Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 230 (43 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
contribute
U
هم بخشی کردن
contributed
U
هم بخشی کردن
contributes
U
هم بخشی کردن
contributing
U
هم بخشی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
clear
U
پاک کردن یا صفر کردن یک فایل کامپیوتری یا متغیر یا بخشی از حافظه
clearer
U
پاک کردن یا صفر کردن یک فایل کامپیوتری یا متغیر یا بخشی از حافظه
clearest
U
پاک کردن یا صفر کردن یک فایل کامپیوتری یا متغیر یا بخشی از حافظه
clears
U
پاک کردن یا صفر کردن یک فایل کامپیوتری یا متغیر یا بخشی از حافظه
attention
U
توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
attentions
U
توجه کافی کردن به اجرای بخشی از برنامه
rehabilitation
U
تجدید قوا کردن توان بخشی
garbage
U
سازماندهی مجدد و حذف فایلهای داده و رکوردهای نالازم . پاک کردن بخشی از حافظه برنامه یا داده اش که استفاده نمیشود
highlight
U
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
highlighted
U
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
highlights
U
جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
titillate
U
بطور لذت بخشی تحریک کردن
titillated
U
بطور لذت بخشی تحریک کردن
titillates
U
بطور لذت بخشی تحریک کردن
titillating
U
بطور لذت بخشی تحریک کردن
selective
U
مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
selectively
U
مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
leader
U
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leaders
U
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
window
U
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
search
U
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searched
U
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searches
U
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searchingly
U
فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
download
U
1-بارکردن برنامه یا بخشی از داده ازمحدودهای ازکامپیوتر ها توسط خط تلفن . 2-بار کردن داده از CPU به کامپیوتر کوچک 3-ارسال نوشتار چاپگر ذخیره شده روی دیسک به چاپگر
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
Other Matches
scissoring
U
1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
sectoral
U
بخشی
hexaploid
U
شش بخشی
divisor
U
بخشی
triplet
U
سه بخشی
parochial
U
بخشی
as part of
U
بخشی از
bisection
U
دو بخشی
regional
<adj.>
U
بخشی
local
<adj.>
U
بخشی
tripartite
U
سه بخشی
dichotomous
U
دو بخشی
fractions
U
بخشی از
sextet
U
شش بخشی
fraction
U
بخشی از
portions
U
بخشی
triarchy
U
سه بخشی
trichotomous
U
سه بخشی
Centigrade
U
صد بخشی
sectorial
U
بخشی
sextets
U
شش بخشی
partial
U
بخشی
ninefold
U
نه بخشی
portion
U
بخشی
rehabilitation
U
توان بخشی
pleasurableness
U
فرح بخشی
refreshment
U
نیرو بخشی
pleasurability
U
لذت بخشی
stanza
U
بخشی از بازی
animations
U
جان بخشی
stanzas
U
بخشی از بازی
haxamerous
U
شش بخشی شش قسمتی
animation
U
جان بخشی
satisfactoriness
U
رضایت بخشی
slices
U
بخشی از چیزی
stanine score
U
نمره نه بخشی
slice
U
بخشی از چیزی
stanine scale
U
مقیاس نه بخشی
refreshments
U
نیرو بخشی
stens
U
مقیاس ده بخشی
part way
U
بخشی از راه
two sector model
U
الگوی دو بخشی
two sector economy
U
اقتصاد دو بخشی
genbraliztion
U
کلیت بخشی
vivification
U
حیات بخشی
sectoral integation
U
یکپارچگی بخشی
dezincification
U
فرسودگی بخشی
healthfulness
U
صحت بخشی
personification
U
شخصیت بخشی
vitalization
U
حیات بخشی
effectiveness
U
اثر بخشی
partial
U
بخشی قسمتی
physical medicine
U
طب توان بخشی
triploid
U
سه قسمتی سه بخشی
equipartition principle
U
اصل هم بخشی
sectoral integation
U
ادغام بخشی
fytte
U
بخشی ازشعر
fractions
U
1-بخشی از یک واحد
heptamerous
U
هفت بخشی
trichotomy
U
سه بخشی بودن
efficiency
U
اثر بخشی
drill tang
بخشی از مته
effectiveness
U
تاثیر بخشی
fraction
U
1-بخشی از یک واحد
polychotomy
U
چند بخشی
part
U
بخشی از چیزی
array
U
بخشی از داده در آرایه
contributions
U
هم بخشی همکاری وکمک
staves
U
مقیاس پنج بخشی
contribution
U
هم بخشی همکاری وکمک
arrays
U
بخشی از داده در آرایه
revivification
U
باز جان بخشی
sectoral planning
U
برنامه ریزی بخشی
coursed
U
بخشی از غذا اموزه
fetch
U
دستیابی به بخشی از حافظه
charitableness
U
خیرخواهی صدقه بخشی
cost effectiveness
U
تاثیر بخشی هزینه
lobes
U
بخشی از عضله یا مغز
course
U
بخشی از غذا اموزه
tag
U
بخشی از دستور کامپیوتری
fetches
U
دستیابی به بخشی از حافظه
fetched
U
دستیابی به بخشی از حافظه
flush
U
فایل یا بخشی از حافظه
courses
U
بخشی از غذا اموزه
flushes
U
فایل یا بخشی از حافظه
a rosy future
U
آینده امید بخشی
nose band
U
بخشی از کلگی اسب
partial
U
نیمه کاره بخشی از
subsegment
U
بخشی کوچک یک سگمنت
flushing
U
فایل یا بخشی از حافظه
lobe
U
بخشی از عضله یا مغز
stanzas
U
بخشی ازبازی هاکی
tags
U
بخشی از دستور کامپیوتری
stanza
U
بخشی ازبازی هاکی
phase
U
بخشی از فرآیند بزرگتر
phased
U
بخشی از فرآیند بزرگتر
barge-course
U
[بخشی از سفال بام]
phases
U
بخشی از فرآیند بزرگتر
vocational rehabilitation
U
توان بخشی شغلی
the pale
U
بخشی از ایرلند که در قلمردانگلیس است
selectively
U
نمایش یا چاپ بخشی از حافظه
overlapped
U
پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
inter sectoral planning
U
برنامه ریزی بین بخشی
A part of Iranian territory.
U
بخشی از خاک ( سرزمین) ایران
moto
U
بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
box section leg
U
ساق یا پایه بخشی از جعبه
filed
U
بخشی از داده روی کامپیوتر
cost effectiveness analysis
U
تحلیل تاثیر بخشی هزینه ها
building unit
U
جزء ساختمانی بخشی از یک ساختمان
physical medicine
U
درمان بدنی و توان بخشی
file
U
بخشی از داده روی کامپیوتر
selective
U
نمایش یا چاپ بخشی از حافظه
reviviscence
U
بهوش اوری نیرو بخشی
palm of a glove
U
بخشی از دستگش که کف دست را می پوشاند
overlaps
U
پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
overlap
U
پوشاندن بخشی از چیزی با دیگری
front line
U
9 بخش اول زمین 81 بخشی گلف
branches
U
جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر
branch
U
جهش از بخشی از برنامه به بخش دیگر
maiden over
U
بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
usenet
U
بخشی از اینترنت که حاوی مجمعی است
metaplasm
U
بخشی ازسفیده که موادیاخته ساز درانست
moto scramble
U
مسابقه چند بخشی درمسیرهای گوناگون
satellites
U
کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
carrier
U
وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
satellite
U
کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
carriers
U
وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
bunged
U
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
bung
U
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
parterre
U
بخشی ازتماشاخانه که پشت سرنوازندگان است
beginning
U
حرف یا نشانه آغاز بخشی از داده
fronting
U
بخشی از چیزی که از عقب به نظر آید
beginnings
U
حرف یا نشانه آغاز بخشی از داده
intussusception
U
دخول بخشی از روده در بخش دیگر
municipality
U
شهریا بخشی که دارای شهرداری است
bunging
U
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
bungs
U
بخشی از طاق کوره گازی وهوایی
internal
U
دستوری که بخشی از سیستم عامل است
to put in a piece of work
U
بخشی از کار دیگران را انجام دادن
municipalities
U
شهریا بخشی که دارای شهرداری است
zero
U
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
introsusception
U
دخول بخشی از روده در بخش دیگر
front
U
بخشی از چیزی که از عقب به نظر آید
zeroes
U
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
zeros
U
پرکردن بخشی از حافظه با مقادیر صفر
storage
U
بخشی از حافظه برای ذخیره اطلاعات
transient
U
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
operation
U
بخشی از حلقه ماشین در حین اجرای دستور
transients
U
بخشی از حافظه موقت که در مدت زمانی رخ میدهد
hexadecimal notation
U
نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
machine address
برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
cuts
U
حذف بخشی از متن از یک فایل تا کوتاه تر شود
hex
U
نمایش بخشی از حافظه در مبنای شانزده تایی
electron gun
U
بخشی از CRT که یک اشعه الکترونی ایجاد میکند
scans
U
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
general delivery
U
بخشی از ادارهی پست که مسئول اینگونهمراسلات است
margin
U
فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
scan
U
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
executing
U
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
addressing
U
روشی که بخشی از حافظه مکان دهی میشود
margins
U
فضای خالی اطراف بخشی از متن چاپی
nine
U
قسمت اول یادوم زمین 81 بخشی گلف
absolute address
برنامه ای که بخشی از کد را در حافظه اصلی بار میکند
fail
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
drives
U
بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد
nines
U
قسمت اول یادوم زمین 81 بخشی گلف
shirt-tail
U
بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
scanned
U
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
cut
U
حذف بخشی از متن از یک فایل تا کوتاه تر شود
shirt-tails
U
بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
nasopharynx
U
بخشی از گلو گاه که بابینی راه دارد
holdup
U
بازگشت یا نگهداری یک مقدار یا خط ارتباطی یا بخشی از حافظه
executes
U
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
failed
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
backplane
U
بخشی از ساختمان کامپیوتر که حاوی تختههای مدار
descender
U
بخشی از حرف چاپ شده که زیر خط است
deposits
U
چاپ گرفتن ازکل یا بخشی از فضای حافظه
fails
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
drive
U
بخشی ازکامپیوتر که نوار یا دیسک را راه می اندازد
elimination
U
بخشی از داده هنوز استفاده نشده است
execute
U
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
deposit
U
چاپ گرفتن ازکل یا بخشی از فضای حافظه
executed
U
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور
cases
U
رجوع به بخشی از برنامه که وابسته به نتیجه آزمایش است
laparectomy
U
برش بخشی از روده که درپهلوی ادمی واقع است
nests
U
بخشی از برنامه که یک حلقه کنترل در دیگری استفاده میشود
routine
U
بخشی از کد در یک محل که توسط فراخوانی ها در تابع استفاده میشود
routinely
U
بخشی از کد در یک محل که توسط فراخوانی ها در تابع استفاده میشود
nest
U
بخشی از برنامه که یک حلقه کنترل در دیگری استفاده میشود
parapherna
U
بخشی از دارایی زن که جزوجهیزیه نبود بلکه در اختیارخود زن بود
cross reference generator
U
بخشی از اسمبلر یا کامپایلر یا مفسر که لیستی از برچسبهای برنامه
factor
U
در حین جستجو بخشی از داده که استفاده نشده است
case
U
رجوع به بخشی از برنامه که وابسته به نتیجه آزمایش است
routines
U
بخشی از کد در یک محل که توسط فراخوانی ها در تابع استفاده میشود
sea echelon
U
بخشی از ناوهای هجومی که در عملیات اب خاکی در دریاباقی می ماند
miracle play
U
نمایش بخشی از زندگی پیغمبران یا صاحبان کشف وکرامت
fielded
U
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
field
U
بخشی از دستور کاپیوتری که حاوی محل داده است
field
U
بخشی از دستور کامپیوتری که حاوی محل داده است
field
U
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com