English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 23 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
senior U بزرگتر
senior U مهتر
senior U ارشد
senior U بالاتر بالارتبه
senior U قدیمی
senior U تنیس باز سالمند
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
senior citizen U شهروند سالخورده
senior citizen U بازنشسته
senior citizen U پیرانسال
senior citizens U شهروند سالخورده
senior citizens U بازنشسته
senior citizens U پیرانسال
senior officers U افسران ارشدیا بالارتبه
senior officer U ارشدترین افسران
senior officer U افسر ارشد
senior members U اعضای بالارتبه یا ارشد
he is years senior to me U اودوسال ازمن بزرگتریاجلوتراست
senior officer afloat U ارشدترین افسر حاضر در ناو
senior technical college U دانشگاه فناوری
senior high school U مدرسه متوسطه
senior master sergeant U سرگروهبان
senior chief petty officer U ناوبان یکم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com