English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
interspinalis U ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hydrogen bonding U پیوند هیدروژنی [ایجاد پیوند مولکولی توسط هیدروژن] [در رنگرزی]
living chess U شطرنج با مهرههای جاندار
papillary U مانند برامدگی دارای برامدگی
dominoes U یکی از مهرههای بازی دومینو
domino U یکی از مهرههای بازی دومینو
interference U مزاحمت مهرههای خودی شطرنج
spine U ستون فقرات مهرههای پشت
spines U ستون فقرات مهرههای پشت
interspinal U ولقع در میان مهرههای پشت
rachis U اندام ساقهای یا محوری مهرههای پشت
hamshackle U رابهم بستن
it turned my stomach U دلم رابهم زد
to bang the door U در رابهم زدن
poke the fire U اتش رابهم بزنید
to knit up U سرش رابهم اوردن
to strike tens U اردو رابهم زدن
to set two men at variance U میانه دو کس رابهم زدن
To move heaven and earth. U زمین وزمان رابهم دوختن
to baffle one's plots U برنامههای کسی رابهم زدن
hawser bend U گره طنابی که دوسرطناب رابهم فروکند
intertie U تیرافقی که تیرهای عمودی رابهم نگاه میدارد
to leave no stone unturned U زمین واسمان رابهم دوختن همه وسایل رابکاربردن
palnut U مهره نازکی معمولا از جنس فولاد پرس شده که بمنظورافزایش ایمنی و جلوگیری ازشل شدن مهرههای معمولی روی انها بسته میشود
to limber up U پیش قطار و پس قطار توپ رابهم بستن
to limber up a gun carriage U پیش قطار و پس قطار توپ رابهم بستن
delinquency U کوتاهی
dwarfishness U کوتاهی
shortness U کوتاهی
transience or cy U کوتاهی
defaulted U کوتاهی
non feasnce U کوتاهی
defaulting U کوتاهی
defaults U کوتاهی
concise ness U کوتاهی
default U کوتاهی
abridgement U کوتاهی
transience U کوتاهی
brevity U کوتاهی
lowness U کوتاهی
brachylogy U کوتاهی
succinctness U کوتاهی
negligence U قصور کوتاهی
failure U کوتاهی قصور
failures U کوتاهی قصور
defaulter U کوتاهی کننده
non feasor U کوتاهی کننده
failings U درصورت کوتاهی از
shorrcomer U کوتاهی کننده
defaulters U کوتاهی کننده
failing U درصورت کوتاهی از
compendium U مختصر کوتاهی
compend U کوتاهی اختصار
he did his level best U کوتاهی نکرد
defult U کوتاهی ورزیدن
in a short time U در یک مدت کوتاهی
muscular strength U وی ماهیچه
torus U ماهیچه
fillets U ماهیچه
core U ماهیچه
muscle U ماهیچه
brawn U ماهیچه
taenia U ماهیچه
muscles U ماهیچه
filleted U ماهیچه
fillet U ماهیچه
filleting U ماهیچه
haunches U ماهیچه
cores U ماهیچه
triceps U ماهیچه سه سر
haunch U ماهیچه
curtness U کوتاهی وتندی سخن
for a short time U بری مدت کوتاهی
skateboards U وسیله کوتاهی با 4 قرقره
skateboard U وسیله کوتاهی با 4 قرقره
core box U قالب ماهیچه
rectus U ماهیچه راست
dystaxia U رعشه در ماهیچه ها
muscled U ماهیچه دار
psoas U ماهیچه کمر
quadriceps U ماهیچه چهارسر
buccinator U ماهیچه شیپوری
gluteus U ماهیچه سرین
buccinal muscle U ماهیچه شیپوری
pronator U ماهیچه مکب
jerks U انقباض ماهیچه
haunch U ماهیچه طاق
haunches U ماهیچه طاق
myography U شرح ماهیچه
myologist U ماهیچه شناس
myositis U اماس ماهیچه
myopathy U ناخوشی ماهیچه
jerk U انقباض ماهیچه
jerked U انقباض ماهیچه
jerking U انقباض ماهیچه
popliteus U ماهیچه پس زانو
muscling U نمایش ماهیچه ها
muscularly U با نیروی ماهیچه
obturator U ماهیچه مسدود
myalgia U درد ماهیچه
myasthenia U سستی ماهیچه
myocardium U ماهیچه قلب
myoclonus U تشنج ماهیچه
myology U ماهیچه شناسی
striate muscle U ماهیچه مخطط
splenius U ماهیچه سر جنبان
myonicity U انقباض ماهیچه
unstriped muscle U ماهیچه صاف
smooth muscle U ماهیچه صاف
rotator U ماهیچه گردنده
impulses U پالسی که زمان کوتاهی می ماند
to go for a spin U با خودرو گردش کوتاهی کردن
hard hack U بوته کوتاهی که دراتازونی میروید
impulse U پالسی که زمان کوتاهی می ماند
to be in d. U کوتاهی درانجام وفیفه کردن
bicipital U مربوط به ماهیچه دوسر
constrictor U ماهیچه جمع کننده
bicipital U دارای ماهیچه دوسر
inotropic U موجب انقباض ماهیچه
electromyography U برق نگاری ماهیچه
triceps extension U تمرین تقویت ماهیچه سه سر
myoma U غده بافت ماهیچه
emg U برق نگاری ماهیچه
myocarditis U اماس ماهیچه قلب
d.muscle U ماهیچه انبساط دهنده
thewed U ماهیچه دار نیرومند
rhomboid muscle U ماهیچه چهارگوش معین
core print U تکیه گاه ماهیچه
corrugator U ماهیچه چین دهنده
myogenic U وابسته به ریشه ماهیچه
sarcology U گفتار در ماهیچه هاوگوشتهای تن
myograph U واکنش نگار ماهیچه
bradyarthria U کندگویی عصبی- ماهیچه یی
brawny U گوشتالو ماهیچه دار
sphincter U ماهیچه باسطه چلانه
unstriped muscle U ماهیچه غیر مخطط
psittacine parvus U ماهیچه کوچک کمر
psittacine magnus U ماهیچه بزرگ کمر
myomatous U وابسته به اماس ماهیچه
hyperkinesia or sis U تشنج کش واکش ماهیچه
lumbrical U ماهیچه انگشت یا پنجه
i will do my possible U هر چه از دستم براید کوتاهی نخواهم کرد
initials U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
impulsive U آنچه برای زمان کوتاهی می ماند
trunk hose U شلوار کوتاهی که تانیمه ران میرسیده
initial U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
I have a short trip ahead. U قرار است یک مسافرت کوتاهی بروم
initialed U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initialling U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
initialled U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
to step out U برای مدت کوتاهی بیرون رفتن
initialing U تابع کوتاهی که برنامه را باز میکند
charley horse U سختی وگرفتگی دردناک ماهیچه
mussculature U بخش یا ترتیب ماهیچه هادربدن
kinesalgia U دردی که ازجنبش ماهیچه پیداشود
musculation U بخش یا ترکیب ماهیچه هادربدن
myoscope U الت دیدن انقباض ماهیچه
trundle bed U تختخواب چرخکدار کوتاهی که زیرتختخواب بزرگتری جا بگیرد
transients U آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
transient U آنچه برای مدت کوتاهی وجود دارد
musculature U وضع وترتیب ماهیچه ها ساختمان عضلانی
masseter U ماهیچه مخصوص جویدن عضله مضغ
d. muscle U ماهیچه سه گوش شانه عضله دالی
to pause U [برای مدت کوتاهی] در انجام کاری توقف کردن
knickers U شلوارگشاد کوتاهی که نزدیک زانو جمع شده باشد
led line U خط کوتاهی که در بالایاته حامل برای نت هابیرون ازحامل می افزایند
cramp U گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
cramps U گرفتگی عضلات انقباض ماهیچه در اثر کارزیاد
transients U وضعیت یا سیگنالی که برای مدت زمان کوتاهی فاهر شود
local area network U شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
loader U برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانج به حافظه اصلی می برد
transient U وضعیت یا سیگنالی که برای مدت زمان کوتاهی فاهر شود
laniard U طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
herdic U کالسکهای که بدنه کوتاهی دارد واز عقب سوار ان میشوند
Gothic Revival U [پله های کوتاهی که یکی از آن بالای دیگری قرار می گیرد.]
gradine U [پله های کوتاهی که یکی از آن بالای دیگری قرار می گیرد.]
cringing U چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
cringes U چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
cringed U چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
cringe U چاپلوسانه فروتنی کردن انقباض غیر ارادی ماهیچه
card U برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
cards U برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
short timer U پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند
knurr U برامدگی
knurl U برامدگی
knur U برامدگی
ledge U برامدگی
ledges U برامدگی
nibs U برامدگی
knop U برامدگی
burring U برامدگی
burred U برامدگی
dome U برامدگی
domes U برامدگی
bluging U برامدگی
burr U برامدگی
antinode U برامدگی
burrs U برامدگی
heaved U برامدگی
heave U برامدگی
knosp U برامدگی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com