English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
strobe U پاس مدار الکتریکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
ground U اتصال مدار الکتریکی به زمین یا به نقط های با سطح ولتاژ صفر.
balance U مدار الکتریکی که یک بار صحیح را روی خط ارتباطی قرار میدهد.
balances U مدار الکتریکی که یک بار صحیح را روی خط ارتباطی قرار میدهد.
continuity light U وسیله سادهای برای ازمایش پیوستگی یک مدار که پیوسته بودن مغئر الکتریکی را باروشن شدن یک لامپ نشان میدهد
electric circuit U مدار الکتریکی
GND U مدار الکتریکی متصل به زمین یا به نقط های با سطح ولتاژ صفر
impedance U اندازه گیری تاثیر مدار الکتریکی روی سیگنال مغناطیسی شده دارد پس از اعمال ولتاژ
inductor U قطعه الکتریکی شامل هستهای از سیم برای بیان تاثیرات روی مدار.
PSU U مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
a dedicated wiring circuit U یک مدار الکتریکی اختصاصی
electrical circuit U مدار الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
Other Matches
duplex U مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplexes U مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
electrostatic U ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
pad U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit U مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching U مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet U سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
pinning U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
mask design U اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
firing circuit U مدار چاشنی مدار انفجار
powder train U مدار خرج مدار باروت
one hook U مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
electrical and otherwise U الکتریکی و غیر الکتریکی
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
interface U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
gradient circuit U مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
gas electric generating set U مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
electrical U الکتریکی
electrotechnical U الکتریکی
electric U الکتریکی
magic eye U چشم الکتریکی
electric eye U چشم الکتریکی
electric equipment U تجهیزات الکتریکی
electric energy U انرژی الکتریکی
resistors U مقاومت الکتریکی
resistor U مقاومت الکتریکی
electric drive U محرکه الکتریکی
electric primer U چاشنی الکتریکی
images U تصویر الکتریکی
image U تصویر الکتریکی
electric resistance U مقاومت الکتریکی
flux U فلوی الکتریکی
electric component U قطعه الکتریکی
isolate U به صورت الکتریکی
isolates U به صورت الکتریکی
isolating U به صورت الکتریکی
conduction U رسانایی الکتریکی
electric clock U ساعت الکتریکی
electric charge U بار الکتریکی
electric bulb U لامپ الکتریکی
electric balance U تعادل الکتریکی
electric break down U شکست الکتریکی
electric connection U اتصال الکتریکی
electric constant U ثابت الکتریکی
electric potential U پتانسیل الکتریکی
electric machine U ماشین الکتریکی
engine U موتورغیر الکتریکی
electric shock U شوک الکتریکی
electric discharge U تخلیه الکتریکی
electric coupling U پیوست الکتریکی
electric coupling U تزویج الکتریکی
electrovalency U فرفیت الکتریکی
electric control U کنترل الکتریکی
electric contact U کنتاکت الکتریکی
electric brake U ترمز الکتریکی
electrical conductance U رسانایی الکتریکی
spark erossion U فرسایش الکتریکی
electrolytic capacitor U خازن الکتریکی
electrolytic iron U اهن الکتریکی
electromagnet U اهنربای الکتریکی
electromigration U مهاجرت الکتریکی
electromotor U محرک الکتریکی
electromotor U موتور الکتریکی
electron bombbardment U بمباران الکتریکی
electropathy U مداوای الکتریکی
electrovalence U فرفیت الکتریکی
electrical breeze U وزش الکتریکی
electrical bounding U اتصال الکتریکی
electro erosion U فرسایش الکتریکی
electrise U الکتریکی کردن
electrical conductivity U هدایت الکتریکی
electrical conductivity U رسانندگی الکتریکی
static breeze U وزش الکتریکی
electrical degree U درجه الکتریکی
electrical insulator U عایق الکتریکی
electrical interface U تداخل الکتریکی
electrical model U مدل الکتریکی
electrical prospecting U کاوش الکتریکی
electrical resistivity U مقاومت الکتریکی
electrical schematic U نمودار الکتریکی
electrical transcription U ضبط الکتریکی
electrolysis U تجزیه الکتریکی
flash fuze U چاشنی الکتریکی
electrical angle U زاویه الکتریکی
electric traction U قوه الکتریکی
electric traction U کشش الکتریکی
electric tension U فشار الکتریکی
electric heater U گرم کن الکتریکی
electric force U نیروی الکتریکی
electric flux U شار الکتریکی
transcription U ضبط الکتریکی
electric filter U صافی الکتریکی
voltages U فشار الکتریکی
voltage U فشار الکتریکی
electric unit U واحدهای الکتریکی
electric wave U موج الکتریکی
electrical analogue U مشابهات الکتریکی
electric wind U باد الکتریکی
galvano cautery U داغ الکتریکی
gasoline electric U بنزین الکتریکی
gold contacts U اتصالات الکتریکی
electric welding U جوشکاری الکتریکی
transcriptions U ضبط الکتریکی
electrodes U قطب الکتریکی
electrode U قطب الکتریکی
discharges U تخلیه الکتریکی
discharge U تخلیه الکتریکی
gyro compass U قطبنمای الکتریکی
electric field U میدان الکتریکی
electrical conduction U رسانش الکتریکی
corona discharge U تخلیه الکتریکی
dielectric polarization U قطبش دی الکتریکی
dielectric power U قدرت دی الکتریکی
electric shocks U شوک الکتریکی
circuit U اتصال الکتریکی
dielectric strain U بار دی الکتریکی
dielectric stress U بار دی الکتریکی
dielectric strength U پایدار دی الکتریکی
dielectric viscosity U لختی دی الکتریکی
voltaism U ولتاژ الکتریکی
specific conductance U رسانندگی الکتریکی
charges U بار الکتریکی
all electric U تماما" الکتریکی
air dielectric U دی الکتریکی هوا
electroplating U ابکاری الکتریکی
tachogenerator U دورسنج الکتریکی
capacitance U فرفیت الکتریکی
hot seat U صندلی الکتریکی
conductivity U رسانندگی الکتریکی
circuit U جریان الکتریکی
circuits U جریان الکتریکی
electrifies U الکتریکی کردن
circuits U اتصال الکتریکی
electrical U سیستم الکتریکی
electrified U الکتریکی کردن
electrical connections U اتصالات الکتریکی
electrify U الکتریکی کردن
electrifying U الکتریکی کردن
electric attraction U جاذبه الکتریکی
electric arc U قوس الکتریکی
electric apparatus U دستگاه الکتریکی
charge U بار الکتریکی
electric potential difference U اختلاف پتانسیل الکتریکی
electric flux density U چگالی شار الکتریکی
hook-up U اتصال [به دستگاهی الکتریکی]
terminals U نقطه اتصال الکتریکی
intensity electric field U شدت میدان الکتریکی
electroerosive U فرسایش قوس الکتریکی
electro spark process U فرایند قوس الکتریکی
electric current intensity U شدت جریان الکتریکی
biases U سطح مرجع الکتریکی
electrically operated chuck U سه نظام با عملکرد الکتریکی
electro erosion process U فرایند فرسایش الکتریکی
electric discharge lamp U لامپ تخلیه الکتریکی
bias U سطح مرجع الکتریکی
industrial electric locomotive U لکوموتیو الکتریکی صنعتی
absolute electrical units U واحدهای الکتریکی مطلق
electric horsepower U اسب بخار الکتریکی
discharge U اخراج تخلیه الکتریکی
discharges U اخراج تخلیه الکتریکی
voltage source U منبع فشار الکتریکی
flash fuze U ماسوره الکتریکی یا جرقهای
full-load adjustment screw پیچ تنظیم الکتریکی
galvano cautery U داغ کردن الکتریکی
brainwave U موج الکتریکی مغز
collector U جاروی الکتریکی جارو
collectors U جاروی الکتریکی جارو
ignition voltage U فشار الکتریکی احتراق
electrolytical U مربوط به افسادیاتحلیل الکتریکی
voltage drop U افت فشار الکتریکی
voltage stability U ثبات فشار الکتریکی
voltage stabilization U تثبیت فشار الکتریکی
brainwaves U موج الکتریکی مغز
electromotive force U نیروی محرکه الکتریکی
electric arc current U جریان قوس الکتریکی
dielectric power factor U ضریب قدرت دی الکتریکی
dielectric phase angle U زاویه فاز دی الکتریکی
dielectric loss factor U ضریب اتلاف دی الکتریکی
dielectric loss angle U زاویه اتلاف دی الکتریکی
coupler plug U دوشاخه وسایل الکتریکی
luminous discharge lamp U لامپ تخلیه الکتریکی
klaxon U بوق الکتریکی پرصدا
mechanical energy reservoir U منبع انرژی الکتریکی
klaxons U بوق الکتریکی پرصدا
contact potential U فشار الکتریکی تماسی
specific electrical conductivity U هدایت الکتریکی مخصوص
low loss ceramics U سرامیک با تلفات دی الکتریکی کم
dielectric resistance U مقدار مقاومت دی الکتریکی
shielded arc welding U جوشکاری قوسی الکتریکی
oil filled cable U کابل روغنی الکتریکی
failures U مین توان الکتریکی
failure U مین توان الکتریکی
portable electric tool U ابزار الکتریکی دستی
photoelectric reader U خواننده فتو الکتریکی
residual charge U بار الکتریکی مانده
permitivity U نفوذ پذیری الکتریکی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com