English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
air magnetic circuit U مدار هوایی مغناطیس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
imagery exploitation U مدار تهیه و فهور و استفاده از اطلاعات عکس هوایی
duplexes U مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplex U مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
nuclear magnetic resonance U تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
pad U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads U ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
composite circuit U مدار الکترونیکی که از چندین مدار و قطعه کوچکتر تشکیل شده است
switching U مدار الکترونیکی که میتواند پیام ها را از یک خط یا مدار د مرکز کنترل به دیگری ارسال کند
inferior planet U سیارهای که مدار گردش ان کوچکتر از مدار زمین میباشد
pin U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinning U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned U یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
mask design U اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
air suprmacy U برتری کامل هوایی سیادت هوایی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air pilots U خلبانان نیروی هوایی راهنمایان هوایی
firing circuit U مدار چاشنی مدار انفجار
powder train U مدار خرج مدار باروت
one hook U مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
notice to airmen U اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
air U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
air material U ماتریل هوایی وسایل هوایی
air branch U قسمت هوایی رسته هوایی
aired U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
airs U هوایی هواپیمایی نیروی هوایی
tropopause U منطقه چاه هوایی جوی بین استراتوسفر و تروپوسفر منطقه سکته هوایی
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
air station U ایستگاه عکس برداری هوایی نقطه تمرکز عکسبرداری هوایی ایستگاه هواشناسی
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
magnetzation U مغناطیس
magnetic U مغناطیس
magnets U مغناطیس
magneto U مغناطیس
magnet U مغناطیس
remagnetizer U مغناطیس گر
magnetism U مغناطیس
air picket U هواپیمای مخصوص اکتشاف و گزارش و ردیابی هواپیماو موشکهای دشمن هواپیمای گشتی هوایی هواپیمای پیشقراول هوایی
call mission U درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
air photographic U شناسایی از طریق عکسبرداری هوایی شناسایی با استفاده ازعکس هوایی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
air scout U هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
remanence U مغناطیس مانده
thermomagnetic U گرما مغناطیس
magnetism U علم مغناطیس
focusing magnet U مغناطیس تمرکز ده
magnets U مغناطیس پایدار
ferrimagnetism U فری مغناطیس
purity magnet U مغناطیس خلوص
magnet U مغناطیس پایدار
magnetism U درس مغناطیس
demagnetization U مغناطیس زدائی
field coil U پیچک مغناطیس گر
demagnetize U زدودن مغناطیس
mags U مغناطیس agnetic
simple magnet U مغناطیس ساده
permeance U مغناطیس رسانایی
residual magnetic induction U مغناطیس مانده
elelctromagnetic U الکترو مغناطیس
residual magnetization U مغناطیس مانده
residual magnetism U مغناطیس پس ماند
susceptibility U مغناطیس پذیری
permeability curve U خم مغناطیس پذیری
residual magnetism U مغناطیس مانده
plunger magnet U مغناطیس پیستونی
pyromagnetic U گرما- مغناطیس
permanent magnet U مغناطیس پایدار
magnetism U مغناطیس شناسی
mag U مغناطیس agnetic
induced magnetism U مغناطیس القایی
inductometer U مغناطیس سنج
magnetic explorer U مغناطیس یاب
blow out magnet U مغناطیس جرقه
magnet coil U پیچک مغناطیس
magnotropism U مغناطیس گرایی
magnetization U مغناطیس کنندگی
magnetization U مغناطیس گردانی
magnetic compensatory U مغناطیس تصحیح
magnetization U مغناطیس گری
magnetization U مغناطیس پذیری
compensating magnet U مغناطیس تصحیح
magnetizable U مغناطیس پذیر
animal magnetism U مغناطیس حیوانی
magnetics U علم مغناطیس
magnetic susceptibility U مغناطیس پذیری
bar magnet U مغناطیس میلهای
artificial magnet U مغناطیس صنعتی
b h cure U خم مغناطیس پذیری
natural magnet U مغناطیس طبیعی
magnetosphere U مغناطیس- کره
demagnetization U مغناطیس زدایی
magneto U دارای مغناطیس
magnetization work U مغناطیس کنندگی
organic magnet U مغناطیس الی
magnetometer U مغناطیس سنج
magnetic battery U مغناطیس مرکب
compound magnet U مغناطیس مرکب
magnetizing current U جریان مغناطیس گر
magnetosphere U کره مغناطیس
magnetization curve U خم مغناطیس پذیری
magnetosphere U مغناطیس- سپهر
p.m. U مغناطیس پایدار
magnetosphere U مغناطیس کره
magnetizing field U میدان مغناطیس گر
airlift command U فرماندهی ترابری هوایی قسمت حمل و نقل هوایی فرماندهی حمل و نقل هوایی
magnetic potential U نیروی مغناطیس رانی
coercive force U نیروی مغناطیس زدا
magnetising U تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetize U تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetizing field U میدان مغناطیس گردانی
magnetizes U تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetizing force U شدت مغناطیس کنندگی
magnetizing U مغناطیس کردن یا شدن
blue beam magnet U مغناطیس اشعه ابی
magnezation intensity U شدت مغناطیس کنندگی
demagnetizing field U میدان مغناطیس زدا
magnetization vector U بردار مغناطیس کنندگی
magnetizability U قابلیت مغناطیس شوندگی
magnetised U تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetises U تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetization characteristic U منحنی مغناطیس گردانی
magnetic biasing U مغناطیس گردانی مقدماتی
direct current magnet U مغناطیس جریان مستقیم
intensity of magnetization U شدت مغناطیس گری
magnet winding U سیم پیچ مغناطیس
alternating current magnet U مغناطیس جریان متناوب
intensity of magnetization U شدت مغناطیس کنندگی
demagnetization factor U ضریب مغناطیس زدایی
impedance magnetometer U مغناطیس سنج با تغییرامپدانس
ion trap magnet U مغناطیس یون ربا
induced magnetism U مغناطیس القاء شده
normal magnetization curve U خم مغناطیس پذیری معمولی
induced magnetization U مغناطیس گردانی القائی
ageing of magnet U پیر شدن مغناطیس
negative pole U قطب منفی مغناطیس
magnetizing current U جریان مغناطیس گردانی
photogrammetry U علم تهیه نقشه از روی عکس هوایی یا اندازه گیری فواصل زمینی از روی عکس هوایی
permanent magnet dynamic U بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
magnetostriction U تغییر شکل براثر مغناطیس
ideal magnetization curve U منحنی مغناطیس کنندگی ایده ال
demagnetizing turns of armature U دورهای مغناطیس زدای ارمیچر
differential susceptibility and permeabi U مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
initial susceptibility and permeability U مغناطیس پذیری و نفوذپذیری اولیه
magnetics U درس الکترومغناطیس مغناطیس شناسی
airspace prohibited area U منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
air defense commander U فرماندهی پدافند هوایی فرمانده پدافند هوایی یک منطقه
emergency scramble U درگیری اضطراری هوایی فرمان درگیری سریع هوایی
airlift capacity U مقدورات ترابری هوایی مقدورات حمل و نقل هوایی
air search attack unit U تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
interface U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces U 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
magnetized bar U میله مغناطیس شده اهنربای قلمی
high frequency biasing U پیش مغناطیس کنندگی فرکانس بالا
magnetic reversal U عکس عمل مغناطیسی مغناطیس زدائی
channel airlift U سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
magneto U اهنربای اتش زنه مولد مغناطیس الکتریکی
compass binnacle U پایه قطبنمای مغناطیس stand compass : sys
gradient circuit U مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
air survey photography U عکسبرداری تجسسی هوایی عکسبرداری اکتشافی هوایی
electromagnetic U اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
remanence U چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
trunkair route U مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
airhead operations U عملیات مخصوص گرفتن سرپل هوایی عملیات تهیه سرپل هوایی
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
combat airlift support U پشتیبانی رزمی حمل و نقل هوایی پشتیبانی رزمی ترابری هوایی
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
bloop U عبور دادن مغناطیس از روی نوار برای پاک کردن سیگنالهایی که نیازی به آنها نیست
electromagnet U اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
air defense action area U منطقه پوشش پدافند هوایی منطقه عمل پدافند هوایی
Recent search history Forum search
Search history is off. Activate
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com