Perdic | وسیله ای برای در آوردن دنده یا روزه در سطح خارجی اجسام | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (20 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	adjustable split die	وسیله ای برای در آوردن دنده یا روزه در سطح خارجی اجسام

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	external thread U	دنده خارجی
	fet U	وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
	exchanged stabilization fund U	مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
	interfaces U	1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
	interface U	1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
	inducing U	خطای وسیله ناشی از تاثیرات خارجی
	induces U	خطای وسیله ناشی از تاثیرات خارجی
	external indicator U	نشان دهنده وضع خارجی وسیله
	induced U	خطای وسیله ناشی از تاثیرات خارجی
	induce U	خطای وسیله ناشی از تاثیرات خارجی
	three-day retreat U	گردهمایی سه روزه دور از مردم عمومی [برای دعا کردن، درس دینی و عبادت]
	connectivity U	توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
	device U	کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
	devices U	کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
	shield U	حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده
	actuator U	وسیله مکانیکی که توسط سیگنال خارجی قابل کنترل است
	shields U	حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده
	communication U	مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
	noting U	نامهای که به وسیله نماینده سیاسی به حکومت خارجی تسلیم میشودaide-memoire
	notes U	نامهای که به وسیله نماینده سیاسی به حکومت خارجی تسلیم میشودaide-memoire
	input U	مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد
	inputted U	مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد
	note U	نامهای که به وسیله نماینده سیاسی به حکومت خارجی تسلیم میشودaide-memoire
	routines U	بخش کوچک یک کد که داده را از وسیله خارجی می پذیرد مثل خواندن ورودی از صفحه کلید
	exchange control U	جلوگیری از ورودامتعه خارجی به وسیله محدود کردن ارزی که دراختیار واردکننده گذاشته میشود
	routinely U	بخش کوچک یک کد که داده را از وسیله خارجی می پذیرد مثل خواندن ورودی از صفحه کلید
	routine U	بخش کوچک یک کد که داده را از وسیله خارجی می پذیرد مثل خواندن ورودی از صفحه کلید
	gear guard U	جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
	constants U	ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
	constant U	ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
	outputs U	حالت کامپیوتر که داده از فضای ذخیره سازی داخلی یا CPU به وسیله خارجی منتقل شود
	output U	حالت کامپیوتر که داده از فضای ذخیره سازی داخلی یا CPU به وسیله خارجی منتقل شود
	to get something to somebody U	برای کسی چیزی را آوردن
	astigmatizer U	وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
	handshaking U	سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
	handshake U	سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
	handshakes U	سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
	invitations U	عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
	invitation U	عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
	to stand the test of time U	برای مدت زیاد دوام آوردن
	to stand the test U	برای مدت زیاد دوام آوردن
	write U	حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
	writes U	حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
	cycle U	عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
	cycles U	عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
	cycled U	عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
	to go away U	ترک کردن برای رفتن و آوردن چیزی
	bring up <idiom> U	معرفی چیزی برای بحث (مذاکره)آوردن
	to go to U	ترک کردن برای رفتن و آوردن چیزی
	to push for an answer [in reference to something] U	برای پاسخ فشار آوردن [در رابطه با چیزی]
	touch U	وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
	touches U	وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
	busies U	1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
	busied U	1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
	busier U	1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
	busying U	1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
	busy U	1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
	busiest U	1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
	port U	سوکت یا اتصال فیزیکی که امکان ارسال داده بین اتصالات داخلی کامپیوتر و وسیله خارجی دیگر فراهم میکند
	make a living <idiom> U	پول کافی برای گذراندن زندگی بدست آوردن
	devices U	یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
	device U	یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
	positive externalities U	صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
	scan U	بررسی تصویر یا شی یا لیستی از موضوعات برای بدست آوردن داده مشروح آن
	scans U	بررسی تصویر یا شی یا لیستی از موضوعات برای بدست آوردن داده مشروح آن
	scanned U	بررسی تصویر یا شی یا لیستی از موضوعات برای بدست آوردن داده مشروح آن
	source U	ماخذ عامل یا جاسوس خارجی برای کسب اطلاعات
	MIP mapping U	روش محاسبه پیکس ها در یک تصور برای بدست آوردن فاصله شی از دید بیننده
	ungear U	از دنده بیرون انداختن بی دنده کردن
	simplest U	وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
	simple U	وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
	simpler U	وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
	register U	ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
	registers U	ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
	registering U	ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
	Viewdata U	سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
	spur gear U	دنده مهمیزی دنده خاردار
	pinions U	دنده پینیون دنده لایتناهی
	pinion U	دنده پینیون دنده لایتناهی
	pinioning U	دنده پینیون دنده لایتناهی
	exterior angle U	زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
	external symbol dictionary U	فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
	impurity U	جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
	epicyclic transmission U	یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند
	graphics U	کارت اضافی برای PC یا Macintosh که متن ها ایجاد شده یا تصاویر را با یک منبع ویدیویی خارجی ترکیب میکند
	amphibian vehicle U	وسیله نقلیه برای خشکی و اب
	sample size U	بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
	procedural U	زبان برنامه نویسی سطح بالا که برنامه نویس عملیات لازم را برای بدست آوردن نتیحه وارد میکند
	multi purpose vehicle U	وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
	lease U	واگذاری یا اجاره وسیله برای مدتی
	ascender U	وسیله مکانیکی برای فرستادن بار
	leases U	واگذاری یا اجاره وسیله برای مدتی
	check out time U	زمان لازم برای ازمایش یک وسیله
	sub- U	کد شناسایی وسیله جانبی برای دستیابی به آن
	case U	پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
	cases U	پوشش محافظ برای یک وسیله یا مدار
	chain U	باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
	chains U	باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
	dump U	1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
	horn socket	[وسیله ای که از آن برای صید ماهی استفاده می شود]
	accepts U	سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده
	arithmetic U	توانایی یک وسیله برای انجام توابع ریاضی
	appliance U	هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
	accepting U	سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده
	reliability U	توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیارموثروبدون خطا
	proms U	وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
	prom U	وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
	accept U	سیگنالی که یک وسیله میفرستد برای پذیرش داده
	verifier U	وسیله مخصوص برای تشخیص داده ورودی
	appliances U	هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
	coupler U	وسیله مکانیکی برای اتصال دو یا چند هادی
	sleds U	وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
	devices U	مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
	time charter U	اجاره کردن وسیله نقلیه برای مدت معین
	capacitance bridge U	نوعی وسیله اندازه گیری خنثی برای فرفیت
	devices U	لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
	interoperability U	توانایی دو وسیله یا کامپیوتر برای رد و بدل کردن اطلاعات
	microprogram U	وسیله ذخیره سازی برای نگهداری ریز کامپیوتر
	radar danning U	ناوبری به وسیله رادار برای احتراز از برخورد به مین
	device U	لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
	communication U	وسیله کنترل خط برای بررسی سیگنالهای متقاضی داده
	sled U	وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
	device U	مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
	sensor U	وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
	outwork U	استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
	foreign exchange U	پول خارجی ارز خارجی
	flow diagram U	نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
	tested U	اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
	test U	اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
	flowchart U	نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
	generate U	استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
	failure safety U	[توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیار موثر و بدون خطا]
	delaying U	وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
	marlinespike U	وسیله نوک تیزی برای جداکردن رشتههای طناب قایق
	golf car U	وسیله باطری دار برای حرکت دو بازیگر در زمین گلف
	input/output U	استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
	delays U	وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
	delay U	وسیله ایکه برای سیگنالی طول می کشد تا ارسال شود
	generated U	استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
	cone penetrometer U	وسیله تعیین مقاومت خاک برای عبور و مرور خودروها
	fosdic U	وسیله ذخیره سازی برای داده کامپیوتری با استفاده از میکروفیلم
	reliability U	[توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیار موثر و بدون خطا]
	tests U	اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
	generating U	استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
	generates U	استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
	rougher U	دنده دنده کننده
	bypasses U	روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
	cts U	CSR برای بیان اینکه یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است
	retraction lock U	وسیله مکانیکی برای جلوگیری از جمع شدن غیرعمدی ارابه فرود
	bypassed U	روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
	landline U	خط وط ارتباطی که از کابل برای اتصال فیزیکی و الکتریکی دو وسیله استفاده می کنند
	pitch U	دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
	calling U	سیگنالی برای جلب توجه مردم از ترمینال یا یک وسیله به کامپوتر اصلی
	takedown U	مدت زمانی که یک وسیله جانبی آماده برای کار دیگری میشود
	enquiry U	کد کنترل مخصوص که تقاضایی برای معرفی یا وضعیت یا داده یک وسیله است
	bypass U	روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
	deflector U	صفحه تیغه یا وسیله دیگری برای منحرف کردن یک جریان یا حرکت
	bypassing U	روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
	distaff U	فرموک [وسیله ای برای رسیدن پشم و پنبه به روش سنتی و دستی]
	pitches U	دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
	word U	زمان لازم برای ارسال کلمه از یک محل حافظه یا وسیله به دیگری
	worded U	زمان لازم برای ارسال کلمه از یک محل حافظه یا وسیله به دیگری
	input/output U	فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
	dockets U	صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
	two man rule U	قانون حضور یاتصویب دونفره یا تصویب به وسیله دونفر برای انجام کار
	docket U	صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
	input/output U	مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
	adaptation U	توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
	adaptations U	توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
	docketed U	صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
	condition U	1-وضعیت یک مدار یا وسیله یا ثبات 2-وسایل مورد نیاز برای وقوع یک عمل
	docketing U	صورت پروندههای حاضر برای رسیدگی که به وسیله منشی دادگاه تنظیم میشود
	takedown U	حذف نوار یا کاغذ یا دیسک از یک وسیله جانبی پس از یک کار و آماده کردن آن برای بعدی
	cartridge actuated device U	وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
	adc U	وسیله مبدل ورودی آنالوگ به خروجی دیجیتال که قابل فهم برای کامپیوتر باشد
	symmetrical compression U	سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
	fastest U	روزه
	fasts U	روزه
	fasted U	روزه
	to break ones fast U	روزه
	fasting U	روزه
	daylong U	یک روزه
	ventage U	روزه
	fast U	روزه
	device U	کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
	head load control U	روش الکتریکی که برای سوارکردن نوک ها روی وسیله پیش از خواندن یا نوشتن بکار می رود
	soak U	اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند
	soaks U	اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند
	ends U	ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
	ended U	ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
	end U	ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
	long run U	مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
	Cambridge ring U	استاندارد شبکه محلی برای وصل کردن چندین وسیله و کامپیوتر در یک اتصال حلقهای می سازد
	handshakes U	سیگنالهای ارسالی بین دو وسیله ارتباطی که آمادگی ارسال را بیان می کنند و نیز برای دریافت
	handshake U	سیگنالهای ارسالی بین دو وسیله ارتباطی که آمادگی ارسال را بیان می کنند و نیز برای دریافت
	devices U	کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
	technical escort U	پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
	oil gear U	جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
	d. after d. U	همه روزه
	faster U	روزه گیر