Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (22 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
telltale
U
نوار فلزی یا چوبی روی دیوار جلو اسکواش نوارپارچه وصل به بادبان برای نشان دادن سمت باد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
blip
U
علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
blips
U
علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
chain plate
U
صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
traveler
U
میله فلزی عقب قایق با حلقه برای وصل کردن طناب بادبان
stick bridge
U
پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
pickup reel
U
نوار گردان خالی برای قرار دادن نوار در آن از طرف پر آن
front wall
U
دیوار مقابل اسکواش
leaders
U
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
leader
U
بخشی از نوار مغناطیسی که حاوی سیگنالی نیست و در ابتدای نوار برای شناسایی و کمک به ماشین برای بلند کردن نوار به کار می رود
crease
U
محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
creases
U
محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
creased
U
محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
creasing
U
محل تلاقی دیوار اسکواش و کف زمین
forecourts
U
قسمت زمین اسکواش نزدیک دیوار مقابل
forecourt
U
قسمت زمین اسکواش نزدیک دیوار مقابل
service line
U
حد مرزی سرویس روی دیوار مقابل اسکواش
nicked
U
ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
nick
U
ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
nicks
U
ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
crosscourt shot
U
ضربه کوتاه به دیوار مقابل که به طرف دیگر زمین اسکواش بیافتد
nicking
U
ضربه به محل تقاطع دیوار وزمین اسکواش که قابل گرفتن نیست
BNC connector
U
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
croquet
U
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
flag
U
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags
U
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
templates
U
قالب چوبی یا فلزی
template
U
قالب چوبی یا فلزی
counter fert
U
دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
spar
U
تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
spars
U
تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
faceplate
U
صفحه فلزی یا چوبی متصل به چرخ تراش
sparred
U
تیر چوبی یا فلزی نگهدارنده طنابهای قایق
phew
U
برای نشان دادن بی تابی
phew
U
برای نشان دادن بیزاری
ribbons
U
نوار فلزی
ribbon
U
نوار فلزی
stave
U
نوار فلزی
uberstreichen
U
لگام را برای چند گام رهاکردن برای نشان دادن گام مرتب اسب
mast foot
پایه چوبی یا فلزی که دکل بر روی آن قرار دارد.
dowel
U
قطعه چوبی که در دیوار می گذارندتا میخ روی ان بکوبند
boards
U
برگشت توپ از تخته بسکتبال دیوار چوبی دور زمین
shed stick
U
چوب هاف
[چوبی است نازک تر از کوجی که برای جدا کردن تارها در موقع عبور دادن پود بکار می رود.]
fusible metal strip
U
نوار فلزی ذوب شونده
bloop
U
عبور دادن مغناطیس از روی نوار برای پاک کردن سیگنالهایی که نیازی به آنها نیست
burladero
U
دیوار چوبی محافظ هنگام تعقیب شدن گاوباز بوسیله گاو
hyphen
U
علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
clock
U
ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند
clocks
U
ساعتی که برای نشان دادن زمان از اعداد استفاده میکند
numeric
U
حرفی که در برخی حالت برای نشان دادن یک عدد است .
PRN
U
نشانهای در Dos-Ms برای نشان دادن پورت چاپگر استاندارد
hyphens
U
علامت چاپ برای نشان دادن تقسیم کردن کلمه
nil pointer
U
نشانه گر برای نشان دادن انتهای لیست زنجیره موضوعات
splices
U
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
spliced
U
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splice
U
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
splicing
U
نوار غیر مغناطیسی که در پشت دو انتهای نوار برای اتصال قرار می گیرند
foot block
قژعه چوبی یا فلزی کوچکی که در زیر ستون و روی خاک کار گذاشته میشود.
ablegate
U
مامور مخصوص پاپ درکشورهای بیگانه برای دادن نشان و خلعت
cartoon design
U
نقشه شطرنجی فرش برای نشان دادن محل گره زدن
mock-up
U
مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
checks
U
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
mock-ups
U
مدل محصول جدید برای آزمایش یا نشان دادن به مشتریان موجود
checked
U
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
stops
U
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
accuracy
U
کل تعداد بیتهایی که برای نشان دادن یک عدد در کامپیوتر به کار می رود
digits
U
عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
stop
U
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
Good grief!
<idiom>
U
این کلمه برای نشان دادن تعجب (چه خوب چه بد)استفاده میشود
colours
U
صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
digit
U
عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
sector
U
سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
check
U
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
stopped
U
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
stopping
U
بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
colour
U
صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
sectors
U
سوراخ در لبه دیسک برای نشان دادن محل اولین شیار
flying shore
U
تیر چوبی افقی جهت نگاهداری دو دیوار مقابل هم که بطور موقت نصب میشود
goal light
U
چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
page
U
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
paged
U
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
insertion point
U
نشانگری که برای نشان دادن محل تایپ متن در یک نوشته استفاده میشود
pages
U
2-نشانه گر در پردازش کلمه برای نشان دادن محل شروع صفحه جدید
ended
U
کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
end
U
کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
ends
U
کدی که در پردازش دستهای برای نشان دادن خاتمه کاری استفاده میشود
key signature
U
گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود
forecaddie
U
باربر وسط مسیر برای نشان دادن محل فرود گوی گلف
bubble help
U
خط ی روی صفحه نمایش برای نشان دادن آنچه شما به آن اشاره می کنید
reel-to-reel
U
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
deceleration time
U
زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
reel to reel
U
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
breaker line
U
خطی در رسم فنی برای نشان دادن حذف قسمتی از جسم درشکل مزبور
auto
U
توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن
autos
U
توانایی صفحه نمایش برای نشان دادن همان تصویر پس از عوض کردن nesolution آن
knife rest
U
نوعی مانع یا سدجادهای است که با سیم خاردار و یک چهارچوب فلزی یا چوبی تهیه می کنند و قابل حمل میباشد
hyphen
U
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
markers
U
علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
phonetician
U
متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
burn notice
U
علامت رمز برای نشان دادن اینکه یک نفر یا گروهی ازافراد قابل اعتماد نیستند
reference
U
نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
references
U
نشانه چاپ شده برای نشان دادن وجه و یک یادداشت یا عدم وجود مرجع در متن
marker
U
علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
hyphens
U
برای نشان دادن وقفه یاتردید یا لکنت زبان دررمان ها بکار میرود مثل ah-ah و غیره
routing indicator
U
گروهی از حروف که برای نشان دادن محل جغرافیایی یک ایستگاه یا یکان یا قرارگاه به کار می رود
discharge indicator disc
U
دیسک رنگی معمولا زرد یاقرمز برای نشان دادن تخلیه سیستم اطفاء حریق
campaign clasp
U
نشان فلزی شرکت درجنگ جهانی اول
wiring
U
ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
returned
U
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
return
U
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returns
U
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returning
U
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
backslash
U
کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند
suspending
U
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
suspends
U
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
gyro
U
برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
suspend
U
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن
tape mark
U
نشان نوار
redirect
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirects
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirected
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirecting
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
puncuation
U
نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
complementation
U
سیستم اعداد برای نشان دادن اعداد مثبت و منفی
end of tape mark
U
نشان انتهای نوار
ground resolution
U
قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
ebcdic
U
کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
tree
U
مشاهده پروندههای ذخیره شده روی دیسک ه برای نشان دادن پرونده ها و زیرپرونده ها مرتب شده اند
partition wall
U
دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
prompts
U
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompted
U
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompt
U
پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
marker
U
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
markers
U
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
genoa
U
بادبان عریض برای مسابقه
kludge
U
1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
kluge
U
1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
yard
U
میله وصل به دکل برای بادبان
yards
U
میله وصل به دکل برای بادبان
flashes
U
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flash
U
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashed
U
روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
sheets
U
طناب وصل به بادبان برای تنظیم ان در مقابل باد
sheet
U
طناب وصل به بادبان برای تنظیم ان در مقابل باد
batten
U
قطعه چوب صاف برای نگهداشتن حالت بادبان
battens
U
قطعه چوب صاف برای نگهداشتن حالت بادبان
galvanised
U
اب فلزی دادن
galvanizes
U
اب فلزی دادن
galvanize
U
اب فلزی دادن
galvanises
U
اب فلزی دادن
galvanising
U
اب فلزی دادن
dat
U
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
spill wind
U
سست کردن بادبان برای جلوگیری از تمایل قایق به یک سمت
sailed
U
کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
sailings
U
کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
sail
U
کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
working sails
U
بادبان معمولی که با بادبان سبک یا سنگین در موقع تغییرشدت باد فرق دارد
capstan
U
میله نوار گردان یا واحد پشتیبانی نوار که باعث میشود نوار به نوک خواندن / نوشتن یا گرداننده منتقل نماید
foresail
U
بادبان عمده دگل جلو کشتی بادبان پایین
life raft
قایق چوبی
[برای نجات غریق]
woodwind
U
موسیقی برای سازهای بادی چوبی
wall board
U
تخته برای چوبکاری دیوار
monometalism
U
سیستم یک فلزی برای پشتوانه پول
pallet
U
سکوی چوبی یا پلاستیکی برای حمل کالا
chimney-crane
U
[میله فلزی برای آویزان کردن غذا]
to lean against the wall
U
به دیوار تکیه دادن
immurement
U
در دیوار قرار دادن
langrel
U
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langridge
U
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langrage
U
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
mop
U
چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
mops
U
چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
mopping
U
چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
mopped
U
چوبی که سر ان را پارچه می پیچند و برای تمیز کردن بکارمیرود
aquaplane
U
قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
tape line
U
تسمه فلزی وباریک که برای اندازه گیری بکارمیرود
bail
U
فلزی بشکل لا وصل به قرقره ماهیگیری برای پیچیدن نخ
sled
U
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
aviation snips
U
قیچی دستی مرکبی برای بریدن ورقههای فلزی
sleds
U
وسیله فلزی و پارچهای برای تمرین مانور سد کردن
example is better than precept
U
نمونه اخلاق از خود نشان دادن بهترازدستوراخلاقی دادن است
blind keyboard
U
صفحه کلیدی که خروجی آن نشان داده نمیشود ولی مستقیماگ روی نوار یا دیسک مغناطیسی ضبط میشود
televising
U
درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televised
U
درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televises
U
درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
televise
U
درتلویزیون نشان دادن برنامه تلویزیونی ترتیب دادن
blowout disc
U
دیسک نازک فلزی برای اب بندی کردن سیستمهای سیالات
beechive spring
U
فلزی از جنس فولاد سخت برای نگهداشتن محل پرچ
gun-loop
U
[دهانه بیضی شکل در دیوار برای تیر اندازی]
swob
U
چوبی که برسران پنبه یا اسفنج پیچیده برای پاک کردن بکاربرن
peg
U
میله چوبی با نوک تیز
[برای محکم بستن چیزی به آنها]
chopsticks
U
میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
dipsticks
U
میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
dipstick
U
میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
snap swivel
U
حلقه گردان با گیره فلزی برای وصل کردن طعمه ماهیگیری به ان
staple
U
سوزن
[حرف ]
یو شکل
[برای محکم کردن سیمی به دیوار]
blank
U
حرکت دادن قایق بطوریکه مانع وزیدن بادروی بادبان سمت باد شود
blankest
U
حرکت دادن قایق بطوریکه مانع وزیدن بادروی بادبان سمت باد شود
ninepins
U
یکجور بازی با نه میله چوبی که انهارابا گوی چوبی می خوابانند
ball bearings
U
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearing
U
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com