English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 40 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
muscle U ماهیچه
muscle U عضله
muscle U نیروی عضلانی
muscle U بزور وارد شدن
muscle U صدف دوکپهای
muscle U صدف باریک دریایی ورودخانهای
muscle U استفاده کامل ازعضله ها بکاربردن تمام نیرو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
d.muscle U ماهیچه انبساط دهنده
d. muscle U ماهیچه سه گوش شانه عضله دالی
muscle up U بالاکشیدن بکمک نیروی عضلانی ژیمناست
unstriped muscle U ماهیچه غیر مخطط
supinator muscle U عضله برون گردان
striate muscle U ماهیچه مخطط
unstriped muscle U ماهیچه صاف
adductor muscle U ماهیچهنزدیکبهمرکز
(not) move a muscle <idiom> U حرکت ندادن حتی به مقدار اندک
bulbocavernous muscle U عضلهزوجیکهپیازذکریاچوچولهرااحاطهکرده
muscle fibre U رشتهماهیچهای
muscle scar U شکافماهیچهای
muscle segment U بخشماهیچهای
papillary muscle U ماهیچهجانبی
smooth muscle U ماهیچه صاف
rhomboid muscle U ماهیچه چهارگوش معین
pulled muscle U عضله کشیده شده
agonist muscle U عضله موافق
buccinal muscle U ماهیچه شیپوری
ciliary muscle U عضله مژگانی
injured muscle U عضله اسیب دیده
muscle bound U دارای عضلات سفت وسخت غیر قابل ارتجاع
muscle bound U سفت
muscle tonus U کشیدگی طبیعی عضلانی
not to move a muscle U هیچ تکان نخوردن
orbicular muscle U ماهیجه مدور
orbicular muscle U عضله باسطه
adducent muscle U عضله مقربه
splenius muscle of head U ماهیچهنگهدارندهسر
sphincter muscle of anus U ماهیچهعضلهتنگکنندهآنوس
medial rectus muscle U ماهیچهرکتئوسمیانی
lateral rectus muscle U ماهیچهرکتئوسکناری
arrector pili muscle U عضلهراستوقائم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com