Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
grallatorial
U
وابسته به دراز پایان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ileac
U
وابسته به روده دراز
ileal
U
وابسته به روده دراز
year-end
U
وابسته به پایان سال
teleologic
U
وابسته به پایان شناسی
thetic
U
وابسته به یا شامل پایان نامه
thetical
U
وابسته به یا شامل پایان نامه
rhizopod
U
وابسته به تیره ریشه پایان
neozoic
U
وابسته بعهد زمین شناسی که از پایان دوره مسوزوئیک تا امروزه است
eol
U
پایان خط پرچمی که بیان کننده پایان یک خط داده میباشد
terminated
U
پایان دادن پایان یافتن
terminate
U
پایان دادن پایان یافتن
terminates
U
پایان دادن پایان یافتن
phallic
U
وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
olympian
U
اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic
U
وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
syzygial
U
وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
subglacial
U
وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
dialectological
U
وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic
U
وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
choral
U
وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
soricine
U
موش پوزه دراز شبیه موش پوزه دراز
vehicular
U
وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
rectal
U
وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
puritanical
U
وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic
U
وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
lexicographic
U
وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
phylar
U
وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
monarchic
U
وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic
U
وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic
U
وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy
U
وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory
U
وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
lithic
U
وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
frontal
U
وابسته به پیشانی وابسته بجلو
sister services
U
یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
zygose
U
وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
verbose
U
دراز
longish
U
دراز
prolix
U
دراز
long headed
U
سر دراز
lengthwise
U
دراز
long
U
دراز
long-
U
دراز
longed
U
دراز
longer
U
دراز
linear
U
دراز
to be prolonged
U
دراز
oblongated
U
دراز
macro
U
دراز
oblongs
U
دراز
oblong
U
دراز
dolichomorphic
U
دراز تن
lengthy
U
دراز
to piece out
U
دراز
longest
U
دراز
longheaded
U
دراز سر
longs
U
دراز
to eke out
U
دراز
toom
U
دراز
lengthen
U
دراز کردن
lengthening
U
دراز کردن
morella cherry
U
گیلاس دم دراز
in the long run
U
در دراز مدت
tender fleshed cherry
U
گیلاس دم دراز
lengthen
U
دراز شدن
lengthened
U
دراز شدن
lengthened
U
دراز کردن
oblonated
U
دراز :درازنا
lengthening
U
دراز شدن
protract
U
دراز کردن
to stretch out
U
دراز کردن
narrow
U
دراز وباریک
elongation
U
دراز شدگی
long life
U
عمر دراز
long-life
U
عمر دراز
far-fetched
U
دور و دراز
long-winded
U
دراز نفس
long winded
U
دراز نفس
streek
U
دراز کردن
pintail
U
اردک دم دراز
lengthens
U
دراز کردن
lengthens
U
دراز شدن
prolixity
U
دراز نویسی
prolongate
U
دراز کردن
far fetched
U
دور و دراز
lanky
U
دراز وباریک
codlin
U
یکجورسیب دراز
string
U
چسبناک دراز
longevity
U
دراز عمری
ileum
U
روده دراز
narrowest
U
دراز وباریک
narrowed
U
دراز وباریک
inductile
U
دراز نشو
blue moon
U
زمان دراز
verbalization
U
دراز گویی
lantern jawed
U
چانه دراز
lanternjaws
U
چانه دراز
long bill
U
نوک دراز
at full length
U
دراز کشیده
codling
U
یکجورسیب دراز
couchant
U
دراز کشیده
extend
U
دراز کردن
weedy
U
دراز و باریک
drag on
<idiom>
U
دراز کردن
stretch
U
دراز کردن
stretched
U
دراز کردن
stretches
U
دراز کردن
long-time
U
دراز مدت
wader
U
مرغ دراز پا
oblong
U
دراز پهنا
oblongs
U
دراز پهنا
long term
<adj.>
U
دراز مدت
long run
[American E]
<adj.>
U
دراز مدت
long-drawn-out
U
دور و دراز
gangling
U
طولانی و دراز
long billed
U
نوک دراز
long bone
U
استخوانهای دراز
elongates
U
دراز شدن
elongating
U
دراز کردن
longhead
U
کله دراز
elongates
U
دراز کردن
snipe
U
نوک دراز
sniped
U
نوک دراز
longeval
U
دراز عمر
long wind
U
دراز نفسی
elongate
U
دراز شدن
snipes
U
نوک دراز
sniping
U
نوک دراز
long-term
U
دراز مدت
elongate
U
دراز کردن
longer-term
U
دراز مدت
narrower
U
دراز وباریک
long shunt
U
شنت دراز
long eared
U
گوش دراز
long necked
U
گردن دراز
long range
U
دراز مدت
long run
U
دراز مدت
elongating
U
دراز شدن
long term
U
دراز مدت
proboscis
U
پوزه دراز
proboscises
U
پوزه دراز
mongooses
U
میمون پوزه دراز
kick around
<idiom>
U
دراطراف دراز کشیدن
mongoose
U
میمون پوزه دراز
chatterbox
U
ادم روده دراز
chatterboxes
U
ادم روده دراز
windbag
U
نطاق روده دراز
long-lived
U
دارای عمر دراز
long lived
U
دراز عمر معمر
verbose
U
دراز نویس درازگو
tusk
U
دندان دراز وتیز
long lived
U
دارای عمر دراز
tirade
U
سخنرانی دراز وشدیداللحن
daddy-long-legs
U
بابا لنگ دراز
tusks
U
دندان دراز وتیز
windbags
U
نطاق روده دراز
to live a long life
U
عمر دراز کردن
to make old bones
U
عمر دراز کردن
abusive
ناسزاوار زبان دراز
tractile
U
لوله شو دراز شدنی
tirades
U
سخنرانی دراز وشدیداللحن
long-lived
U
دراز عمر معمر
lanternjaws
U
ارواره دراز و لاغر
orang outang
U
یکجوربوزینه دراز دست
verbosity
U
دراز نویسی پرگویی
orangoutang
U
بوزینه دست دراز
orangutan
U
بوزینه دست دراز
reach
U
دراز کردن دست
johnboat
U
قایق دراز و باریک
porrect
U
دراز کردن جلوگذاردن
toboggans
U
سورتمه دراز و باریک
toboggan
U
سورتمه دراز و باریک
proboscis monley
U
بوزینه دراز بینی
prolate
U
دوک وار دراز
mygale
U
موش پوزه دراز
ringtail
U
تلیله نوک دراز
longicorn
U
دارای شاخک دراز
longhorn
U
گاو شاخ دراز
long horned grasshopper
U
ملخ شاخک دراز
long necked flask
U
بالن گردن دراز
gibbon
U
میمون دراز دست
gibbons
U
میمون دراز دست
orang-outang
U
یکجوربوزینه دراز دست
orang-outangs
U
یکجوربوزینه دراز دست
orang-outans
U
یکجوربوزینه دراز دست
long term memory
U
حافطه دراز مدت
repose
U
دراز کشیدن غنودن
long-term
U
دوره دراز مدت
longer-term
U
دوره دراز مدت
longevous
U
دارای عمر دراز
longhorn
U
گوسفند شاخ دراز
scoldpaceous
U
مانند نوک دراز
scolopax
U
جنس نوک دراز
chaises longues
U
نوعی نیمکت دراز
spindles
U
دراز و باریک شدن
rangy
U
ولگرد پا دراز و لاغر
full bottomed
U
دارای دنباله دراز
interminably
U
بطور بسیار دراز
long haul
<idiom>
U
مسافت دراز یا سفرکردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com