English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 126 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
longer-term U دراز مدت
longer-term U دوره دراز مدت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Short – term ( long – term ) projects . U طرحهای کوتاه مدت ( دراز مدت )
he no longer went there U دیگر انجا نرفت
longer U طی مسافت زیاد توپ
longer U توپ بلند به اوت
longer U بلند
longer U مدت زیاد
I can't go on any longer. U من دیگر نمی توانم ادامه بدهم.
no longer U نه بیشتر [زمانی]
no longer U نه دیگر [زمانی]
longer U مناسب بودن
longer U میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longer U دراز
longer U طولانی طویل
longer U مدید
longer U کشیده
longer U طولانی
longer U :اشتیاق داشتن
longer U دیر گذشته ازوقت
it is no longer valid U از درجه اعتبار ساقط است
longer-standing U از مدتها پیش
longer-standing U از دیرگاه
I cant take (stand) it any longer. U بیش از این تاب ندارم
She no longer visits me. U دیگر بسراغم نمی آید
longer-range U دوربرد
longer-standing U دیرین
Your passport is no longer valid. گذرنامه شما دیگر اعتبار ندارد.
term U اجل
term U مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
term U جمله طیفی
term U زمان
term U عبارت [ریاضی]
term U جمله [ریاضی]
term U جمله
term U اصطلاح
term U نیمسال
term U نامیدن لفظ
term U هنگام
term U دوره انتصاب
term U جمله عبارت
term U شرط
term U سمستر
term U دوره
term U موقع
term U روابط فصل
term U شرایط
term U ثلث تحصیلی
term U مدت
term U عبارت
term U پاره سال تحصیلی
term U واژه
half-term U تعطیلیبینترم
in the short term <adv.> U برای دوره کوتاه مدت
term of maintenance U مهلت نگاهداری
stochastic term U متغیر تصادفی
term of reproach U سخن سرزنش امیز یا ننگ اور
term symbol U نشانه جمله طیفی
term of maintenance U دوره نگاهداری
to serve one's term U دوره خدمت خود را طی کردن
to serve one's term U خدمت خودرا انجام دادن
term loan U وام مدت دار
term insurance U بیمه در موردمخاطره برای مدت معینی
term insurance U بیمه موقت
sum term U لفظ جمعی
long term <adj.> U دراز مدت
short-term U کوتاه مدت
short-term U کم مدت
mathematical term U عبارت [ریاضی]
medium term U میان مدت
mathematical term U جمله [ریاضی]
long-term U دوره دراز مدت
long term <adj.> U بلند مدت
a pejorative term U عبارتی تنزل دهنده
long term U طویل المدت
electoral term U دوره مقننه [سیاست]
parliamentary term U دوره مقننه [سیاست]
stochastic term U جمله تصادفی
middle term U قیاس مشترکی که در صغری وکبری صدق کند
credit term U مدت اعتبار
long term U بلند مدت
error term U ضریب خطا
major term U شرط عمده واساسی
error term U جمله خطا
exercise term U عنوان مانور
exercise term U اسم تمرین
expiry of the term U انقضاء مدت
express term U شرط صریح
final term U جمله نهایی
grammatical term U اصطلاحات دستوری
long term U دراز مدت
law term U اصطلاح حقوقی
minor term U صغرای قیاس منطقی
relative term U لفظ نسبی
residual term U جمله پسماند
long-term U دراز مدت
term paper U رساله کوتاه
the propriety of a term U درستی یک لفظ یا یک اصطلاح مناسبت یک واژه یا لفظ
short term U حداقل مدت تنبیه و زندانی
easy term U کوتاه مدت
short term U دوره کوتاه
an abstract term U اسم بی مسما
residual term U جمله باقیمانده
serve one's term U دوره خدمت خود را طی کردن
an abstract term U تعبیر تصویری
implied term U شرط ضمنی
short term U کوتاه مدت
short term U مختصر
serve one's term of imprisonment U حبس خود را گذراندن
electoral legislative term U دوره انتخابیه
fixed term deposit U سپرده ثابت
short term memory U حافظه کوتاه مدت
short term loan U وام کوتاه مدت
short term forecast U پیش بینی کوتاه مدت
medium term planning U برنامه ریزی میان مدت
medium term loan U وام میان مدت
medium term forecast U پیش بینی میان مدت
long term loan U وام بلند مدت
reasonable term and condition U قید و شرط معقول
long term project U پروژه طویل مدت
long term memory U حافطه دراز مدت
deflection under long term loading U خیز ریز بار طویل المدت
long term credit commitment U تعهد اعتبار بلند مدت
short term rate of interest U نرخ بهره کوتاه مدت
long term interest rate U نرخ بهره طویل المدت
In the short term, it may be wiser to sacrifice profit in favour of turnover. U برای دوره کوتاه مدت مصلحت دیده می شود که سود را به نفع فروش فدا دهند.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com