت پاش
choke U ساسات کاربراتور مسدود کردن
choked U ساسات کاربراتور مسدود کردن
chokes U ساسات کاربراتور مسدود کردن
ducts U لولههای هوا
flying lines U لولههای متحرک
voice tube U لولههای صدارسان
drop message U لولههای خبر
guide pipes U لولههای راهنما
malpighian tubes or vessels U لولههای ملپیگی
blow tubes U لولههای دمنده
bronchial tubes U لولههای نایژ
vapor trail U لولههای بخار
fallopian tubes U لولههای رحم
casing pipe U لولههای غیرمشبک چاه
secondary sewers U لولههای فرعی فاضلاب
stuffing tube U لولههای کانال کشی ناو
quick coupler U بست سریع در لولههای ابرسانی
utilidor U لوله حافظ سیم یا لولههای فلزی
pipe cutter U اسباب ویژه قطع لولههای فلزی
can U هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
wreckage locator U دستگاه تشخیص محل ترکیدگی لولههای اب
canning U هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
cans U هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
barburetor heater U جلد نصب شده دراطراف لولههای پنجه اگزوز
braided U الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braids U الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braid U الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
gas fitter U فیتر یا مکانیکی که لولههای گاز و لوازم گاز منازل رانصب و تعمیر میکند
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
an fitting U رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
aluminum wool U رشتههای تکه تکه الومینوم که برای رفع زنگ زدگی وخوردگی و نیز جلادادن وصیقل دادن خراشهای جزئی روی ورقه ها یا لولههای الومینیومی بکار میرود
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
jaberer U پچ پچ کننده
thinner U کم کننده
swooner U غش کننده
catterer U پچ پچ کننده
surfy U کف کننده
doers U کننده
noncommittal U رد کننده
attacking U تک کننده
commulator U یک سو کننده
percutient U دق کننده
rebutter U رد کننده
attenuant U اب کننده
ear-splitting U کر کننده
sensor U حس کننده
prater U پچ پچ کننده
prattfall U پچ پچ کننده
doer U کننده
solvents U اب کننده
solvent U اب کننده
puffer U پف کننده
benders U خم کننده
bender U خم کننده
whisperer U پچ پچ کننده
bandwidth U یچ کننده
refutative U رد کننده
refutatory U رد کننده
renunciant U کننده
fillets U پر کننده
deflective U کج کننده
mauler U له کننده
deletive U حک کننده
syncopator U غش کننده
hoppers U لی لی کننده
hopper U لی لی کننده
abjurer or abjuror U کننده
filleting U پر کننده
filleted U پر کننده
fillet U پر کننده
renunciant U رد کننده
skittish U رم کننده
mumbler U من من کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com