Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sleeve
U
هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
sleeves
U
هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sleeve target
U
هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
howler
U
بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
howlers
U
بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
fire unit
U
یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
pounce
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounced
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces
U
در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
wand shoot
U
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
double barreled shotgun
U
تفنگ دولول برای تیراندازی جداگانه
preparatory
U
تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
ready rack
U
قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
slow fire
U
یک دقیقه فرصت برای تیراندازی به هر نفر
time fire
U
مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
verification fire
U
تیرازمایشی تیراندازی که برای تشخیص خطای توپ انجام میشود
firing position
U
موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
v ring
U
تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
firing range
U
برد تیراندازی مسافت تیراندازی
rifle clasp
U
نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
platform load
U
بار اماده برای بارریزی هوایی
air target material program
U
برنامه تهیه اماد برای تک به هدفهای هوایی
airships
U
کشش هوائی
aerial map
U
عکس هوائی
aerial photograph
U
عکس هوائی
elevated tanke
U
منبع اب هوائی
aerial photography
U
عکاسی هوائی
aerial photogrammetry
U
فتوگرامتری هوائی
airship
U
کشش هوائی
smoke blanket
U
پرده پوشش دود برای استتاراز دید هوایی
shuttle bombing
U
بمباران با استفاده از دوپایگاه هوایی برای بمب گیری
intercepting search
U
کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
aerial survey
U
نقشه براری هوائی
air raid shelter
U
پناهگاه حمله هوائی
intercept point
U
نقطه پیش بینی شده برای اجرای رهگیری هوایی
airlift service
U
سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
photo index map
U
نقشه راهنمای عکسهای هوائی
fire lane
U
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
photogrammetric map
U
تهیه نقشه ازروی عکسهای هوائی
The goods were shipped by air .
U
کالاها از راه هوا ( هوائی ) حمل شد
inductor with adjustable air gap
U
پیچک با فاصله هوائی قابل تنظیم
tan alt
U
ضریب انحراف سایه برای تعیین ارتفاع اشیا در روی عکس هوایی
shadow factor
U
ضریب مربوط بانحراف سایه در عکس هوایی برای تعیین ارتفاع اشیاء
photogrammetry
U
فن تهیه نقشه جغرافیائی به کمک عکسهای هوائی
point designation
U
شبکه بندی مخصوصی که برای تعیین نقاط نسبت به هم روی عکس هوایی کشیده میشود
state chicken
U
در رهگیری هوایی یعنی سوخت من در حال تمام شدن است بایستی برای تجدیدسوخت برگردم
live fire
U
تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
quails
U
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quail
U
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
compressor bleed air
U
هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
controlled airspace
U
قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
z scale
U
نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
squawk
U
در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawked
U
در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawks
U
در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
telling
U
مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holidays
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday
U
تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
air policing
U
عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
antiair warfare
U
جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
restrictive fire plan
U
طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
line chief
U
افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
i stay
U
در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
state tiger
U
در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی برای اجرای ماموریت رهگیری دارم
air delivery container
U
جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
broadcast controlled air interception
U
نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air sentinel
U
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
heads up
U
در درگیری هوایی اعلام اینکه هواپیما دروضعیت لازم برای درگیری قرار ندارد
steer
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered
U
در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeon
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeons
U
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
air scoop
U
چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
flak
U
گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
fly through
U
عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air suprmacy
U
برتری کامل هوایی سیادت هوایی
air interdiction
U
عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
aviation pay
U
معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air superiority
U
برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air pilots
U
خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
unit emplaning
U
در عملیات حمل و نقل هوایی به طرح ریزی و سازمان دادن یکان برای حمل و نقل اطلاق میشود
carrier air group
U
دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
air
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
aired
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
airs
U
هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air branch
U
قسمت هوایی رسته هوایی
notice to airmen
U
اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air material
U
ماتریل هوایی وسایل هوایی
tropopause
U
منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
air station
U
ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splash
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel
U
رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
splashing
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes
U
ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
shelling report
U
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
air picket
U
هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air photographic
U
شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
call mission
U
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air scout
U
هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
airlift command
U
فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
counter force
U
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
photogrammetry
U
علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
air search attack unit
U
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
airlift capacity
U
مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
air defense commander
U
فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
airspace prohibited area
U
منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
emergency scramble
U
درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
channel airlift
U
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
shooting
U
تیراندازی
popped
U
تیراندازی
pops
U
تیراندازی
pop
U
تیراندازی
archery
U
تیراندازی
gunnery
U
تیراندازی
gunning
U
تیراندازی
shootings
U
تیراندازی
musketry
U
تیراندازی
trimetrogon
U
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
dispersal airfield
U
فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
air survey photography
U
عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
verification fire
U
تیراندازی ازمایشی
shoots
U
تیراندازی کردن
live
U
تیراندازی جنگی
lived
U
تیراندازی جنگی
conduct of fire
U
اجرای تیراندازی
scheme of fire
U
طرح تیراندازی
conduct of fire
U
هدایت تیراندازی
shoot
U
تیراندازی کردن
dry sum
U
مشق تیراندازی
fires
U
تیراندازی کردن
firing line
U
خط شروع تیراندازی
order of fire
U
روش تیراندازی
fired
U
تیراندازی کردن
handbow
U
کمان تیراندازی
fire power
U
قدرت تیراندازی
fire
U
تیراندازی کردن
offhand
U
تیراندازی ایستاده
fire bay
U
دهلیز تیراندازی
horseback archery
U
تیراندازی سواره
fire trench
U
سنگر تیراندازی
school shooting
U
تیراندازی در مدرسه
the butts
U
میدان تیراندازی
field archery
U
تیراندازی صحرایی
combat firing
U
تیراندازی جنگی
riflery
U
تیراندازی تفنگداری
gunnery
U
قوانین تیراندازی
gunning
U
تمرین تیراندازی
ready position
U
حاضربه تیراندازی
guns
U
تیراندازی کردن
gun
U
تیراندازی کردن
delivery error
U
اشتباه در تیراندازی
firing area
U
منطقه تیراندازی
firing table
U
جدول تیراندازی
automatic fire
U
تیراندازی خودکار
methode of fire
U
روش تیراندازی
shot
U
گلوله تیراندازی شده
shots
U
تیراندازی شده تیرخورده
shots
U
گلوله تیراندازی شده
shots
U
تیراندازی تیرانداز ماهر
firing battery
U
اتشبار تیراندازی کننده
field roving course
U
مسابقه تیراندازی جنگلی
field round
U
یک دور تیراندازی صحرایی
columbia round
U
تیراندازی مخصوص زنان
shot
U
تیراندازی تیرانداز ماهر
recoiling
U
دفع ضربت تیراندازی
shot
U
تیراندازی شده تیرخورده
qualification badge
U
نشان مهارت در تیراندازی
open fire
U
شروع به تیراندازی کردن
methode of fire
U
روش اجرای تیراندازی
firing data
U
عناصر مربوط به تیراندازی
recoil
U
دفع ضربت تیراندازی
firing line
U
خط تیراندازی مدار اتش
recoils
U
دفع ضربت تیراندازی
recoiled
U
دفع ضربت تیراندازی
gun fire
U
توپ بامدادیاشام تیراندازی
archery
U
تیراندازی با تیر و کمان
skeet
U
انداختن تمرین تیراندازی
time fire
U
تیراندازی با گلوله زمانی
set up
U
اماده تیراندازی کردن
target arrow
U
تیر مخصوص تیراندازی
main fire
U
سیستم تیراندازی اصلی
passives
U
دفاع بدون تیراندازی
passive
U
دفاع بدون تیراندازی
field arrow
U
تیرهای تیراندازی صحرایی
trap shoot
U
تیراندازی به هدفهای متحرک
shooting galleries
U
میدان تیراندازی تمرینی
range correction
U
تصحیح برد تیراندازی
pit detail
U
کمک مربی تیراندازی
squeeze off
U
تیراندازی با فشار ماشه
combat firing
U
تمرین تیراندازی رزمی
shootoff
U
مسابقه اضافی تیراندازی
range firing
U
تیراندازی در میدان تیر
shooting gallery
U
میدان تیراندازی تمرینی
absolute error
U
اشتباه مطلق تیراندازی
dwell at
U
به تیراندازی ادامه دادن
expert badge
U
نشان مهارت در تیراندازی
squatting position
U
وضعیت چمباتمه در تیراندازی
trunkair route
U
مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
airhead operations
U
عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com