English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
threesome U مسابقه گلف بین یک نفر و دونفر دیگر که به نوبت ضربه می زنند
threesomes U مسابقه گلف بین یک نفر و دونفر دیگر که به نوبت ضربه می زنند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
match play U مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
carom U ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
cannons U ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
cannon U ضربه به دو گوی دیگر بیلیارد
diagonal U گامبرداری بطریق ضربه پا و فشارباپای دیگر
crosscourt shot U ضربه کوتاه به دیوار مقابل که به طرف دیگر زمین اسکواش بیافتد
three cushion billiards U بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
intermit U نوبت داشتن نوبت شدن
the types are inked over U در چاپخانه حروف را مرکب می زنند
The bell goes at 9 . U ساعت 9 زنگ می خورد ( می زنند )
away U بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
carom shot U طرز ضربه زدن به گوی بامماس گذاشتن به گوی دیگر
bowing U ضربه از گوشه که به عقب دیوار کناره و بعد به دیوارکناره دیگر و بعد به دیوارمقابل بخورد
bowed U ضربه از گوشه که به عقب دیوار کناره و بعد به دیوارکناره دیگر و بعد به دیوارمقابل بخورد
bow U ضربه از گوشه که به عقب دیوار کناره و بعد به دیوارکناره دیگر و بعد به دیوارمقابل بخورد
bows U ضربه از گوشه که به عقب دیوار کناره و بعد به دیوارکناره دیگر و بعد به دیوارمقابل بخورد
To see her [The sight of her] gives me a pang in my heart. U وقتی که او [زن] را میبینم مانند اینکه نیش به قلبم می زنند.
aftershave U [مایع خوشبویی که مردان بعد از اصلاح به صورت می زنند.]
tap dance U نوعی رقص که در ان پنجه وپاشنه پا را به سرعت به زمین می زنند
To bring two persons face to face . U دونفر رابا هم روبروکردن
chap and lie U پرتاب گوی و ضربه به گوی دیگر و توقف ان
squeeze U سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezed U سد کردن مدافع حریف با دونفر
come between <idiom> U درروابط دونفر دخالت کردن
squeezing U سد کردن مدافع حریف با دونفر
squeezes U سد کردن مدافع حریف با دونفر
fix someone up with someone <idiom> U واسطه برای قرار ملاقات دونفر
duopoly U انحصار فروش کالا بین دونفر
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
cowlstaff U چوبی که دونفر روی شانه حمل کرده وچیزهایی بدان می اویزند
two man rule U قانون حضور یاتصویب دونفره یا تصویب به وسیله دونفر برای انجام کار
skull practice U کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war U مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race U مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
opener U مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater U اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
punts U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response U پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
seniors U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
chips U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chip U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
otherwise <adv.> U به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر]
crosses U ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser U ضربه هوک پس از ضربه حریف
sclaff U ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
touring U نوبت
tours U نوبت
trick U نوبت
alternation U نوبت
tour U نوبت
out of turn U بی نوبت
tertian fever U نوبت سه به یک
tertian fever U نوبت غب
serves U نوبت
intermittence U نوبت
inning U نوبت
served U نوبت
serve U نوبت
periodicity U نوبت
tricking U نوبت
turns U نوبت
heat U نوبت
heats U نوبت
reprise U نوبت
tricked U نوبت
turn U نوبت
toured U نوبت
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
shift U نوبت کار
shifted U نوبت تعویض
shifted U نوبت کار
it is my lead U نوبت من است
handouts U نوبت بازی
shifts U نوبت تعویض
shifted U نوبت کاری
shift U نوبت کاری
shift U نوبت تعویض
penalty U از کف دادن نوبت
whose turn is it? U نوبت کیست
tricking U نوبت نگهبانی
tricked U نوبت نگهبانی
handout U نوبت بازی
every dog has his day <idiom> U آسیاب به نوبت
shifts U نوبت کاری
shifts U نوبت کار
penalties U از کف دادن نوبت
trick U نوبت نگهبانی
out of turn U خارج از نوبت
round robin U نوبت گردشی
period U روزگار نوبت
periods U نوبت ایست
periods U روزگار نوبت
period U نوبت ایست
periods U نوبت مرحله
period U نوبت مرحله
round U نوبت گردکردن
roundest U نوبت گردکردن
periodic U نوبت دار
intermittent U نوبت دار
movement credit U نوبت حرکت
prime shift U نوبت اول
round robin U با گردش نوبت
conversion U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time U دفعه دیگر [وقت دیگر]
on deck U در انتظار نوبت شنا
to be one's turn [go] U نوبت [کسی] شدن
round U نوبت گرد کردن
roundest U نوبت گرد کردن
rotas U جدول نوبت خدمت
My turn! U حالا نوبت منه!
every other <idiom> U به نوبت عرض شدن
it is your move U نوبت شما است
rota U جدول نوبت خدمت
air register U تنظیم نوبت پرواز
batters U توپزنی که نوبت اوست
batter U توپزنی که نوبت اوست
The ball is in your court. <idiom> U حالا نوبت تو است.
outed U نوبت سرویس اسکواش
first dogwatch U نوبت نگهبانی عصر
out U نوبت سرویس اسکواش
collocation U نظم نوبت وترتیب
say U نوبت حرف زدن
says U نوبت حرف زدن
shift schedule U برنامه نوبت کاری
on deck U دونده منتظر نوبت
out- U نوبت سرویس اسکواش
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
tunnelling U روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
strikers U بیلیارد بازی که نوبت اوست
bat around U توپ زدن به نوبت در یک ردیف
striker U بیلیارد بازی که نوبت اوست
every dog has his d. U هرکسی چندروزه نوبت اوست
strikers U کروکه بازی که نوبت اوست
striker U کروکه بازی که نوبت اوست
He jumped the queue. U پرید توی صف ( خارج از نوبت )
he was otherwise ordered U جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
all things come to him who waits <proverb> U بر اثر صبر نوبت ظفر آید
platoon U بازیگرانی را به نوبت در نقطه معین گذاشتن
platoons U بازیگرانی را به نوبت در نقطه معین گذاشتن
To jump the queue. U خود را داخل صف جا زدن ( خارج از نوبت )
moved U نوبت حرکت یابازی بحرکت انداختن
move U نوبت حرکت یابازی بحرکت انداختن
queuing theory U نظریه خط انتظار نوبت درتحقیق عملیات
every dog has his day <idiom> <none> U هرکسی پنج روزه نوبت اوست
antiperiodic U جلوگیری کننده از نوبت و دورهء امراض
moves U نوبت حرکت یابازی بحرکت انداختن
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
shifts U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
call book U دفتر بیدار کردن و تنظیم نوبت نگهبانی
first come, first served <idiom> U هرکی زودتر بیاد اول نوبت اوست
ball is in your court <idiom> U [نوبت تو هست که قدم بعدی را برداری یا تصمیم بگیری]
innings U نوبت هر توپزن تا اخراج او مدتی که یک تیم توپ می زند
dragstrip U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet U مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
metafile U 1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
one and nine balls billiard U بیلیارد کیسهای بین 4 بازیگرکه گویها به نوبت زده می شوند
he had no more no to say U دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
placekick U ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
to catch out a batsman U گوی رادرهواگرفتن وبدین وسیله نوبت را ازدست چوگان زن بیرون کرد
HTML U مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
slalom U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slaloms U مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing U مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
trans shipment U انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
concurrent U اجرای چنیدین برنامه همزمان با اجرا کردن هر بخش کوچک از برنامه به نوبت
due U از دست رفته کهنه شده از نوبت خارج شده
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
wickets U میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
wicket U میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
collocation U ترتیب نوبت و ترتیب پرداخت بدهی به طلبکاران
inning U گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
chases U مسابقه
chasing U مسابقه
competition U مسابقه
tournament U مسابقه
matches U مسابقه
contested U مسابقه
tournaments U مسابقه
match U مسابقه
ball games U مسابقه
competitions U مسابقه
events U مسابقه
contesting U مسابقه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com