Total search result: 201 (14 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
movement credit U |
وقت پیش بینی شده و تعیین شده برای حرکت یک ستون |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
convoy routing U |
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی |
 |
 |
line haul U |
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری |
 |
 |
check point U |
نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها |
 |
 |
moving pivot U |
نفر لولای گردش ستون چرخش لولایی حرکت یک ستون |
 |
 |
route order U |
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه |
 |
 |
tabulates U |
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود |
 |
 |
tabulated U |
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود |
 |
 |
tabulate U |
مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود |
 |
 |
command speed U |
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما |
 |
 |
trail formation U |
ارایشات ستون راهپیمایی ارایش حرکت در ستون راهپیمایی |
 |
 |
single file U |
به ستون یک حرکت کنید |
 |
 |
infile U |
به ستون دو حرکت کردن |
 |
 |
air movement column U |
ستون حرکت هوایی |
 |
 |
infile U |
به ستون دو حرکت کنید |
 |
 |
cold test U |
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال |
 |
 |
cold thrust U |
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال |
 |
 |
control vehicle U |
خودرونافم ستون یا نافم حرکت |
 |
 |
road time U |
زمان حرکت ستون در روی جاده |
 |
 |
feint U |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
 |
 |
feinted U |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
 |
 |
feints U |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
 |
 |
feinting U |
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف |
 |
 |
zero hour U |
هنگام حمله یا حرکت تعیین شده قبلی |
 |
 |
trackball U |
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند |
 |
 |
prediction angle U |
زاویه حرکت پیش بینی شده هدف |
 |
 |
convoy schedule U |
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی |
 |
 |
in irons U |
نقص در تعیین سمت حرکت که در نتیجه قایق بعقب بر می گردد |
 |
 |
drag U |
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه |
 |
 |
dragged U |
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه |
 |
 |
drags U |
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه |
 |
 |
convoy route U |
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی |
 |
 |
back wardation U |
تعیین اجل برای بایع |
 |
 |
running fix U |
کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه |
 |
 |
sexualize U |
جنس برای چیزی تعیین کردن |
 |
 |
short line U |
محدوده تعیین شده برای فرودتوپ |
 |
 |
metronome U |
اسبابی که برای تعیین زمان دقیق |
 |
 |
call a metting U |
تعیین وقت و دعوت برای جلسه |
 |
 |
metronomes U |
اسبابی که برای تعیین زمان دقیق |
 |
 |
time distance U |
مسافت زمانی حرکت ستون مسافت طی شده در زمان معین |
 |
 |
command altitude U |
ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر |
 |
 |
bathometer U |
دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود |
 |
 |
playoff U |
مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان |
 |
 |
nominate U |
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده |
 |
 |
advowson U |
حق تعیین مقام برای تصدی اموروقفی کلیسا |
 |
 |
nominates U |
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده |
 |
 |
maintenance window U |
[زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری] |
 |
 |
service time window U |
[زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری] |
 |
 |
nominating U |
تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده |
 |
 |
playoffs U |
مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان |
 |
 |
bibliotics U |
بررسی دست نوشته برای تعیین اصالت ان |
 |
 |
x punch U |
سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی |
 |
 |
X distance U |
سوراخ کارت در ستون برای بیان عدد منفی |
 |
 |
field U |
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد |
 |
 |
fielded U |
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد |
 |
 |
fields U |
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد |
 |
 |
photo finish U |
استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده |
 |
 |
command heading U |
مسیر تعیین شده برای هواپیماتوسط برج کنترل |
 |
 |
constructive placement U |
تعیین محل برای بارگیری یاتخلیه مناسب کشتیها |
 |
 |
limits U |
محدودههای بیشترین حد از پیش تعیین شده برای اعداد در کامپیوتر |
 |
 |
winter book U |
تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد |
 |
 |
center U |
تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور |
 |
 |
cone penetrometer U |
وسیله تعیین مقاومت خاک برای عبور و مرور خودروها |
 |
 |
pibal U |
دیدبانی بصری بالن هواسنجی برای تعیین سمت باد |
 |
 |
collusion U |
برای تعیین قیمت مشترک و یا تقسیم بازار کالامیان خود |
 |
 |
intercept point U |
نقطه پیش بینی شده برای اجرای رهگیری هوایی |
 |
 |
stereogram U |
یک زوج عکس استریوسکوپی توجیه شده برای برجسته بینی |
 |
 |
passing place U |
محل پیش بینی شده برای تلاقی در راههای شوسهای |
 |
 |
break up value U |
قیمتی که برای رهایی از کالای متروکه یا ازمد افتاده تعیین میشود |
 |
 |
lagged U |
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی |
 |
 |
lags U |
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی |
 |
 |
lag U |
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی |
 |
 |
cards U |
بخشی از ستون کارت که برای یک نوع داده در نظر گرفته شده است |
 |
 |
card U |
بخشی از ستون کارت که برای یک نوع داده در نظر گرفته شده است |
 |
 |
holding pattern U |
کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده |
 |
 |
shadow factor U |
ضریب مربوط بانحراف سایه در عکس هوایی برای تعیین ارتفاع اشیاء |
 |
 |
tan alt U |
ضریب انحراف سایه برای تعیین ارتفاع اشیا در روی عکس هوایی |
 |
 |
shake bottle U |
بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد |
 |
 |
formats U |
روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ |
 |
 |
format U |
روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ |
 |
 |
offsets U |
برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود |
 |
 |
point designation U |
شبکه بندی مخصوصی که برای تعیین نقاط نسبت به هم روی عکس هوایی کشیده میشود |
 |
 |
fair trade laws U |
قوانین تجارت منصفانه قرارداد بین تولیدکننده وفروشنده برای تثبیت یا تعیین حداقل قیمت |
 |
 |
pill pool billiard U |
بیلیارد کیسه دار با تعیین شماره گوی برای هر بازیگربا ژتون یا گویهای کوچک مخصوص |
 |
 |
design landing weight U |
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی |
 |
 |
pilaster U |
هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما |
 |
 |
Composite Order U |
[شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده] |
 |
 |
pilaster U |
شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا |
 |
 |
herma U |
ستون هرمس :ستون سنگی چارپرکه پیکربربالای ان بود |
 |
 |
observer U |
گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور |
 |
 |
alphaphotographic U |
آنچه باعث نمایش تصاویر با استفاده از حروف گرافیکی از پیش تعیین شده برای سرویسهای تلتکس می شوند |
 |
 |
observers U |
گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور |
 |
 |
carring over U |
تعویق تصفیه حساب در خریدو فروش سهام برای انتقال مال یا تسلیم مبیع مهلت تعیین کردن |
 |
 |
baluster U |
ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده |
 |
 |
blocked U |
[ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ] |
 |
 |
eustyle U |
[دهنه بین ستون ها بر حسب قطر ستون] |
 |
 |
marching orders U |
فرمان حرکت برای جنگ |
 |
 |
named airport of departure U |
فرودگاه معین برای حرکت |
 |
 |
named departure point U |
نقطه مشخص برای حرکت |
 |
 |
snub-nosed U |
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی |
 |
 |
pug nosed U |
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی |
 |
 |
snub nosed U |
دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی |
 |
 |
cross member U |
عضو ساختمانی برای اتصال دو ستون طولی هواپیما یاقطعات طولی دیگر |
 |
 |
burned U |
کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است |
 |
 |
columna rostrata U |
[ستون های توسکانی با پایه ستون] |
 |
 |
rudder post U |
ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه |
 |
 |
personal column |
ستون فردی ستون خصوصی در روزنامه |
 |
 |
there is many a slip between the cup and the lip <proverb> U |
از این ستون به آن ستون فرج است |
 |
 |
decca U |
سیستم تعیین محل دقیق یا بهترین محل برای ایستگاه فرستنده |
 |
 |
range resolution U |
قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی |
 |
 |
transhumant U |
حرکت کننده بسوی کوهستان برای چرا |
 |
 |
brush block U |
سد کردن سبک برای ایجادتاخیر در حرکت رقیب |
 |
 |
fins U |
جلو و عقب بردن بازو در اب برای حرکت |
 |
 |
fin U |
جلو و عقب بردن بازو در اب برای حرکت |
 |
 |
authentication U |
تعیین نشانی تعیین معرف کردن |
 |
 |
enroute personnel U |
افراد پیوسته به یکان حین حرکت برای عملیات |
 |
 |
heading select feature U |
عرشه کمکی برای انتخاب سمت حرکت هواپیما |
 |
 |
water level U |
سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب |
 |
 |
go baseline U |
حرکت کردن در امتداد خط پایانی برای دریافت پاس |
 |
 |
rocker arm U |
اهرم خود کار برای حرکت سوپاپ ماشین |
 |
 |
timing disc U |
علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور |
 |
 |
plotted U |
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه |
 |
 |
plots U |
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه |
 |
 |
plot U |
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه |
 |
 |
stunting U |
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم |
 |
 |
flops U |
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی |
 |
 |
stunt U |
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم |
 |
 |
low low U |
حرکت یواشترازمعمول برای عادت کردن به حمل بار سنگین |
 |
 |
golf car U |
وسیله باطری دار برای حرکت دو بازیگر در زمین گلف |
 |
 |
flopping U |
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی |
 |
 |
bell crank U |
اهرم دوطرفهای در سیستم کنترل برای تغییر جهت حرکت |
 |
 |
stunts U |
حرکت و پرش مدافع برای گیج کردن حریف مهاجم |
 |
 |
hydroplane U |
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب |
 |
 |
hydroplanes U |
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب |
 |
 |
hydroplaning U |
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب |
 |
 |
hydroplaned U |
نوعی قایق موتوری برای حرکت روی اب بجای شکافتن اب |
 |
 |
counter disengagement U |
حرکت شمشیر به دور شمشیرحریف برای مواجهه درمسیر قبلی |
 |
 |
flop U |
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی |
 |
 |
flopped U |
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی |
 |
 |
appropriation U |
بودجه مصوبه برای هزینه اعتبارات پیش بینی شده در بودجه توزیع درامد خالص به حسابهای مختلف |
 |
 |
cells U |
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند |
 |
 |
cell U |
دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند |
 |
 |
deflector U |
صفحه تیغه یا وسیله دیگری برای منحرف کردن یک جریان یا حرکت |
 |
 |
end stop [Engineering] U |
توقف [برخورد] [محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای] [مهندسی] |
 |
 |
stop [Engineering] U |
توقف [برخورد] [محدودیتی برای حرکت یک سیستم مکانیکی و یا تکه ای] [مهندسی] |
 |
 |
gluteus U |
یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود |
 |
 |
boost rocket U |
موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر |
 |
 |
sighting bar U |
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی |
 |
 |
from pillar to post U |
از این ستون بان ستون |
 |
 |
band of shaft U |
[چنبره سر ستون اطراف ستون ها] |
 |
 |
angle-leaf U |
[یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی] |
 |
 |
tasking U |
سازمان بندی برای عملیات واگذار کردن ماموریت به یکانها واگذاری ماموریت تعیین ماموریت |
 |
 |
default U |
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود |
 |
 |
defaulting U |
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود |
 |
 |
defaults U |
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود |
 |
 |
defaulted U |
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود |
 |
 |
pedrail U |
اسباب خودکار برای اسان کردن حرکت ماشینهای سنگین در جادههای ناهموار |
 |
 |
bracket U |
رویارویی در مسابقه حذفی حرکت برای ساختن شکلی بصورت پرانتز روی یخ |
 |
 |
attitude motor U |
موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت |
 |
 |
skate off U |
حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی |
 |
 |
capture U |
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب |
 |
 |
hypoid U |
چرخدنده هایی برای انتقال حرکت و قدرت بین شفت ها یامحورهای متنافر |
 |
 |
captures U |
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب |
 |
 |
capturing U |
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب |
 |
 |
differential ailerons U |
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است |
 |
 |
hanger U |
اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد |
 |
 |
half area U |
محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت |
 |
 |
passes U |
یک دور حرکت در مسیرمسابقه اسکی روی اب انصراف از پرش برای انتخاب اندازههای بالاتر |
 |
 |
passed U |
یک دور حرکت در مسیرمسابقه اسکی روی اب انصراف از پرش برای انتخاب اندازههای بالاتر |
 |
 |
hangers U |
اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد |
 |
 |
CDs U |
دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری |
 |
 |
pass U |
یک دور حرکت در مسیرمسابقه اسکی روی اب انصراف از پرش برای انتخاب اندازههای بالاتر |
 |
 |
CD U |
دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری |
 |
 |
septum U |
حفرههای بینی پره بینی |
 |
 |
bears U |
کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد |
 |
 |
bear U |
کسی که اعتقاد به تنزل قیمت کالای خود دارد وبه همین دلیل سعی میکندکه کالای را از طریق واسطه و با تعیین اجل برای تحویل بفروشد |
 |
 |
technical escort U |
پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند |
 |
 |
stroboscope U |
وسیلهای برای بی حرکت کردن فاهری جسم دوار یانوسان دار توسط پرتوافکنی متناوب |
 |
 |
pace-setters U |
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی |
 |
 |
pace-setter U |
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی |
 |
 |
pace setter U |
نفر یا خودرو نافم ستون موتوری نافم ستون راهپیمایی |
 |
 |
march outpost U |
نگهبان ستون راهپیمایی پاسدار ستون طلایه یا جلودارستون راهپیمایی |
 |
 |
solid U |
چاپگری که از شکل حرف کامل برای چاپ یک حرکت استفاده کند مثل چاپگر -daisy wheel |
 |
 |
control column U |
فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد |
 |
 |
solids U |
چاپگری که از شکل حرف کامل برای چاپ یک حرکت استفاده کند مثل چاپگر -daisy wheel |
 |
 |
gyro U |
برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد |
 |
 |
differential spoilers U |
اسپویلرهای روی بال که بعنوان سطوح کنترل اولیه وثانویه برای حرکت حول محور طولی بکار میروند |
 |
 |
cadre strength column U |
ستون مربوط به استعدادپرسنل یکان ستون استعدادپرسنل کادر |
 |
 |
aircraft arresting hook U |
مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند |
 |
 |
taxiway U |
محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن |
 |
 |
via U |
حرکت به سوی چیزی یا استفاده از چیزی برای رسیدن به مقصد |
 |
 |
dosimetry U |
تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده |
 |
 |
voyage repairs U |
تعمیرات مخصوص اماده شدن ناو برای دریانوردی تعمیرات قبل از حرکت دریایی |
 |
 |
pile U |
ستون ستون لنگرگاه |
 |
 |
piled U |
ستون ستون لنگرگاه |
 |
 |
plotters U |
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ |
 |
 |
plotter U |
وسیلهای که در رسام استفاده میشود برای علامت گذاری کاغذ با چجوهر با حرکت آن روی کاغذ |
 |
 |
blitter U |
عنصر الکترونیکی که برای حرکت دادن یک تصویر از یک ناحیه حافظه به ناحیه دیگر طراحی شده است |
 |
 |
switching U |
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه |
 |
 |
locating U |
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن |
 |
 |
located U |
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن |
 |