English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
patch U مشمع روی زخم قطعه زمین
patches U مشمع روی زخم قطعه زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
under lay U زیرانداز فرش [جهت جلوگیری از سر خوردن آن بر روی زمین که معمولا از جنس نمد و یا مشمع می باشد.]
block U قطعه زمین
blocks U قطعه زمین
blocked U قطعه زمین
lot U قطعه زمین
plat U قطعه زمین کوچک
grassplot U قطعه زمین علفزار
reservation U قطعه زمین اختصاصی
quadrat U قطعه زمین مستطیل
reservations U قطعه زمین اختصاصی
terra incognita U قطعه زمین از گرو در نیامده
I'll need a plot of land . U یک قطعه زمین لازم دارم
parcels U دسته قطعه کوچکی از زمین
parcel U دسته قطعه کوچکی از زمین
espianade U قطعه زمین هموار شیب ملایم
sand trap U قطعه زمین پر از ماسه بعنوان مانع
nook U قطعه زمین پیش امده برامدگی
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
karoo U قطعه زمین صاف مرتفع وخشک افریقا
karroo U قطعه زمین صاف مرتفع وخشک افریقا
bags U قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
bag U قطعه برزنت چهارگوش وصل به زمین بعنوان پایگاه
shields U صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
shield U صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
positive U اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
segmentation U تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
cerecloth U مشمع
oil cloth U مشمع
mustard plster U مشمع خردل
oilcloth U پارچه مشمع
bituminous felt U مشمع قیراندود
fly blister U مشمع ذراریح
groundsheet U فرش مشمع
diachylon U مشمع دیاخلیون
linoleum U مشمع کف اتاق
mustard plaster U مشمع خردل
groundsheets U فرش مشمع
linoleum U مشمع فرشی
wax cloth U مشمع فرشی
sinapism U مشمع خردل
floor cloth U قسمی مشمع فرشی
oilskin U پارچه مشمع کت بارانی
plaster U مشمع انداختن روی
plasters U مشمع انداختن روی
epispastic U مشمع یاچیزدیگری که تاول اورد
lobation U قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
sticking plaster U مشمع چسب دار مخصوص روی زخم
sticking plasters U مشمع چسب دار مخصوص روی زخم
linocut U چاپی که بوسیله کلیشه روی مشمع ایجاد میگردد
companion part U لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
planar U روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
fast U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest U قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
segment U قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segments U قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
segments U قطعه قطعه کردن
fragmenting U قطعه قطعه کردن
sectional U قطعه قطعه بخشی
fragment U قطعه قطعه کردن
fragmentation U قطعه قطعه شدن
mainland U قطعه اصلی قطعه
segment U قطعه قطعه کردن
fritters U قطعه قطعه کردن
fragments U قطعه قطعه کردن
fritter U قطعه قطعه کردن
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
anatomize U قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
tract U قطعه
tracts U قطعه
member U قطعه
trilobation U سه قطعه
members U قطعه
blocks U قطعه
blocked U قطعه
pane U قطعه
smidgen U قطعه
smidgeon U قطعه
smidgin U قطعه
panes U قطعه
nuggets U قطعه
nugget U قطعه
small scale integration U قطعه
snippy U قطعه
segmental U قطعه قطعه
block U قطعه
items U قطعه
stretches U قطعه
pieces U قطعه
snipping U قطعه
snipped U قطعه
snip U قطعه
line segment U قطعه خط
very large scale integration U قطعه
plank U قطعه
wodge U قطعه
stretched U قطعه
stretch U قطعه
item U قطعه
panels U قطعه
piece U قطعه
panel U قطعه
plot U قطعه
plotted U قطعه
section U قطعه
sections U قطعه
internode U قطعه
morceau U قطعه
wodges U قطعه
chunks U قطعه
goblets U قطعه
goblet U قطعه
extent U قطعه
plots U قطعه
copyslip U قطعه
blocs U قطعه
bloc U قطعه
chunk U قطعه
fragment U قطعه
part U قطعه
fragmenting U قطعه
calligraph U قطعه
fragments U قطعه
scale U قطعه
slabs U قطعه
segment U قطعه
slab U قطعه
segments U قطعه
lobe U قطعه
component U قطعه
doit U قطعه
lobes U قطعه
components U قطعه
partitur U قطعه کامل
opuses U قطعه موسیقی
opus U قطعه موسیقی
partitura U قطعه کامل
piece part U قطعه یک پارچه
pericope U قطعه منتخب
concertos U قطعه موسیقی
concerto U قطعه موسیقی
part number U شماره قطعه
replacements U تعویض قطعه
unit assembly U یک قطعه مجزا
replacement U تعویض قطعه
vlsi U قطعه روی یک IC
stiffener U قطعه تقویتی
stiffeners U قطعه تقویتی
versicle U قطعه کوچک
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com